Monday, September 3, 2007

تغییر فرمانده سپاه

درباره تغيير فرمانده سپاه پاسداران رادیو آلمان مصاحبه ای با من کرد که پخش شد و می توانید بشنوید. اما در متنی که آقای باوندپور زحمت کشیده و در سایت آن رادیو گذاشته اند، گفته ها عینا به همان شکل محاوره مکتوب شده و هر گاه چنین شود بعضی جویده گوئی ها از قلم می افتد و بعضی کلمات در جای خود نیست. از همین رو با اندکی دستکاری متن را واضح کردم که در دنباله همین پست می توانید بخوانید

مسعود بهنود معتقد است که نگاه به سپاه پاسداران، که در حال حاضر وظایف دولتی عمده‌ای را هم برعهده گرفته، دیگر تنها نگاهی نظامی نیست و با توجه به تغییر شرایط، به‌کارگیری سیستم‌ها و روش‌های جدیدی برای حفظ نظام، از نظر رهبری جمهوری اسلامی، تغییری ساختاری در سپاه را الزامی کرده است.

دویچه‌وله: آقای بهنود، محمدعلی جعفری در دو سال گذشته رییس مرکز راهبردی سپاه بوده، یعنی وظیفه داشته سیاست‌های درازمدت سپاه را تدوین کند. آیا علت اینکه ایشان به‌جای رحیم صفوی، فرمانده‌ کل سپاه شده‌اند می‌تواند این باشد که رهبری جمهوری اسلامی ایران از عملکرد رحیم صفوی در عملی‌کردن سیاست‌هایی که بایستی قاعدتا سردار جعفری تعیین می‌کرده، رضایت نداشته‌ است؟

مسعود بهنود: من اینطور فکر نمی‌کنم. سپاه به دلیل اینکه مدام وظایفش گسترده‌تر شده، به‌خصوص در دوساله‌ی اخیر که وظیفه‌ عمده‌ی بخشی از دولت را هم به‌عهده گرفته، در صحنه‌های اقتصادی بخصوص و حتا صنعت و برای تامین درآمد برای کشور[ یعنی در صنایع نفت و گاز] هم وارد شده، بنابراین اصولا دیگر فقط [يک تشکيلات] نظامی نیست. در دوره‌ی فرماندهی آقای محسن رضایی اولویت در جنگ با عراق، و بعد مبارزه با [به تعبیر حکومت ایران] ضدانقلاب داخلی. برای اینکه نظام را نگهدارد. در دوره دوم، که فرماندهی با آقای رحیم صفوی بود، سپاه دوباره‌سازی شد. شاید بشود گفت که روایت آقای خامنه‌ای، که اصولا هم به مسایل دفاعی و جنگی و نظیر آن علاقه‌ی خاصی دارند، در همين دوره ده ساله پیاده شد. ولی به نظر می‌رسد ده سال کافی باشد برای گردشی داشتن امور و فرماندهی ها، به‌خصوص وقتی وظایف سپاه درداخل و خارج از کشور هم کاملا عوض شده است.

دویچه‌وله: عزیز جعفری از نظر رهبری جمهوری اسلامی دارای چه ويژگی‌ها و یا چه سابقه‌ای‌ست به نظر شما که او را برای فرماندهی سپاه مناسبت‌تر از رحیم صفوی تشخیص داده‌‌اند؟

مسعود بهنود: معمولا در امور نظامی اطلاعات مفسرین و تحلیلگران آنقدر زیاد نیست که در امور دولتی و کشوری هست. در همه دنیا همینطور است. به همین جهت ما حدس و گمانهای خودمان را براساس قرائن می‌گوییم. اما، اینطور که به‌نظر می‌آید، بیشتر از آنکه شخص در این معامله اهمیت داشته باشد، تغییر وظایف و مهمتر از آن به‌کارگیری سیستم‌ها و روش‌های جدید اهميت داشته چنان که در حکم آقای جعفری هم آمده است. [آدمیرال ] ترنر رییس پیشین سیا و از امیران نیروی دریایی آمریکا، در کتابی که درباره دوره‌ی رياستش بر سیا نوشته، اصطلاح «ارتش سایبرنتیک» را به کار برده، «سایبرنتیک»‌کردن مقوله‌ی حفظ نظام، احتیاج به نرم‌افزار دیگر و هم سخت‌افزارهای دیگری دارد. اما اینکه چرا الان یک تغییر ساختاری در سپاه لازم آمده است، به نظر من مهمتر از همه این است که شرایط عوض شده و همپای آن نظام تصمیم دارد این نیرو را روی پایه‌ی به‌روزتری بکند.

دویچه‌وله: سردار جعفری یکی از نویسندگان نامه‌ی تهدیدآمیز به محمد خاتمی در روزهای پس از تیرماه سال ۷۸ بوده است. آیا امضای ایشان بر پای آن نامه پرونده‌ی ایشان را نزد رهبری جمهوری اسلامی درخشان‌تر کرده و در گزینش ایشان برای فرماندهی سپاه تاثیر داشته است؟


مسعود بهنود: من اصلا اینطوری فکر نمی‌کنم. در آن نامه، اگر دقت کنید،‌ فرماند‌هان سپاه حرف دیگری می‌زدند. آنها جزو وظایف ساختاری و تعریف شده قانونی ‌شان این است که نظام ایدئولوژیک موجود را محافظت کنند. بنابراین ارتش حرفه‌ای نیستند، ارتشی هستند که برای حفظ یک نظام ایدئولوژیک بنیان گذاشته شده‌اند. در آن نامه هم از آن زاویه وارد شده بودند و به رییس قوه اجرای می‌‌گفتند که شما دارید راهی را می‌روید که به عمامه‌ای که بر سرتان هست و اعتقاداتی که دارید و ایدئولوژی جمهوری اسلامی ضربه می‌زنید. حالا تعبیر به اینکه کودتا می‌خواستند بکنند و این گونه تعبیرها معمولا برای ساده کردن کار استفاده می شود. اینطوری نیست که چندتا فرمانده‌ی نظامی سر خود بتوانند بروند و مملکت را در حالت کودتایی قرار بدهند و هیچ اتفاقی هم نیفتد...

دویچه‌وله: ولی آقای بهنود مشخصا گفته بودند که «صبر ما دارد لبریز می‌شود»!

مسعود بهنود: بله! صبرشان به‌عنوان محافظان ایدئولوژیک نظام داشت لبریز می‌شد، واقعیتش این است. ولی فقط برای اطلاعتان بگویم که یکی دیگر از ۲۴ نفری که آن نامه را امضا کرده بودند که آن روزها می‌گفتند از جمع‌آوری‌کنندگان امضا هم هست، آقای قالیباف، در انتخابات آخر فوق‌العاده رای آورد و همین الان هم من فکر می‌کنم اگر انتخابات در ایران بشود، مقدار زیادی رای بیاورد و دست‌کم در شهرداری و پلیس کارنامه‌ی قابل قبولی برای مردم داشته است. [پس مساله تندروی و کودتاگری نیست]

دویچه‌وله: آیا این امکان وجود ندارد که مثلا نارضایتی‌ها یا اختلافاتی در درون سپاه پاسداران باعث جایگزینی آقای جعفری به جای آقای صفوی شده باشد؟

مسعود بهنود: تا آنجایی که من نگاه می‌کنم به صحنه، نه! بهایی نمی‌دهم به این تحلیل.

دویچه‌وله: آیا ارتباطی می‌بینید میان ارتقای سردار جعفری از مقام ریاست مرکز راهبردی به سمت فرمانده سپاه،‌ با تلاش آمریکا برای قراردادن نام سپاه در فهرست تروریستی و یا بحث آمریکایی‌ها در مورد احتمال گزینه‌ی نظامی علیه ایران؟



بهنود: بگذارید از بالا تر و دورتر نگاه کنیم: [مرکز راهبردی سپاه] ماجرائی است که سه‌سال پیش تصمیم‌اش گرفته شد، یعنی ایجاد یک مرکز برای نگاه‌کردن از بالا و همان زمان هم سردار جعفری نوشت «فراغت از کارهای اجرایی و رسیدگی به امور نظری و برنامه‌ریزی استراتژیک» بنابراین این فکر مال زمان های دورتر از تهدیدهای آمریکاست. اما اگر مقصود شما این باشد که تهدیدهای امروزی برای بخشی از حکومت ایران از قبل قابل پیش بینی بود [یعنی پیداست که اگر شما از این پله‌ها بروید بالا، در پله هفتم چه اتفاقی می‌افتد]. بنابراین جمهوری اسلامی متوجه‌ شده و امروز را پیش‌بینی کرده و برای اینکه با آن مقابله بکند تدارکاتی دیده بود که از جمله آن تدارکات یکی هم برنامه ای است که اينک با انتصاب سردار جعفری به اجرا در می آید. اگر اینطوری نگاه کنیم، مخالفتی ندارم با شما، می‌تواند اینطوری باشد. همان طور که تحولاتی که در انتخابات سوم تیرماه رخ داد را هم،‌ بر همین اساس باید نگاه کرد. بگذارید خلاصه بگویم: آقای خامنه‌ای یک انتخاب کرده‌اند. این انتخاب را در پنج‌سال پیش کردند، همان زمان که نارضائی خود را از روند اصلاحات نشان‌دادند، از همان زمانی که بخشی از قوه قضاییه شروع کرد به دستگیری ما روزنامه‌نویس‌هایی که جز نوشتن کاری نداشتیم، از همان زمانی که ارعاب شروع شد. ایشان بر حسب [برداشت خود از وظيفه] حفظ نظام جمهوری اسلامی و به عنوان تعيين کننده سیاستهای کلی نظام، پنج‌سال پیش این تصمیم را گرفتند به جنبش معروف به «اصلاح‌طلبی» و اصولا به اصلاحات بدگمان باشند و مملکت را به ترتیب دیگری اداره کنند. این «ترتیب دیگر» یک برنامه‌ی گسترده‌ای‌ست که هم سیاست خارجی آن معنائی ديگر دارد، هم سیاست اتمی اش،‌ هم سپاه و هم پیش‌بینی اتفاقات بسیار ناگواری که ممکن است بیفتد. به طور کلی شرکت‌کردن در یک قمار بزرگ است. در این قمار اگر جمهوری اسلامی برنده بشود، قطعا بزرگترین قدرت منطقه خواهد بود. اگر هم ببازد... دیگر که می‌داند که چه اتفاقی می‌افتد. این ها بخش‌هایی‌ست از آن قمار.

دویچه‌وله: آقای بهنود برمی‌گردم به صحبتی که شما در ابتدای گفت‌وگو به آن اشاره کردید. به نظر شما تغییری که الان در رهبری سپاه به‌وجود آمده است، چه تاثیری می‌تواند در نقش و یا دخالت بیشتر سپاه در مسایل سیاسی و اقتصادی ایران داشته باشد؟


مسعود بهنود: کشور از زمانی که صاحب ارتش مرکزی شد، هروقت در شرایط اضطراری قرار گرفت، یعنی از هشتاد و چند سال پیش، از زمان رضاشاه، از ارکان حرب و نظام و ارتش و سپاه [هر اسمی که بگذارید] استفاده‌ها کرد. این بار اول نیست. یعنی در زمان رضاشاه هم این اتفاقات افتاد،‌ در زمان پسر ایشان، آخرین شاه ایران هم این اتفاق افتاد. به عنوان مثال موقعی که ارتش را می‌آوردند و کسانی را که مخالف رژیم بودند [مهندس بازرگان و دیگران را] می‌بردند در دادگاه نظامی... دکتر مصدق را در دادگاه نظامی محاکمه می‌کردند، معنایش چه بود؟ همین بود، اموری که به‌نظر می‌رسد دستگاه های جاری سیویل، کشوری، دیگر نمی‌توانند اداره اش کنند به نظامی ها سپرده می شود. این روند همیشه بود. در دوره‌ی محمدرضاشاه بسیاری از سدها توسط هوانیروز ساخته شد. در دوره‌ی بالارفتن قیمت نفت، وقتی احساس شد که باید همه چیز را بخریم و به‌سرعت برویم پنجمین قدرت جهان بشویم [ از این خوابهایی که آقای احمدی‌نژاد هم این اواخر می‌بیند]ارتش با تمام نیرو فرستاده شد به صحنه، هم برای تخلیه‌ی بنادر،‌ هم برای کشتی‌رانی، هم برای سدسازی و هم برای راه‌سازی و... الان هم از نظر آقایان مملکت در این شرایط قرار گرفته است که احتیاج به مقدار زیادی کار دارد. بنابراین [به نظرشان] هر چیزی که محدودکننده است، باید با لگد انداخت از پنجره بیرون و مملکتی که این‌همه اسراف در آن صورت می‌گیرد و اینهمه پول دارد به تعبیر آن ها [نبايد معطل برنامه ريزی بماند] باید اینها را ریخت دور و نترسید. نترسید از کارهای بی‌برنامه و باید رفت و این کارها را کرد. و در عین‌حال برای مملکتی که در تحریم هست و تحريم ها و محدودیتهای جهانی برایش ایجاد شده، لازم است که دیسیپلین بیشتری حاکم بر چاههای نفت و بقیه‌ی جاها باشد. این ضرورتها سپاه را وارد صحنه کرده است. به نظر من اینطور نیست که بعضی از افراد تصور می‌کنند قدرت‌طلبی درون سپاه است. چطور است که روحانیون چنین خطری را متوجه نیستند؟ یعنی خطر ایجاد یک پرویز مشرف دیگری را نمی‌بینند، نمی‌دانند؟

به نظرم اینطور نیست! اصلا قضیه عبارت از این است که در این شرایط که شرایط سختی‌ست و شرکت در قماری‌ست که برد در آن برد بزرگی‌ست و باخت‌اش هم خیلی باخت بزرگی ست، تشخیص داده شده که نظم و دیسیپلین سپاه لازم است. بنابراین، فرمان رسیده است که سپاه وارد این صحنه بشود که شده و هر موقعی هم که این بازی تمام بشود و شرایط خاص قرار بگذرد، به نظر من به همان سادگی سپاه برگردانده می‌شوند به جای خود.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At September 3, 2007 at 12:26 PM , Anonymous Anonymous said...

آخیش چقدر خوب شد که بالاخره یکی شایعه نبافت . پشت هم اندازی نکرد. خیال بافی نکرد. از شما متشکرم که مانند بقیه [...] عمل نکردید و مثل همیشه متین و واقع بینانه

 
At September 3, 2007 at 3:09 PM , Anonymous Anonymous said...

مثل هميشه روي خطي حركت كرديد كه اين سويش واقع بينيست و آن سويش خوش بيني. گاهي به اين سو مي افتيد و گاهي به آن سو. به هر حال اين موضوع موضوعي نيست كه بتوانم در موردش اظهار نظر كنم. جداي از اين كه به خودي خود مساله پيچيده ايست و نيازمند اطلاعات و تجربه، مربوط به حوزه نظامي هم مي شود كه بحث در مورد آن مشكل است.

 
At September 3, 2007 at 11:08 PM , Anonymous Anonymous said...

جابجایی مهره ها در راستای ً ترتیب دیگر ًتا یک قران از قیمت نون تافتون نکاهد اکثریت به آن توجه نمیکنند.این ً ترتیب دیگر ً چند سالیست مردم ما را دیازپام ده خورانده ،کرده است که پیامد خوبی نخواهد داشت.در کشور همسایه ،بی تفاوتی اکثریت مردم بمراتب دردناکتر از بمب هوشمند ارتش متجاوز بود.

 
At September 4, 2007 at 2:58 AM , Anonymous Anonymous said...

با سلام

تشبیه وضع موجود به یک قمار بزرگ بسیار بجاست و نکته تاسف بار این است که در این قمار خطرناک در صورت برد برنده حکام فعلی و در صورت باخت بازنده واقعی مردم ایران خواهند بود.
ارادتمند شما
عماد

 
At September 4, 2007 at 6:07 AM , Anonymous Anonymous said...

با احترام به نظر حضرت عالى اينكه ميفرمائيد سپاه فرصت طلبي نكرده را رد ميكنم بنده در سپاه بودم و ميدانم چه بلاهايى كه بر سر شركتهاى خصوصى و موفق نياورد و همه تحط كنترل شركتهاى وابسته به سپاه درآمدند تمام زيربناى اقتصادى ايران درو شد و طبق آخرين گزارش خود اقاى رحيم صفوى سپاه تا كنون ٢۵٠٠ طرح اقتصادى را تكميل كرده اين چيزى بيش از شرايط بحران است جناب بهنود از كلوبهاى فوتبال پولساز گرفته تا نفت وگاز و خودرو سازى و بيمه و دخانيات و فرودگاه و وو.
با سپاس لطف كنيد منعكس كرده جواب قانع كننده بدهيد

 
At September 4, 2007 at 8:28 AM , Anonymous Anonymous said...

Zende bashi ke jedan lezat bordam az khondane in matlab. Na dad o bidad kardi o na kasi ro motaham be kari.

Vaghiatie ke vojod dare, in riskie ke hokomat dare mikone baraie rasidan be jaie ke fekr mikone (va man ham fekr mikonam) haghe irane. Ye risk hast ba hazineie besiar ziad.

In risk ro yek zaman Alxander kard, yek zaman Cahngizkhan, yek rooz napeloen va ye rooz ham hitler, japon va chin ham az ghalam nayoftan. Kheiliashon bakhtan o kheilia bordan.

Shayad eshtebah mikonam, vali taghdire har melati ine ke ye rooz bidar she va bozorgi betalabe, hala ya baraie hamishe mahve mishe ya esmi baraie khodesh baghi mizare dar tarikh.

Ghoreie chance in kar be ma reside, pedaranemon nakardan in kar ro vaghti asoontar bood anjamesh, hala be nazar miad dar badtarin zaman ghore be name ma khorde. Omidvaram ke sarboland dar biaim, hata agar ba hakemaie in keshvar movafegh nabashim.

 
At September 4, 2007 at 8:40 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود..در چند جا صحبت از "نظم سپاه" کرديد. فکر می کنم اين عبارتی بی معنا است. اصلا سپاه را درست کردند چون با نظم و سيستم ارتش نمی توانستند جواب بی نظمی انقلاب را بدهند. حرکت گتره ای و هياتی اساس عملکرد سپاه است. تخصص سپاه تخريب است.تخريب نظم و سيستم هر آنچه بعنوان دشمن به آن معرفی شود. با احترام

 
At September 5, 2007 at 12:05 AM , Blogger sohoori said...

سلام دوستان خوبم
با غزلی دیرینه به روزم

بانوی سربه زيرِ غزل های گاه گاه
زيباترين بهانه ی تکرارِ يک گناه
وقتی سکوتِ نابِ تو تصوير می شود
يوسف پناه می برد از چشمِ تو به چاه......

بیا و بخوان و بگو ......


www.sohoori.blogfa.com

 
At September 5, 2007 at 9:27 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقاي بهنود
تحليل شما را از تغييرات سپاه خواندم منطقي و مناسب به نظر مي رسد ، با اينكه دور از وطن هستيد ؛ مسائل را منطقي و منطبق بر واقعيت مي بينيد . خوشحالم و سپاسگزار .
دو سه شبي هست برخي مفسرين در صداي آمريكا و يا سايت هاي خبري تحليل هايي به خورد مردم مي دهند عجيب و غريب و اسم خود را هم گذاشته اند كارشناس !!
باز هم سپاس

منصور از تهران

 
At September 6, 2007 at 6:40 AM , Blogger Unknown said...

agha ma bayad be ki begim ke doost darim shoma padkast hatoon ro be adade 5 afzayesh bedid,oon 4 ta ro to ye cd copy kardim har rooz to mashin gosh midim,montazere 5omi hastim.

 
At September 13, 2007 at 5:56 AM , Anonymous Anonymous said...

آقاي بهنود
بنظر شما با روند فعلي چقدر ميتوان منتظر بود تا بتوان به نتيجه آن قمار بزرگ آگاهي پيدا کرد. و اصولا چرا رهبر دارد به يک ژنرال مشرف تبديل ميشود؟ و هيچ ارگاني توانايي باز خواست از او را ندارد؟ آيا فقط بلوک شرق او را ساپورت ميکند؟

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home