Saturday, June 14, 2008

شبیه به هیچ کس بود


این یادداشت کوتاهی است که درباره نادر ابراهیمی در شهروند امروز نوشته ام.

کسی پریروز درگذشت که شبیه به هیچ کس بود، حتی گاهی شبیه به خودش هم نبود. دو تن از عزیزترین عزیزانم به شاگردی او مفتخر بوده اند احمد رضا احمدی و کیومرث پوراحمد، و من به عنوان یک خواننده هم کارهای احمدرضا را برای کودکان بیش تر می پسندم و با جانم آشناترست، و هم فیلم های کیومرث از آتش بدون دود و حامی و کامی. اما نادر ابراهیمی پیشرو بود. پیشرو یک جور دیگر بودن.
دشمن فراوان داشت در همیشه و دوست کمتر می يافت باز همیشه. دیروز و هم امروز، زبان تندش هم جا نمی گذاشت گاه. اما کیست که نداند صداقتش و این که راست می گفت و نگران ایران و نسل آینده بود، یک واقعیت درشت و بی انکار بود. نگران قر و فر آن نسل دیگر نبود، نگران خودشان بود.
نادر ابراهیمی از همان روزها که چهل و پنج سال قبل دیدمش خط کشی مشخصی با روزگار داشت. نه که چپ ها را دوست نداشت بلکه ضد چپ ها را هم پرت و مهمل می دانست، سلیقه خاصی در کار و زندگی داشت که موجب می شد تنها کسانی تحملش کنند که بسیارش دوست داشته باشند. و کم بودند چنین کسان. شبیه روشنفکران نبود، اما خود یک گونه از روشنفکری بود. راست و درست گفت برای بویئدن بک شاخه گل کوه ها را صعود کرده بود آن کوهنورد، و آرزویش هم جز این نبود که سرزمین شیران شود ایران. اما با نود کتاب که نوشته است و با همه حقی که به گردن نثر فارسی دارد، هنوز اثر بزرگش را نیافریده بود که آن بیماری مهلک به جانش افتاد. اما یاد و نامش ماندگار شد در دفتر روزگار.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At June 14, 2008 at 11:29 AM , Anonymous Anonymous said...

عجب پس این طوری هم می شود نوشت . من همان هستم که در پست قبلی برای شمانوشتم ترا به خدا تجلیل الکی نکنید گفتم نکند شما هم مثل بقیه تا یکی می میرد او را ببرید پیش خدا. حالا اعتراف می کنم که سخنم بی ربط بود. این تصورها از شما دورست.

 
At June 14, 2008 at 11:30 AM , Anonymous Anonymous said...

عجب. چه خوب نوشتی نه به پای احمدرضا احمدی رسید و نه کیومرث پوراحمد. بابا عجب شجاعتی داری.

 
At June 14, 2008 at 12:11 PM , Anonymous Anonymous said...

با درود
عجب گفت نادر ابراهیمی "ما براي آنكه ايران ، كشور خوبان شود رنج ِدوران برده ايم ،‌خون ِ دل ها خورده ايم "
و عجب خواند محمد نوری آنرا ...
ایران سربلند ایرانی سرفراز

 
At June 14, 2008 at 4:25 PM , Anonymous Anonymous said...

خارج از این موضوع،میخواستم چیزی بگویم برای شما و نویسندگان این ستون: اگر دقت کنید، همیشه بیشترین تعداد کامنت ها مربوط است به برنامه های شما در صدای امریکا. میخواستم پیشنهاد کنم که یک اتاق در سایت "پال تاک" باز کنید و هرازگاهی حرفایتان را آنجا بزنید. نه از نظر فنی کار مشکلی است و نه وقت زیادی میبرد. یک عدد مسعود بهنود لازم است و یک عالمه شنوندگان موافق یا مخالفش و یک ادمین (مبصر) که دشنام نویسان را بیرون کند. بقیه جزییات کار را میتوان در طی زمان مشخص کرد: (که مثلا موضوع صحبت را علاقمندان انتخاب کنند یا خودشما...، شما متکلم الوحده باشید و دیگران برای هم فقط بنویسند یا هر کس بتواند مثلا 2 دقیقه هم صحبت کند ...و خیلی چیزهای دیگر)...من شخصا فکر میکنم این روش بسیار کارآمدتر و بهتر از آن گفتگوهای نیمه کاره وجهت دار با صدای امریکا خواهد شد....از دوستان کامنت نویس خواهش میکنم نظرشان را در مورد این پیشنهاد، در اینجا بنویسند و از شما آقای بهنود، تقاضا دارم که ـ اگر این پیشنهاد با اقبال خوانندگانتان روبروشد ـ آن را جدی بگیرید.با اینکه من خسته ام،ولیکن حاضرم هرکمکی که میتوانم در این خصوص انجام بدهم.ممنون

 
At June 15, 2008 at 6:55 AM , Anonymous Anonymous said...

Adami ke shabihe hichkas nabooood, vali man va shaiad kheili haie digar ba khandane ketabhaiash makhsooosan ebne mashghale va abolmashaghel doost dashteem mesle ooo basheem, be jesaratash, be eteghadash be armani ke dasht. be energy jari dar har rooozash. iadash gerami

 
At June 15, 2008 at 9:52 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام.هر چند مطلبی که میخوام براتون بذارم ربطی به این پست نداره ولی گفتم یه کم از این حال و هوای گرفتاریهای زندگی بیاین بیرون و خنده رو لباتون بیاد.
"وطن یعنی صف نان و صف شیر
وطن یعنی همش درگیر درگیر"
"وطن یعنی همین بنزین همین نفت
همین نفتی که توی سفره ها رفت"
"وطن یعنی که اصلاحات چینی
وطن یعنی که روز خوش نبینی"
وطن یعنی همه زور و زر و رنگ
وطن یعنی برای هر کسی اَنگ
وطن یعنی عدالت با سهام است
بده نامه که بختت رام ِ رام است
وطن یعنی تورم سیّ و اندی
به ریش مردمت دائم بخندی
وطن یعنی که مسکن در خیال است
که خواب خوش به این مردم محال است
وطن یعنی که هرچه کار بد بود
به نام اکبر و در کام محمود
وطن یعنی که قبلیها همه پَست
ولی من خوب ِ خوبم ، باورت هست
وطن یعنی که دزدی کار بد بود
برای ما ، نه بر کاکای محمود
وطن یعنی گرانی طی یک شب
و تکذیب سخنگو خنده بر لب
"وطن یعنی همین آیینه دق
وطن یعنی خلایق هرچه لایق"

 
At June 16, 2008 at 5:49 AM , Anonymous Anonymous said...

آقاي خسته فعلا يكم بشين خستگيت در بره

 
At June 17, 2008 at 11:35 AM , Anonymous Anonymous said...

درود بر بهنود عزيز
آرك هستم،خواننده هميشگي مقالات و كتاب هايت.بهنود عزيز چطور است كه هركه ميميرد از دوستي ات و از سر وسرت با او رازها برملا مي كني و ماداميكه هست خبري رو نمي كني.كاش از نادر ابراهيمي قبل از مرگش هم برايمان مي گفتي كه موثر تر بود و انقدر بقيه خرده نمي گرفتند كه آي مردم بهنود مرده پرستي ميكند!لطفت مدام!روحش شاد

 
At June 17, 2008 at 1:10 PM , Anonymous Anonymous said...

واقعا از آقای بهنود تعجب می کنم می دانم که حرفم به معنای سانسورست و عده ای را عصبانی می کند اما خواهش می کنم به استدلالم توجه کنید. کامنت ها چه فایده ای دارد جز این که خواندنش بر فهم آدم کمک کند جریان گفتگوئی ایجاد کند. شما که آقای بهنود باشید که هیچ وقت حوانی نمی دهید این کامنت ها را هم کمکی به فهم نمی کند بیش تر صدور رای و نظرست از جانب آدم هائی ناشناس که آدم نمی داند کی هستند که تازه بگوید نطرشان اهمیت دارد یا ندارد. شما هم ازتان گذشته که بخواهید هوادارانتان را به رخ بکشید. من ده بار پیام دوستانه گذاشتم چند کلمه ای ولی منتشر نکردید اما حالا این نوشته ارک را نگاه کنید
واقعا واقعا شما از این نوشته چه دستگیرتان می شود کحا آقای بهنود در این پست درباره اشنائی با نادر حرفی زده اند که او می نویسد قبل از مرگش می گفتید. ظاهرا دوستمان می خواسته جای دیگر کامنت بگذارد. بعد هم بهنود متهم به مرده پرستی . بهنود که همه حرفش این است که پرستش نکنید کسی را و همین نوشته اش در مقابل نوشته آن هائی که نادر ابراهیمی را به عرش برده اند و بقیه ای که او را به خاک انداخته اند که فاشیست بود آیا واقعا انصافا مرده پرستی است. حالا عرضم این است که این کامنت چی بیان می کند جز این که ما ایرانی ها شلخته لیچارگو و بی منطق هستیم . اثبات این برای شما چه فایده دارد آقای بهنود

 
At June 17, 2008 at 11:06 PM , Anonymous Anonymous said...

در جواب دوستي به نام نادر99
بنده به بهنود تهمت مرده پرستي نزدم و در مقابل عرض كردم كه كاش اين مقالات و اين سخن ها و تحليل ها قبل از مرگ نادر ابراهيمي رخ ميداد و منتشر ميشد كه بقيه(نه من) به شما (بهنود)تهمت مرده پرستي نميزدند.نه اينكه خودم بهنود را به مرده پرستي متهم كنم.
در ضمن بهنود مازوخيسم ندارد كه كامنت هايي را كه عليه خودش است را فقط منتشر كند و پيام هاي دوستانه را رد كند.كما اينكه بارها كامنت هاي تشكر آميز خودم را منتشر كرده است.
در آخر كسي نيستم و اول نوشته خودم را معرفي كردم با اين عنوان : خواننده هميشگي.نه نظريه پردازم و نه فيلسوف ونه سياستمدار و نه هيچ چيز ديگري.صرفا يك شهروند معمولي با سطح نسبي از سواد و معلومات.بعيد ميدانم كه حق نظر را هم از دست داده باشم.
ممنونم كه پيام هايم را خوانده اي نادر عزيز

 
At June 18, 2008 at 2:43 AM , Anonymous Anonymous said...

در جواب ارک باید بگویم سخن شما که مخالفی نمی تواند داشته باشد می فرمائید مرده پرستی بدست. اما وقتی در این وب گاه این نطر را می دهید یعنی که نظرتان به آقای بهنود است که خودش از معترضان این روش است و هیچ گاه چنین نمی کند. من یک بار در نمایشگاه کتاب از آقای بهنود پرسیدم که چرا نامه های [...] و [...] را که پیش شماست منتشر نمی کنید با آرامش گفتند اگر کسی برای بررسی احتیاج داشت و اهل بود می دهم، من آن کاره نیستم و ازمن هم گذشته که خودم را به دیگری سنجاق کنم.
دوستی که ایراد گرفت به نوشته شما از این جهت بود اما در اشاره تان به مازوخیست. به نظرم شما تازه به این وبگاه سر می زنید. این بحثی است که دو سال پیش شد. من خودم هر مقاله ای که می خوانم و خوشم می آید بی اختیار یک دمت گرم. دستتان درد نکند دستت را می بوسم می گذارم . به جرات می گویم در این سه سال فقط یک بار چنین کامنتی از من درج شده . آقای بهنود توضیح دادند چند بار که [من از محبت های شما که از سرم زیادست خبر دارم فقط کامنت هائی که فایده ای برای بقیه داشته باشد ]کاشکی درست نقل کرده باشم. به هر حال خوب شد که توضیح دادید و از دوستمان رفع مشکل شد. اما در عالم واقع شما خوانده اید نوشته اید درباره یک درگذشته ادیب که در عین حال به نقطه ضعف های او اشاره مختصر هم کرده باشد . این کاری است که آقای بهنود هم در مورد منوجهر آتشی و هم در مورد نادر ابراهیمی و تا آن جا که یادم هست هر کس دیگر در این سال ها کرده اند. اما انتظار دارید که ایشان از داریوش فروهر و دکتر مصدق و امیرکبیر هم همان گونه بنویسند.

 
At June 24, 2008 at 6:13 AM , Anonymous Anonymous said...

با سلام
امیدوارم همچون همیشه خواننده نوشته های آموزنده شما باشم

 
At July 2, 2008 at 8:31 PM , Blogger helia said...

بار دیگر شهری که دوست می داشتم وچهل نانه کوتاه به همسرم برای جاودانگی نادر نزد ایرانیان بس است خدایش بیامرزد

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home