موثر اما نه تعيين کننده
این نگاهی ديگر به رسانه ها و اثرشان در انتخابات است که برای سایت فارسی بی بی سی نوشته ام.
گرچه در سال های اخیر روزهايی که شور انتخاباتی فضای عمومی کشور را در بر می گیرد، به دو ماه تقلیل یافته، اما بازشدن نسبی فضای نقد در همین دوره کوتاه، فرصتی برای رونق و رشد در اختیار رسانه ها گذاشته است.
انتخابات دهم ریاست جمهوری هم از اين قاعده استثنا نیست. فروش بیشتر، شمارگان فراوان تر، فضای کمی بازتر هدیه ای است که انتخابات برای مطبوعات دارد.
در یک صد سالی که از برپايی انتخابات در ایران می گذرد، همواره بار اصلی معرفی و تبلیغ نامزدها به دوش روزنامه ها قرار داشته است.
روزهايی که به نوشته مجله فکاهی توفیق "بزکشان مطبوعات" بود. هر چه انتخابات آزادتر برگزار می شد به همان نسبت مطبوعات هم رونق می گرفت و فوق العاده های تک برگی فروش می رفت. از حدود چهل سال قبل با جدی شدن نقش تلویزیون در کشور، این رسانه الکترونیک هم سهمی در ساخت افکارعمومی به عهده گرفت که تا انقلاب (بهمن 1357) خود را چندان به تمامی نشان نداده بود.
تلویزیون: منبر بزرگ
بعد از انقلاب و تاسیس جمهوری اسلامی کاربرد تلویزیون که به تعبیر مصطفی رحیمی، متفکر و نویسنده "یک منبر بزرگ بود و از همین رو روحانیت بدان توجه خاص داشت" به طور جدی مورد توجه حکومت قرار گرفت، به خصوص که با برداشتن منع شرعی تماشای تلویزیون، تماشاگران آن هم افزایش خیره کننده ای یافته بودند.
تلویزیون (سیمای جمهوری اسلامی) که رسانه ای است در انحصار حکومت، از آن پس نزدیک به 30 بار مردم را به رفتن به پای صندوق های رای تشویق کرده و موفق بوده است. اما در دهه اول جمهوری اسلامی که "منبر بزرگ" زیر نظر قوای سه گانه فعالیت می کرد، کمتر در معرض این انتقاد قرار داشت که تبعیضی بین نامزدهای انتخاباتی قائل می شود.
از دهه دوم جمهوری اسلامی که با بازبینی قانون اساسی، سازمان صدا و سیما زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی قرار گرفت و عموما رییس انتصابی آن از جناح راست بوده، این انتقاد از سوی جناح چپ [اصلاح طلب بعدی] همیشگی بوده است.
آنها ادعا کرده اند که تلویزیون توجه خاصی به نامزدهای جناح راست و در نمونه امسال به محمود احمدی نژاد رییس جمهوری دارد.
سخنرانی، پوستر، کارناوال، تابلوهای شهری، تراکت و پلاکارد گرچه در سال های اخیر به شدت رایج شدند، اما کاربرد و حاصلی به اندازه تبلیغات روزنامه و تلویزیون نداشته اند.
مطبوعات و اینترنت
آنچه به مطبوعات هویت تازه داد و در انتخابات نقش بیشتری بخشید، واقعه ای بود که در دوم خرداد سال 1376 رخ داد؛ محمد خاتمی در حالی با رای هفتاد در صد مردم در دوره اول انتخاب شد که هیچ نشانه ای از حمایت تلویزیون از وی نبود، در روزنامه ها نیز تنها یک روزنامه، يعنی "سلام" از وی حمایت کرد.
روزنامه های همشهری و ایران که احتمال حمایتشان از نامزد اصلاحات وجود داشت، قبل از انتخابات با محدودیت های قانونی مواجه شدند. در پنج دور انتخابات اخیر که در شش سال گذشته برپا شده یک عامل تازه هم به رسانه های انتخاباتی افزون گشته و آن اینترنت است و استفاده از روزنامه های مجازی و وبلاگ ها برای برقراری ارتباط با مردم .
با وجود آنکه جناح راست با امکانات گسترده و متکی به بودجه عمومی در فضای مجازی حضوری جدی دارد، اما آمارها نشان می دهد که اصلاح طلبان در استفاده از دنیای اینترنت موفق ترند و رسانه مدرن، تفکری مدرن تر از جناح اصولگرا را می پذیرد و تحمل می کند.
بیهوده نیست که از یک سال قبل از انتخابات دهم ریاست جمهوری، دولت و بخشی از قوه قضاییه در صدد ایجاد موانعی بر سر راه گردش آزاد اطلاعات در بزرگراه اطلاعاتی برآمدند که فیلترینگ گام اول بود، اما در نهایت به خرید وسایل مجهز و رصد کردن فضای مجازی و دستگیری برخی از وبلاگ نویسان و دارندگان سایت ها انجامید؛ تا زمان فعلی که دنیای مجازی در داخل ایران تا اندازه زیادی مهار شده است.
بعد از به کار افتادن دستگاه های مدرن فیلترینگ، دولت علاوه بر سایت ها و وبلاگ های سکسی که به اتهام مخالفت با اخلاق عمومی فیلتر می شوند، پنج هزار سایت و وبلاگ سیاسی را هم به جرم افشاگری هایشان از دسترس مردم ایران دور کرده اند.
آمار نشان می داد با وجود فیلترشکن هايی که مدام رشد می یابند و گاه سرعت رشد آنها از تجهیزات فیلترینگ بیشتر است، از آنجا که استفاده از فیلترشکن ها کار اضافی طلب می کند و پیچیدگی هايی دارد، کاربران با سنین بالاتر از آن می گذرند و در نتیجه بنا به برخی تحقیق ها، فیلترینگ سایت ها تا حدود سی در صد از تعداد کاربران هر سایت کم کرده است.
حتی با وجود انسداد موقت شبکه اجتماعی "فیس بوک" که پس از چند روز برداشته شد، در حال حاضر به نظر می رسد هم فیلترینگ با تسامح بیشتری صورت می گیرد و هم رجوع کاربران به پست های اینترنتی مربوط به مسائل سیاسی افزون می شود و این رقمی است که در هر دوره انتخاباتی افزایش می یابد.
در مقابل مطبوعات
جناح راست (و همسایه همپیمانش جناح تندرو) که در جریان مقابله با موج اصلاحات، از ترکیب آنان جبهه ای موسوم به اصولگرا پدید آمد، مهم ترین درسی که از دوم خرداد و هم انتخابات منتهی به انتخاب محمود احمدی نژاد گرفت این بود که طبقه به شدت بزرگ شده متوسط شهری، آمادگی فراوانی برای تاثیر گرفتن از نخبگان و روشنفکران دارد. ارتباطی که در نهایت به زیان جناح اصولگراست.
از همین رو، قطع ارتباط این دو را با همه هزینه هايی که برای نظام جمهوری اسلامی داشت، در دستور گذاشتند و از همین زاویه است که اکثر روزنامه نگاران در سه سال گذشته سخت ترین دوران سی سال اخیر را گذرانده اند، و مهم تر اینکه این بار دولت را عامل اصلی بیکاری خود و توقیف روزنامه هایشان می دانند.
محمود احمدی نژاد از ابتدای کار با انتصاب محمد حسين صفارهرندی از اعضای هیات موتلفه اسلامی و سردبیر سابق روزنامه کیهان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عملا سکان مطبوعات و رسانه ها و تولیدات فرهنگی را به دست تندروترین جناح حاکمیت سپرد که طنزنویسان مطبوعاتی به آن "وزارت کیهان" لقب داده اند.
توقیف روزنامه های پر مخاطب در دولت محمود احمدی نژاد توسط هیات نظارت بر مطبوعات صورت گرفت که اکثر قریب به اتفاق اعضای آن توسط دولت تعیین می شوند. در حالی که در دوران دولت اصلاحات کنترل و توقیف روزنامه ها توسط بخشی از قوه قضاییه صورت می گرفت، اما این بار هیات منتخب دولت به توقیف نشریاتی دست زد که بعضی از آنها بعدا در دادگاه تبرئه شدند؛ گرچه پراکندگی نیروها و مشکلات مالی امکان انتشار مجدد را از آنها گرفته بود.
اما انتخابات فرصتی دیگر است و خود به خود فضای گفتگو و اندیشه و تبادل نظر را وسعت می دهد، و خود به خود احتیاط هايی به تصمیم گیرندگان تزریق می کند و در نتیجه امکان می دهد که سانسورها و محدودیت ها تا اندازه زیادی برداشته شود.
در چنین فضايی است که امکان تاثیرگذاری نخبگان بر طبقه متوسط شهری بیشتر می شود. اميد ايران مهر در گزارشی در روزنامه اعتماد چنین اظهار نظر کرده است: "روزنامه ها اگرچه اين روزها در دوران طلايی خود به سر نمی برند، اما خواننده خاص خود را دارند، هرچند آن تعداد که تاثير قابل توجهی بر جامعه بگذارند، اندک است".
روزنامه های نامزدهای انتخابات
محمود احمدی نژاد که حضور همیشگی اش در برنامه های صدا و سیما بزرگ ترین انتقاد نامزدهای دیگر انتخاباتی است که از همین یک نکته به این نتیجه می رسند که رییس جمهوری در استفاده از اموال عمومی گشاده دست است، در عین حال بیش از روسای جمهوری سابق از ایران روزنامه خبرگزاری جمهوری اسلامی نیز به عنوان تریبون انتخاباتی بهره گرفته است.
کیهان روزنامه دیگری که زیر نظر ولی فقیه قرار دارد و به گفته منتقدان از بودجه بیت المال استفاده می کند، در این دوره وظیفه ارگان و ستاد تبلیغاتی احمدی نژاد را ایفا می کند. روزنامه رسالت ارگان جناح راست نیز در زمره روزنامه های حامی آقای احمدی نژاد به حساب می آید.
به جز این روزنامه های صاحب نام و شناسنامه دار، وطن امروز و خورشید دو روزنامه ای بودند که همفکران محمود احمدی نژاد به قصد تبلیغات در انتخابات دهم ریاست جمهوری راه اندازی کردند. خورشید که با بودجه سازمان تامین اجتماعی منتشر شد، پرهزینه ترین نشریه تاریخ ایران بود؛ اما به هر دلیل عمر چندانی نکرد و تعطیل شد.
میرحسین موسوی نامزد اصلاح طلبان روزنامه انديشه نو را از دو ماه مانده به انتخابات در اختیار دارد که امتياز آن متعلق به حزب اسلامي کار (از گروه هاي 18گانه جبهه اصلاحات) است. اين روزنامه با 50 تومان بهای تک فروشی از ارزان ترین روزنامه ها است و ناشرانش در تبلیغات اولیه مدعی شدند خوانندگان این روزنامه هر روز نیم ساعتی با آقای موسوی خواهند بود.
همچنین روزنامه کلمه سبز هم به صاحب امتیازی آقای موسوی در این روزهای آخر وارد فضای انتخابات شده است.
اما روزنامه های حیات نو، صدای عدالت، کارون و کار و کارگر هم از وی حمایت می کنند. روزنامه توقیف شده یاس نو ارگان اصلاح طلبان هوادار محمد خاتمی هم با هدف حمایت از آقای موسوی وارد عرصه مبارزه تبلیغاتی شد، ولی بعد از شماره نخست دیگر اجازه انتشار نیافت.
روزنامه جمهوری اسلامی که در سابقه خود صاحب امتیازی آیت الله علی خامنه ای و سردبیری میرحسین موسوی را دارد، در این دوره انتخابات با حفظ مشی محافظه کاران و حفظ نزدیکی خود با روحانیون و حوزه های علمیه از مهندس موسوی حمایت می کند.
اما روزنامه هیچ کاندیدايی - حتی نشریات متعدد دولتی و در خدمت رییس جمهوری فعلی - به اندازه روزنامه متعلق به حزب اعتمادملی حرفه ای و موفق نیست. به نظر کارشناسان، مهدی کروبی دبیرکل این حزب بعد از جذب غلامحسین کرباسچی و انتصاب وی به عنوان مشاور عالی و رییس ستاد انتخاباتی خود به یک گروه حرفه ای به سردبیری محمد قوچانی دست یافت که چند روزنامه و مجله موفق منتشر کرده بودند که همگی توقیف شده بودند.
روزنامه اعتمادملی در دوران تازه خود بزرگ ترین وسیله تبلیغی مهدی کروبی است که خلاء دسترسی وی به صدا و سیما را پر می کند. عطا الله مهاجرانی، جمیله کدیور و عباس عبدی از طریق همین روزنامه به اردوی کروبی اضافه شده اند که آخرین بار تیتر بزرگش حمایت دکتر سروش از مهدی کروبی بود که جنجالی در فضای سیاسی کشور ایجاد کرد.
اعتماد گران ترین و پرشمارترین روزنامه هوادار اصلاحات در روی میز روزنامه فروشی ها گرچه صاحب امتیازش، الیاس حضرتی، به ستاد انتخاباتی مهدی کروبی پیوسته، اما همچنان روزنامه همه اصلاح طلبان مانده و نشان می دهد که روزنامه حزبی نیست.
آفتاب یزد روزنامه ای که در گذشته از جمله نشریات هوادار مهدی کروبی بود، در این دوره تازه از فعالیت خود، همچنان با سردبیری مجتبی واحدی سعی دارد صدای اصلاح طلبان بماند و اخبار و نظرات مهدی کروبی و میرحسین موسوی را منعکس کند.
محسن رضائی دیگر نامزد مطرح انتخابات از سال های گذشته با تاسیس سایت خبری تابناک که نقش یک خبرگزاری را ایفا می کند، در عرصه رسانه ای حضور داشت، اما با اعلام نامزدی خود در این دوره از انتخابات روزنامه تعطیل شده فرهنگ آفرینش را هم در خدمت گرفته است.
ميانه کارزار
در میانه کارزار انتخاباتی که همه رسانه ها را به نوعی درگیر کرده است، روزنامه هايی مانند اطلاعات، ابرار و دنیای اقتصاد خود را بی طرف نگاه داشته اند گرچه گاه گاهی مانند روزنامه اطلاعات مورد انتقاد دولتمردان قرار می گیرند که چرا سالن خود را به یکی از نامزدها اجاره داده اند و این در حالی است که رقیبان هم دولت را متهم می کنند که کیهان روزنامه دیگر زیر نظر ولی فقیه را در اختیار دارد.
در این میان، جام جم ارگان صدا و سیمای جمهوری اسلامی حمایت قطعی خود را از رییس جمهوری فعلی نشان می دهد، اما روزنامه خبر به نظارت حسین انتظامی که دولتمردان آن را ارگان علی لاریجانی رییس فعلی مجلس می دانند، نقش منقد دولت را ایفا می کند؛ گرچه در مقابل اصلاح طلبان هم موضع گیری روشنی دارد.
تهران امروز روزنامه نزدیک به محمدباقر قالیباف و همشهری روزنامه شهرداری که هنوز پرفروش ترین روزنامه تهران است، گرچه پیداست که منتقد دولت احمدی نژاد هستند، اما جانبداری از هیچ نامزدی را در دستور ندارند. با اعلام انصراف شهردار تهران برای شرکت در انتخابات دهم عملا روزنامه های حامی وی منتقدان دولت هستند، بدون آن که امتیاز خاصی برای اصلاح طلبان قائل شوند.
بسیاری از کارشناسان با اشاره به آمار رجوع به سایت های منتقد و مخالف دولت و یا متعلق به اصلاح طلبان به این نتیجه می رسند که آنها دارای اکثریتی خرد کننده هستند؛ در حالی که توده متراکم رای دهنده نه پای کامپیوتر بلکه در نقاط دوردست و معتقد به باورهای مذهبی است و از راهی دیگر به انتخاب خود هدایت می شود.
به نوشته یک کارشناس مطبوعاتی، از آنجا که اینترنت هنوز به عمق جامعه و به خصوص روستاها و شهرهای بسیار کوچک راهی نیافته، اکثریتی که در نظرسنجی های اینترنتی به دست می آید، الزاما با واقعیت حدود سی میلیون نفری که رای می دهند مطابقت ندارد و گاهی برخلاف آن حرکت می کند.
به همین مناسبت رقیبان رییس جمهوری حاضر معتقدند در مسابقه ای نابرابر با وی قرار دارند. رادیو و تلویزیون که رسانه های فراگیر هستند در اختیار احمدی نژاد هستند و امکانات وسیع دولتی به وی می دهد.
اما هنوز یک نکته مانده است که باید برای روشن شدن آن تا 22 خرداد منتظر ماند، همان نکته ای که در گذشته هم دیده شده و آن "مهر و کین" است که هنوز در جامعه ای مانند ایران موثرترین رسانه هاست و عملکردش شناخته شده نیست.
ادامه مطلب