Saturday, February 6, 2010

چراغ می افروزم

جمله ای خواندم به انتخاب آقای یحیی تدین از زرتشت که به باورم در این شرایط که ما هستیم به کار می آید. کاش معنا و عمق این نظر را نسل ما هم می دانست که با تندی های خود زمان را تبه نمی کرد. زرتشت فرموده
ستيز من تنها با تاريكيست، من براي نبرد با تاريكي شمشير نمي كشم،
چراغ مي افروزم
.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At February 6, 2010 at 6:18 PM , Anonymous Anonymous said...

این خود کار ده مقاله می کند اما اگر وقت کردید لطفا کمی درباره اش بنویسید. و باز اگر وقت کردید با صدای خودتان بشنویم سخنرانی لندن را . روز دوشنبه خواهیم آمد تا دلتنگی مان را رفع کنیم و انگار کنیم هنوز در ایرانیم و باز شما و دکتر سروش ساعتی دلمان را تازه می کنید.
اما یک قول. فشرده ای از آن سخنرانی را این جا هم بگذارید. یا دست کم اجازه بدهید که در یوتیوب بگذارند بچه ها

 
At February 6, 2010 at 6:26 PM , Anonymous احمد said...

ای کاش ای کاش ما قدر دانش بشری می دانستیم . کاش وطنمان این طور نبود. به چه کسی بگویم من دشمنی با جمهوری اسلامی ندارم . اما از تصور این که کسانی ماند احمدی نژاد [...] نماینده کشور من هستند که می گویند ملت ایران در صد ساله گذشته هرگز به این خوبی نبوده است. کسانی مانند یزدی و شحونی . تصور می کنید رهبر نباید موقعی حواب بدهد که کسی به اندازه یزدی فاسد و احمق را ده سال رییس قوه قضاییه این مملکت کرد.
من از این ها درد می کشم وگرنه خاک وطنم را بر چشم می گذاریم و همین جمهوری اسلامی هم اگر مردم می خواهند باشد

 
At February 6, 2010 at 6:26 PM , Anonymous Anonymous said...

آقا چیزی درباره 22 بهمن بنویس مردیم از انتظار

 
At February 6, 2010 at 8:12 PM , Anonymous Anonymous said...

آقا بهنود بابا دمت گرم معلومه این کاره ای هر چی خاک آقایونه بقای عمر شما

 
At February 6, 2010 at 10:14 PM , Anonymous Anonymous said...

تا آنجا که به نحوه ستیز اشاره میشود عالیست ولی افروختن چراغ معرفت غیر واقعی می نماید زیرا حتا اگر با مطالعه ، سطح آگاهی بالا برود مشگل اصلی که همانا بکارگیری آن دانسته هاست همچنان یک معضل است . در جامعه کنونی ما نصاب روشنفکری کاهش یافته زیرا به اندازه با سواد هایش روشنفکر دارد که روشنفکری شان باندازه سوادشان است . جامعه اصغر ترقه ایی تا زمانی که خود را نپالاید هیچ نام دیگری که سزاوارش باشد نباید بر آن گذاشت و تا آن زمان دریایی ست پشت رو شده از تهوع تاریخی .زرتشت جان از بیقراری ما نمی دانست ، از بغض و حقارت سیاسی ما نمی دانست و از اینکه جامعه ما با هر حرکت تشنج آمیزی بندی از بند هایش می گسلد نمی دانست . بدی ما این است که برافروختن چراغ را نیاموخته ایم و یا به ما نیاموخته اند و بد عادتی ما در این است که همواره سیاهی لشگریم و بدنبال فانوس بدستی که پیشقراول مان باشد می دویم .

 
At February 7, 2010 at 2:03 AM , Anonymous Anonymous said...

‫آفرین! چراغ برا فروخته ایم. اینترنت با خرافه ی ولایت شرک آمیز غیر معصوم همان میکند که چاپ با شفاعت فروشی ارباب کلیسا کرد.

 
At February 7, 2010 at 3:42 AM , Anonymous behzad jj said...

درود

كسانيكه اسحله شان را به سرعت كنار نگذارند، خود شكار اسلحه ها خواهند شد.

ايران سربلند ايراني سرفراز

 
At February 7, 2010 at 5:49 AM , Blogger Dalghak.Irani said...

1- نکند نمادی بشویم از "ازقضا سرکنگبین صفرا فزود". چنان در مرحلۀ عدم خشونت گیر افتاده ایم که اصل حرکت یادمان رفته است گویا!
2- خیلی باربط نمی دانم این گفتۀ پیامبری را که درمرحلۀ جنینی ودعوت وضعف ابتدایی رسالتش بیان شده است با اوضاعی که داریم وباید جلوتر برویم دریک جنبش مدنی "مرگ وزندگی".
3- هرنوع بنیاد گرایی وجزم اندیشی مطلق نمی تواند راهی به دهی ببرد. چه بنیادگرایی اسلام طالبانی باشد یا بنیاد گرایی عدالت مارکسیستی والبته بنیادگرایی "صلح کل" دورۀ اصلاحات شکست خورده!
4- موافقم که دراین سه روز باقی مانده به روز واقعه باید به جنبش امید هم بدهیم برای زنده ماندن. پس می گویم که اصل مأموریت سرپا نگاه داشتن جنبش سبز است. ودرمرحلۀ بعد پرهیز ازخشونت جهت فراگیری دامنۀ جنبش به همۀ ایرانیان بستوه آمده از این بساط قرون وسطایی روبه تثبیت یک رژیم توتالیتر! یا...هو

 
At February 7, 2010 at 9:41 AM , Anonymous محمود said...

بهنود جان!

چند روز پیش پیامکی از عزیزی از زرتشت برای‌ام آمد:

مانند خورشید باش اگر نتوانستی به کسی بتابی، نتوانی!

**
پیام‌های زرتشت فارغ از این‌که به روایت آقای پرویز رجبی که غوغایی کرد در روزنامه‌ی اعتماد پیرامون "گات‌ها" که عقیده دارد از زرتشت نیست، حاوی نکات ریز و مهمی است. مطمئنم برای روز 22بهمن چیزهایی داری که یک‌بار دیگر رو کنی! من هم مثل بچه‌های خواننده‌ی این پنجره منتظرم. فقط چیزکی در ته قلب‌ام می‌گوید روسیاهی به زغال می‌ماند. دیشب هم شبکه‌ی سه آقای فلاحیان مردی برای تمام فصول را آورده بود. حتمن دیده‌اید کسی را که خون به‌دل بسیارانی کرد. حتمن خوانده‌اید و خود به عینه لمس کرده‌اید آن‌چه او و دوستان‌اش بر اهل قلم و دگراندیشان روا داشتند. خدا از آن‌ها نگذرد. این‌روزها سریال "روزهای مشروطه" از همین شبکه پخش می‌شود که توصیه می‌کنم بهنود جان ببینید. بازی اغراق‌نشده‌ی آقای "محمد صادقی" همو که در مجموعه‌ی امام رضا نقش "مامون" را داشت در این سریال بسیار دیدنی‌ست که در نقش "امیرکبیر" ظاهر شده است. آقای "داریوش کاردان" هم در نقش میرزاآقاخان نوری که به گمان‌ام نچسب است. یکی از حسن‌های این مجموعه بی‌اغراق بازی کردن مجموعه است. حتمن ببینید که نکاتی دارد.

شاد زی

 
At February 7, 2010 at 10:41 AM , Anonymous Anonymous said...

In jomleh ra na tanha dar IRAN AZIZ MA ke dar hame donya bayad ba zar neveshet.Kash hame bozorgane donya chenin tafakori dashtan che donyaii mishod.mamnoon aghaye BEHNOUD

 
At February 7, 2010 at 12:22 PM , Anonymous Anonymous said...

بهنود عزيز!پس از سي سال ايا مجالي بر چراغ افروختن بوده است؟ ايا اين رژيم جز زبان شمشير كلامي ميشناسد؟ هدف تبليغ خشونت نيست بياييد كمي با انصاف باشيم و اميد و جسارت دهيم به سبزها !تبريز ع ر ن

 
At February 7, 2010 at 2:55 PM , Anonymous medad said...

مداد هاش ب با "نیک آهنگ کوثر هستم" به روز شد. بفرمایید تو دم در بده!

 
At February 7, 2010 at 2:55 PM , Anonymous hovakhshtrah said...

عنوان : چرا میترسید مردم شعار جمهوری ایرانی و نه غزه و نه لبنان بدهند ؟
شما رژیمی در دنیا دیده اید که مخالفین اش در روز گرامیداشت ان همراه و همگام با رهبر مخالفین که اتفاقا ۸ سال مسوول همه جنایات بوده و ۲۰ سال ساکت بوده و هنوز حاضر نیست ان جنایات را محکوم کند بلکه شعار بازگشت به ارزش های همان موقع را میدهد با هم در یک مسیر راه پیمایی کنند ؟
شما مخالفی در دنیا دیده اید که بدون برنامه و پلاتفرم دنبال یک نفر از میان همان دولت با آرزوها و تفاسیر تخیلی برود و خود ارضائی کند ؟
اگر شما بیشمارید
اگر شما دنباله رو این عضو سابق و متعهد امروز به این نظام نیستید
اگر میگوئید مردم چیز دیگری میخواهند
اگر میگویید مردم نظام را نمیخواهند
اگر میگویید مردم آزادی را ۴ روز دیگر فتح میکنند
اگر میگویید رژیم فرو پاشیده
اگر میگویید اقلیت کوچکی کنار دولت هستند
اگر میگویید موسوی بهانه است
چرا یک روز دیگر مثلا ۲۹ اسفند یا ۴ شنبه سوری یا روز اول فروردین یا ۱۴ اسفند را انتخاب نمیکنید ؟
مگر نمیگوید ترس مردم ریخته و میدان ولی عصر را روز عاشورا گرفتند ؟
پس این بازیها و عوام فریبها و خود ارضایی ها برای چیست ؟
چرا میترسید مردم شعار جمهوری ایرانی و نه غزه و نه لبنان بدهند ؟
چرا عوام فریبی میکنید ؟ فرق شما و خامنه ای چیست ؟
حد اقل او قرص سر جایش ایستاده در حالیکه اقلیت است و همه مخالف او و در خارج هم دوستی برایش نمانده ؟
۲۱۴۴۶ - تاریخ انتشار : ۱٨ بهمن ۱٣٨٨

 
At February 7, 2010 at 8:54 PM , Anonymous Anonymous said...

آقاي hovakhshtrah هيچكدام از "اگر ميگوييد هاي" شما را ما نگفته ايم. نه ما نگفته ايم موسوي بهانه است ما نگفته ايم نظام رانميخواهيم نه ما هيچكدام از اين تخيلات را كه شما در خارج نشسته هاي نا آشنا با فضاي كشور ميگوييد را نميكنيم راست ميگي بيا ايران با تو خيابون شبها بشين كنار اقوام و فاميلي كه تا دم صبح بحث و جدل بر سر اين يا آن است بكن و فقط خودتو نبين بعد خيالات بباف
رسيدن به جامعه اي آرماني هم زمان ميخواهد هم بسترهاي مناسب و همسان با آن ! يك شبه نميشود دموكراسي صد در صدي در جامعه نيمه عوام ايران پياده كرد عزيز جان تند نرو پياده شو با هم بريم!!
اگر يك شبه ميشد دموكراسي پياده كرد كه اين عراق و افغانستان بيخ گوش ما بايد پياده ميكردند ؟
در اين مقطع فقط بايد به خواسته هاي حد اقلي يك جامعه آزاد كه همان مطبوعات آزاد و انتخابات آزاد است دست پيدا كنيم و آرام آرام اكثريت جامعه به اين نبوغ و درك برسند كه حكومت سكولار بهترين نوع از حكومت است كه البته بعيد ميدانم به عمر ما ها قد بدهد با غلظت عوام زدگي اي كه در جامعه ميبينم عزيزم خلاصه آنكه اگر واقعا دلسوز ايران و سرزمينمان هستيد بياييد از اين تند رويها دست برداريد و ترديد در وحدتي كه عليه استبداد ديني شكل گرفته را با زياده خواهي هاي خود خراب نكنيد
پاينده باد ايران و به اميد ايراني آزاد

 
At February 7, 2010 at 11:26 PM , Blogger Unknown said...

مختصر و موثر .اگر توضیح بیشتر می دادید.مطلب ابنگونه بر جان و دل نمی نشست.بیایید فکری بکنیم برای بر افروختن چراغ.

 
At February 8, 2010 at 1:38 AM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود در باره عبارت یادشده باید هزاران کتاب نوشت.
پرسشی که پیش می آید این است آیا هیچیک از انقلابیون پیش از انقلاب جمله یادشده را نخوانده بودند تا مردم را به خشونت دعوت نکنن؟
آقای دکتر شریعتی به جای روشن کردن چراغ آگاهی، شمشیر برهنه ابوذر را به دست بیش از 80درصد بیسواد ایرانی سپرد و متاسفانه تفنگهای خودکار را نیز به دست مشتی جوان و دانشگاهی داد تا کشور را به روز سیاه بنشاند.
به قول بزرگان علم و ادب آیا نمی شود این عبارت گرانسنگ را آویزه گوش خود کرده و ماننده گاندی عمل کنیم؟
گاندی سمبل عبارت یادشده بود و او با این سیاست انگلیس را به زانو درآورد.
طهماسبی

 
At February 8, 2010 at 12:28 PM , Anonymous Anonymous said...

١.چراغی که در اینجا افروخته اید هم نور دارد و هم گرما!
اندک اندک جمع مستان میرسند.کم کم دارند همه ی کامنت ها قابل تأمل میشوند. ریشه یابی تضادها وتحلیل های متفاوت با چند ماه گذشته راه سبزنوینی را نوید میدهد.

٢.نمیدانم چقدر حقیقت دارد. اما در یکی از سایتهای داخلی خواندم که حذف تدریجی آقایان موسوی و کروبی رقم خورده است و قرار است رهبری اصلاحات به آقای خاتمی بازگردانده شود.
راستش من که خیلی امیدوار هستم به مستند بودن این خبر! فکر میکنم دیر یا زود چاره دیگریهم نباشد. البته رهبری اصلاحات میتواند در آینده به شخص ثالث منتقل شود. رهبری خود ساخته و خود جوشی که از کمد بلا استفاده ها در نیاورده باشیمش!

برزو

 
At February 8, 2010 at 1:01 PM , Anonymous Anonymous said...

این عرضم را هم خواستم زیر نور چراغتان بگذارم، اگر روا باشد البته:

راستی هیچوقت فرصت داشته اید که به اخبار هزارن بدهکار میلیاردی به بانکهای ایران توجه بفرمایید؟! سوال من اینستکه:
چه اشخاصی پشتیبان و معرف ایشان به بانکها بوده اند؟ چه تضمینی برای باز پرداخت ان وامها داده شده است.

واقعأ اگر تغی به توقی میخورد و همه چیز چپکی میشد، چه لقمه های چربی دست بعضیها باقی میماند، بی حساب وکتاب!
اینهم یک گروه سودجوی دیگر که نفعشان در شلوغی و بگیر و ببند بود، و از بدنام شدن جنبش سبز هم باکی نداشتد.

برزو

 
At February 8, 2010 at 1:39 PM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود بعضی از کامنت گذاران شما هم کم بی انصاف نیستن ها! یکي از هموطنان در اعتراض به دیگری ما سه چهار میلیون ایرانی به قول ايشون نا آشنا با فضای کشور را توی یه قوطی ریخت و یه مهر هم روش زد و آب پاکی به سرمون ریخت! ا

 
At February 9, 2010 at 12:02 PM , Anonymous Anonymous said...

باسلام
با توجه به کندي بسيار زياد اينترنت
لطفا از اين طريق هرچه سريعتر اطلاع رساني کنيم
هرکس ميتواند به روابط عمومي بسيج وزارت اطلاعات رياست ا.ن. و ... از عمومي زنگ بزند وخبر تجمع سبز ها را بدهد و بگويد 70 ميليون جمع شدند بيايد بگيريدشون حداقل اونايکه مي رن مسافرت از شهرستانها با کارت تلفن يه زنگ بتهران بزند
جواب اس ام اس هاي وزارتاطلاعت را اينجوري بدهيم
سبز باشيد
ما خيلي دز مضيقه اينترنتي هستيم لطفا به بقيه از هر راهي اطلاع رساني فرمايد

 
At February 9, 2010 at 8:44 PM , Anonymous Anonymous said...

آقاي بهنود تقويمت را گم كرده اي ؟ فردا 22 بهمن ماه است پس كو مقاله امروزت
بعضي وقتها خيلي لوس ميشي استاد

!!!
كرمانشاهي

 
At February 10, 2010 at 12:30 AM , Anonymous Anonymous said...

‫قبله عالم، اعلیحضرت خاقان بن فقیه! رعیت در ممالک محروسه جمهوریه اسلامیه فی ایران، مطابق رویه مرسومه ملل راقیه در جهان، ولایت فقهیه مشروطه میخواهد، با کنستیتوسیون، به شرحی که ۱۰۰ سال پیش هم گفت، نه سلطنت قاهره، نه ولایت مطلقه. این جهانگیر خان را هم بفرمایید با ملک خلاص کنند ما را قلق کم شود. با احترام میرزا تقی تاریخدوست

 
At February 10, 2010 at 2:15 AM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود ٬ آقای خمینی اگر بعنوان رهبر انقلاب انتخاب شد بخاطر چهل سال مبارزه اش با
نظام پادشاهی بود و از ده ها سال قبل حکومت اسلامی را شعار میداد و از همه مهمتر حتی
مجاهدین خلقی که تازه از نهضت بازرگان خارج شده بودند را هرگز تایید نکرد با تمام
پافشاری اقای رفسنجانی و انوار و شاید طالقانی ... برای پذیرش رییس سنای شاهنشاهی
بجرگه انقلاب هم استعفای وی هم توبه وی را تقاضا کردند .... اما امروز همه چیز هردمبیل
شده اقا اگر سکولاری دیگر هادی غفاری و رضایی و یا کروبی و موسوی را چرا رهبر خودت
انتخاب میکنی اگر خلخالی بود حتما !!؟؟؟ نه جناب بهنود این نه انقلاب مخملین است نه
اصلاحی بدرد بخور تازه با این میلیونها طرفدار این حکومت چه خواهید کرد ؟؟؟ این انقلاب
سال ۵۷ با چند هزار ساواکی و پلیس رژیم سابق کشمکش طولامی داشت حالا این بسیج و سپاه
و ارتش تا بیخ و بن اسلامی چه خواهید کرد؟؟؟

 
At February 10, 2010 at 4:30 AM , Anonymous خسته said...

لاکن چراغ نیفروزند اینها

 
At February 10, 2010 at 11:30 AM , Anonymous Anonymous said...

"این بسیج و سپاه و ارتش تا بیخ و بن اسلامی چه خواهید کرد؟؟؟"....بیاندیش! ما کار خود با خود داریم.

 
At February 10, 2010 at 12:02 PM , Anonymous ابراهیم آزاد said...

بهنود عزیز

به درستی اشاره نمودید که جنگ واقعی جنگ با سیاهی و تاریکیست و برای پیروزی نور آگاهی لازم است. من به راههای عملی این مسئله می اندیشم و همه را دعوت به این کار میکنم. برای شروع چرا هر کدام ما هر هفته 5 نسخه روزنامه نخریم و به مردمان و عابرین شهر هدیه ندهیم ؟! من امروز تجربه کردم و بازخوردش فوق العاده بود! با این کار هم دیگران را به خواندن روزنامه و آگاه شدن ترغیب میکنیم و هم از روزنامه های غیر دولتی حمایت! بهترین راه همیشه نزدیک ترین نیست و البته مبارزه لزوما نیاز به هزینه زیاد ندارد!

 
At February 10, 2010 at 2:29 PM , Anonymous Anonymous said...

عدالت با خود آزادی می آورد

(این تیتر مصاحبه ای از اسفندیار مشایی است که در حقیقت نیوز درج شده است.

مهندس اسفندیار رحیم مشایی رییس دفتر رییس جمهور در برنامه سایت ایرانی سیمای جمهوری اسلامی گفت: اگر کسی به دنبال آزادی است، باید به دنبال عدالت هم باشد.براین اساس نظامی که به سمت عدالت حرکت می کند خود به خود به سمت آزادی نیز حرکت می کند.
...
وی با بیان اینکه «اسلام ناب پاسخگوی همه جنبه هاست»، خاطر نشان کرد: اگر یک جایی شما دیدید کسی از پاسخ به سوالی طفره می رود او نمی تواند مظهر حقیقت باشد .یکی از ویژگی های اسلام ناب ان است که ازارائه اندیشه وحشت نمی کند. اسلامی که برای طرح حقایق، آزادی را پاس ندارد اسلام ناب نیست و بر همین اساس است که برای یک اندیشمند اسلامی ترس معنا ندارد .
...
وی در پاسخ به سوالی درباره جمهوریت واسلامیت و اینکه کدام یک اولویت دارد،با ذکر مثالی پرداخت و گفت:جمهوری عراق را اگر شرایطی در آینده اتفاق بیفتد و جمهوری اسلامی عراق شود. در اینجا جمهوریت ساختار سیاسی است.اما محتوا در ساختار است که شکل می گیرد.بنابراین مشخص است که جمهوری اول است و نوع جمهوری در مرتبه بعد. اما معنایش این نیست که جمهوری ظرفی است که هر مظروفی را می پذیرد بلکه منتناسب با روح این جمهوری محتوا هم تغییر می کند.

مشایی ادامه داد: نظام سیاسی کنونی ما جمهوری است. اگر جمهوری اسلامی نبود ممکن بود شورای نگهبان هم در ان وجود نداشتیا شکل دیگری داشت.
(مراجعه به متن کامل قابل توصیه می باشد)
برزو

 
At February 10, 2010 at 3:44 PM , Anonymous Anonymous said...

"آفتاب دلنواز آزادی، فردا شود تابان "
Jaavid bashid...va lotfan benevisid...
Sara

 
At February 13, 2010 at 9:38 PM , Anonymous Anonymous said...

راه حل هر مشکل باید از جنس خودش باشه. در مبارزه علیه تاریکی اگر چراغ نباشه باید چه کار کنیم؟

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home