Monday, March 5, 2007

درگذشت بینانگذار زن روز

مقاله ای درباره درگذشت مجید دوامی را اگر در بی بی سی فارسی نخوانده اید در دنباله همین مطلب بخوانید

مجید دوامی یکی از روزنامه نگاران پرآوازه نیم قرن پیش ایران، در پایان هفته، در سن هفتاد و هشت سالگی، در حالی که به آلزایمر مبتلا بود، در خانه سالمندانی در نروژ درگذشت.

او که سال ۱۳۰۸ خورشیدی (۱۹۳۰ میلادی) به دنیا آمد و از سنین جوانی با خبرنگاری روزنامه های تهران کار مطبوعاتی را آغاز کرد، در جریان نهضت ملی نفت گزارش های جنجالی می نوشت و یکی از بهترین گزارش های وی در روزنامه مرد امروز درباره قهوه خانه های تهران چاپ شده است.

دوامی که از بیست سالگی به روزنامه اطلاعات پیوست، عنوان خبرنگار پارلمانی گرفت و گزارش های روزانه وی از جلسات جنجالی مجلس در فاصله سال های ۲۸ تا کودتای بیست و هشت مرداد از خاطرات عمده روزنامه نگاری ایران در دوران آزادی هاست.

دوامی در جریان دادگاه نظامی که محمد مصدق را محاکمه می کرد یکی از خبرنگارانی بود که حضور داشت و تنها خبرنگاری که توانست با تیمسار حسین آزموده دادستان دادگاه نظامی مصاحبه ای اختصاصی بکند.

دادگاه مصدق

وی بعد از کودتای بیست و هشت مرداد برای تحصیل روزنامه نگاری به آمریکا سفر کرد و از دانشگاه کلمبیا فوق لیسانس روزنامه نگاری دریافت داشت و در بازگشت سردبیر روزنامه اطلاعات شد که ناگهان سرنوشت این روزنامه را تغییر داد. این آخرین بار بود که اطلاعات از نظر شمارگان از رقیب خود کیهان پیشی گرفت.

وی جای خود را در سردبیری اطلاعات به تورج فرازمند داد که وی نیز معتقد به روزنامه نگاری زنده و جنجالی بود، و در آن فاصله دوامی سردبیری مجله اطلاعات هفتگی را به عهده گرفت و در اولین تجربه مجله نویسی اش نشان داد که در این رشته از روزنامه نگاری هم متبحرست. اطلاعات هفتگی در دوران سردبیری وی پرتیراژترین مجله هفتگی تهران بود.

دوره ای که وی سردبیری مجله هفتگی روشنفکر را عهده دار شد [ که مدیریت آن به عهده یکی دیگر از خبرنگاران قدیمی روزنامه اطلاعات دکتر رحمت مصطفوی بود] آن مجله هم با گزارش های جنجالی نوع مجلات زرد آمریکائی توانست نمونه ای موفق از کار درآید گرچه ربطی به هدف و نام خود [روشنفکر] نداشت.

زن روز

در آغاز دهه چهل وقتی دوامی برای گذراندن یک بورس مطالعاتی دیگر به آمریکا رفت، جای خالی وی در سردبیری روشنفکر توسط همکارانش دو سال خالی نگاه داشته شد اما وی در بازگشت با خود طرحی داشت که آن را توانست با موافقت دکتر مصباح زاده در روزنامه کیهان به اجرا در آورد.

به این ترتیب مجله زن روز به مدیریت فروغ مصباح زاده و سردبیری تام الاختیار مجید دوامی منتشر شد که پرتیراژترین مجله تاریخ ایران بود.

دوامی با انتشار مجله زن روز عملا وارد سرمایه گذاری در مطبوعات شد و دیگر نقش روزنامه نگار به تنهائی را ایفا نکرد و در عواید فراوان این مجله سهیم بود. زن روز که از سال ۱۳۴۳ خورشیدی (۱۹۶۵ میلادی) آغاز به انتشار کرد عملا پرچمدار مدرنیزم و فمینیسم در ایران بعد از اصلاحات مشهور به "انقلاب شاه و ملت" بود.

برپا داشتن مسابقاتی با عنوان "دختر شایسته ایران" که از اولین سال با مخالفت محافل مذهبی و سنتی روبرو شد از جمله طرح های جنبی مجله زن روز بود که در حلقه مسابقاتی جهانی قرار داشت و یک بار نیز منتخب ایرانی آن توانست در مسابقات جهانی برگزیده شود.

در پایئز سال ۵۷ همزمان با وقوع انقلاب، از اولین کسانی که نیروهای مذهبی و سنت گرا به عنوان مروجان "فرهنگ منحط غربی" نام بردند، دوامی بود که اعلامیه هائی برای یافتن وی پخش شد چرا که به گفته حجت الاسلام خلخالی وی موجد فساد زنان ایران شده و قتلش واجب بود.

آخرین وصیت

دوامی بیست و هشت ساله گذشته را در اروپا، آمریکا و سرانجام اسکاندیناوری گذراند. از آن همه شور و هیجانی که در روزنامه نگاری داشت چیزی بروز نکرد، در این فاصله چند مقاله نوشت که یکی از آنان به علت انتقاد شدید از نظام سلطنتی با اعتراض همفکران وی روبرو شد که او را از جمله کسانی دانستند که در فراهم آوردن شرایط سقوط رژیم سابق موثر بوده است.

این روزنامه نگار با سابقه که نزدیک هزار گزارش و مقاله نوشته و یک کتاب قصه با نام "طوطی" از وی منتشر شده است، از هفت سال قبل به بیماری آلزایمر مبتلا گشت و با شدت گرفتن بیماریش به خانه سالمندانی در نروژ منتقل شد. جائی که روز یکشنبه در همان جا درگذشت و به نظر نمی رسد که آخرین خواست او که بازگرداندن جنازه اش به ایران باشد، اجرا شود.

مجید دوامی که خاطرات فراوانی از سال های طولانی روزنامه نگاری خود داشت که ننوشته گذاشت، دو هفته بعد از پرویز یاحقی موسیقدان ایرانی درگذشت که در دوران خبرنگاری پارلمانی دستیار دوامی بود و به گفته دوامی از بهترین خبرنگاران گرچه شهرتش را به خاطر نواختن ویالون داشت چندان که دوامی خود نیز بیش تر به دلیل سردبیری زن روز شهرت گرفت در حالی که روزنامه نگار مردم گرای برجسته ای بود و در زمینه گزارش های سیاسی هم دستی داشت

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At March 5, 2007 at 5:31 PM , Anonymous Anonymous said...

shayad yekzare beerabt bashe vali hame daran rajebe yek iranee ke too turky napaded shode sohbat mikonan shoma bekhaneed negaran oonvaght man moondam ke chera ina daran ba ma injooree mikonan,bazee vaghta fek mikonam ke ina az ye ghome deege hastan ke maamooryat daran iran na iranee ra az safheye tareekh va joghrafeeya hazf konan!!ajaba

 
At March 5, 2007 at 7:36 PM , Anonymous Anonymous said...

دوباره..
حالا بهتر شد
نديدم كه يكي دو امكان ديگر را اضافه كرديد
حالا همه به راحتي نظر ميدهند
ولي مشكل خط باقيست كه اميدوارم آنهم حل شود
تا بعد

 
At March 6, 2007 at 2:37 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقاي بهنود . يكي از دلمشغوليهاي من پرينت مقالات شما بود كه هركدامشان را چند بار بخوانم و براي ديگراني كه بي بهره اند از اينترنت بخوانم .پرينت مطالب اين وبلاگ بسيار مشكل شده و با ستون عريضي كه دارد كاغذ بسياري ميبرد . (ادامه دارد). م

 
At March 6, 2007 at 2:39 AM , Anonymous Anonymous said...

با سلام مجدد . لطفا صفحه را به گونه اي طراحي كنيد كه آيكون چاپ مطلب در آن باشد و بدوراز حاشيه ها و حذف آنها اصل مطلب به همراه كامنت ها را بشود پرينت گرفت . ممنونم قربان.

 
At March 10, 2007 at 1:24 AM , Anonymous Anonymous said...

من که نبودم آن موقع ولی واقعا فمنیستی بود یا آفتاب گونه ای در نیم پرده ی شب؟

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home