Monday, May 26, 2008

مصا حبه با صدای آمریکا

یکشنبه شب که در مصاحبه با صدای آمریکا شرکت کردم مانند همیشه حاشیه زیاد داشت. گروهی ئی میل به من رسیده که اکثرشان حکایت از ابراز محبت دارد دستیار تهیه برنامه چند تائی ئی میل برای من فرستاده که برعکس اکثرشان نشان می دهد که نویسندگان سخنان مرا نپسندیده و یکی شان ادعا کرده که فردا در تهران به هر جا رفته همه نظری مانند او داشته اند و همه در تهران از دست من عصبانی بوده اند. به هر حال چون دیدم کامنت های شما به زیر پست های دیگر رفته گفتم شاید بهتر باشد که نظرتان را این جا ابراز کنیدو

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At May 26, 2008 at 4:22 PM , Anonymous Anonymous said...

دلم می خواهد بدانم که کی بوده آن هائی که آن شخص دیده در تهران و با گفته های شما مخالف بوده من که حتی یک نفر ندیدم ولی لابد به این عنوان نیست که کسی مخالف نیست. ولی عرض کردم من ندیدم. برعکس هر چه می شنوم از [...] گوینده برنامه است که به نظر می رسد طبیعی است. از آقای بهنود خواهش می کنم یک روز در یک پست برای ما روشن کنند که اگر رسانه های آمریکائی همین است که در آن فقط یک نظر آن هم نظر دولت پخش می شود پس فرقشان با مناطق استبدادی دنیا چیست. چطور جرات می کنند از گردش آزاد اطلاعات سخن می گویند. من می دانم که هر از گاهی از همانند شمائی دعوت می کنند تا بتوانند ادعا کنند که بی طرف بوده اند، اما واقعا خنده دارست. شما یک فکت تاریخی را یادآور می شوید که گوینده اشتباه گفته و او در جواب شما می گوید از روی مستندات تاریخی صحبت کردم . بگو برو عمو. اما خوشم می آید از طنز شما و خونسردی تان که واگذار به شعور بینده می کنید

 
At May 26, 2008 at 4:30 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام استاد بزرگوار
همینک شاهد مصاحبه شما با رادیو صدای امریکا بودم
از اینکه خونسردی خود را حین حرف زدن حفظ می کنید وبه عنوان یک بالغ بدون احساساتی و جوگیر شدن مجری ها صحبت می کنید لذت می برم
از رادیو امریکا خوشم نمی آید ولی برای اخبار و مصاحبه هاش هر شب نگاه می کنم
من با اینکه مهندس مکانیک هستم و کارم نصب تجهیزات کارخانجات است ولی به شدت به تاریخ و جامعه شناسی علاقه دارم
تاریخ قبل از مشروطه را تا حدودی خوانده ام ولی از مشروطه به اینور را زیاد نمی دانم از کتاب مشروطه کسروی شروع کرده ام
نظرتان چیس

 
At May 26, 2008 at 9:26 PM , Anonymous Anonymous said...

مثل همیشه واقع بینی - آنچه امروز بیش از همه نیاز داریم - بود که شنیدم از شما

 
At May 26, 2008 at 9:31 PM , Anonymous Anonymous said...

با عرض سلام ...
بنده ندیدم در تهران بطور نسبتاً گسترده کسی در مورد شما و اظهاراتتان صحبت کند. دلیلش هم نه کم اهمیت بودن حرف شما که دغدغه های مهمتری چون قسط های آخر ماه و قیمت نان و نمک است.

 
At May 27, 2008 at 12:14 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام، من مصاحبه ی شما رو با صدای آمریکا دیدم برای شخص من جالب بود که شمایی که هیچ نفعی از دفاع کردن از حکومت نمی برید در جایی که احساس کنید حق با آنهاست از آنها دفاع و به موقع از آنها انتقاد می کنید و هیچ وقت نظر مطلق مبنی بر بد بودن یا خوب بودن امری نمی دهیدو این نسبی گرایی را به شخصه دوست دارم. در مورد سوالتان هم فردای آن روز که به دانشگاه رفتم در این مورد که بحث شد، شد صحبت از آرامش، سخنان منطقی و عدم وابستگی شما(نه به این طرف و نه به آن طرف) و مشخص بودن وابستگی صدای آمریکا بود.
اما در کل این میزان توجه شما به حرف های این افراد معلوم الحال کمی برایم عجیب بود.

 
At May 27, 2008 at 12:21 AM , Anonymous Anonymous said...

متاسفانه شما از معدود "روزنامه‌نگار"انی هستید که می‌توان هرازگاهی در صدای آمریکا دید! پیشنهاد حیاتی‌ای دارم و آن این‌که لطفا فایل تصویری برنامه‌های‌تان را در این وب‌لاگ لینک کنید تا اگر برنامه‌ای را از دست دادیم، بتوانیم دان‌لود و تماشاش کنیم. آقایان سازگارا و نوری‌زاده نیز چنین می‌کنند. چه بهتر که می‌شد فایل صوتی برنامه‌هاتان در بی‌بی‌سی را نیز چنین کنید

 
At May 27, 2008 at 1:31 AM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود ... توجه کرده اید یکی از بارزترین خصوصیات یک
دیکتاتور و مستبد فرق نمیکند شاه یا یک کارمند عادی یا یک
کارگر ایرانی اینست که زود ۷۰ میلیون نفر از بچه شیر خوار
تا پیر کهنسال را همراه و هم رای خودش میداند انهم برجوع بدو
یا سه نفر !!!؟؟ در غرب برای یک نظر سنجی متد علمی وبسیار پیچیده
وجود دارد که با پرسش از هزار نفر کمی بالا یا پایین بیک نتیجه
مشخص میرسند که برای سیاستمداران و مطبوعات و دولت یک حجت
است اما ایران حتما باید بملیونها نفر رجوع کرد تا نتیجه ایی حاصل
شود .... خب این کامنت گزار محترم با دو و سه نفر سرو ته مصاحبه
شما را درز گرفته اند که مبارکشان باشد ٬ بیچاره شاه که ۳۷ سال حکومت
کرد و در راس هرم قدرت بود اما وقتی راه پیمایی ملیونی را دید
از آمار دهندگان درباری !! بشدت نالید که پس امارهایشان چرا آبکی
بوده دقیقا امثال این کامنت گزار مسئول ان امارهای شکمی !! بوده اند

 
At May 27, 2008 at 2:11 AM , Anonymous Anonymous said...

استاد گرامي جناب آقاي بهنود
با سلام و عرض ادب

من آن مصاحبه ي شما را از دست دادم و موفق به شنيدنش نشدم و بسيار متاسفم از اين بابت ، در ايران اين لينك شما به صداي آمريكا فيلتر است و وقتي با فيلتر شكن رفتم سراغش نتونستم فايل صوتي رو دانلود كنم ! خلاصه اگر ممكن است همانند سايت آقاي سازگارا فرمتي كه بشه اونو دانلود كرد در وبلاگتون قرار دهيد . بي نهايت ممنون
در آخر اينكه مهم نيست ديگران چي مي گن مهم اينكه جنس حرفهاي شما واقعي و قابل دركه و قابل اجرا ست نه مثل اون منتقدايي كه وقتي حرفاشون تو رسانه ها مي شنوي از خودت مي پرسي آيا اونا اصلا" تو ايران زندگي كردن ؟
منصور - تهران

 
At May 27, 2008 at 2:41 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام اي ايراني وطن پرست
مثل هميشه از گوش دادن به حرفهاي شما واقعا لذت بردم و واقعا اميدوارم امثال شما فرهيختگان روز بروز بيشتر شود و همين صحبتهاست که باعث ميشه مردم تغيير کنند و ديگر مردم 30 سال پيش نباشند.
از صداي آمريکا هم خوشم مي آيد و حقيقتا هم به اين اعتقاد دارم که فقط ديکته نانوشته است که غلط ندارد حداقل حسن صداي آمريکا اين است که صداي افراد مثل شما به اين ملت ميرسد
در پايان اميدوارم که بيشتر شما را در امثال اين برنامه ها ملاقات کنيم

 
At May 27, 2008 at 3:51 AM , Blogger Unknown said...

آقای بهنود عزیز
مصاحبه شما واقعا با حدود 90 درصد مصاحبه های کم ارزش صدای آمریکا تفاوت داشت. فقط یک موضوع را نفهمیدم، شاید بوش و بلر به دلیل کارهای در زمان صدارت محاکمه نشدند ولی مگر محاکمه صدام به دلیل اعمالش در زمان ریاست جمهوریش نبود؟
ممنون می شوم راهنمایی کنید چون من احساس می کنم منظور شما را درست نفهمیده ام.

 
At May 27, 2008 at 4:33 AM , Anonymous Anonymous said...

خیلی طبیعی است که مخالفان شما این طرف ها پیدایشان نمی شود مه نظر بدهند. مخصوصا نسل سفید و سیاه بین قبل از ما که اکثرا سراغ اینترنت نمی آیند

 
At May 27, 2008 at 5:40 AM , Anonymous Anonymous said...

'...the private soldiers disliked (George) Washington as much as he disdained them. On the other hand, the young officers adored their commander, and it is the young officer not the private soldier who eventually decides what is history...', from Burr by Gore Vidal!

 
At May 27, 2008 at 5:47 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام جناب آقای بهنود
خیلی خوشحال می شوم اگر توضیح بفرمایید اصولا چه دلیلی وجود دارد که شمادر چنین برنامه ای حضور پیدا کنید که بر خلاف نوع نگرش شما به مسائل سیاسی و تاریخی، که تحلیل گونه و بدور از جنبه احساسی است، مدام بدنبال دادن شعار و پیدا کردن مقصر به روش روزنامه کیهان هستند. و نمیدانم آیا در آن سرزمین پهناور آمریکا شخص ایرانی با سوادتر و شایسته تر از این مجریان صدای آمریکا پیدا نمی شود؟ یا اصلا قصدی در این کار نهفته است.
با تشکر

 
At May 27, 2008 at 6:34 AM , Anonymous Anonymous said...

چه خوب است حلال که در مورد نفت گفتی در مورد مستر جیکاک هم بگی مصاحبه voa رو از این لینک بگبرید ftp://8475.ftp.storage.akadns.net/wm/voa/nenaf/pers/video/pers1730vSUN.wmv

 
At May 27, 2008 at 8:22 AM , Anonymous Anonymous said...

با سلام خدمت جناب بهنود عزیزمطلبی هست که باید آنرا عنوان نمود وآن اینکه برنامه هایی مانند صدای امریکا نمی تواند برای این مردم رهایی بخش باشد و حتی اگر این اطلاعات را به مردم بدهد مردم نمی توانند با این اطاعات در این دنیا زندگی کنند. اطلاعاتی در دنیای امروز مفید می باشد که ناشی از تحقیق در موضوعی خاص باشد و بتواند با ارائه ان گره ای از کار مردم باز کند من سالها صدای آمریکا گوش کرده ام و انواع اطلاعات را از این رادیو و تلویزیون دریافت کردم ولی بهره ای نبردم به جز یکسری اخبار که مارا نسبت به سرزمین خودمان بی تفاوت نمود.واقعیت اینست ما مردمی هستیم که راحترین راه جمع اوری اطاعات را داریم وآن شیوه شنیداری و تصویری است.به نظر من این همه شبکه ماهوارهای واین همه برنامه فارسی فاقد هر گونه برنامه وروشی برای بهبود زندگی در ایران است. از موقعی که ماهواره واین شبکه ها وارد ایران شده نظم فکری مردم و کسانی که این برنامه هارا می بیینند کمتر شده نمی دانم تا چه حد با این حرف من موافق هستید .من معتقدم اینرنت وارتباط از طریق ان بهتر و کارا تر از برنامه تلویزیو نهای ایرانی زبان است.

 
At May 27, 2008 at 9:10 AM , Anonymous Anonymous said...

jenabe aghaye Behnood,

Ba arze salam. man hodoodan 3 sal hast ke barnamehaye shoma ro mibinam (dar VOA). va benazaram dar aksare mavared kamelan be soorate MANTEGHI ba ghazaya barkhord mikoneed va natigeh-giri mikoneed. be har hal har vaght ke barnameye shoma ro mibinam, chizaee yad migiram. Mamnoonam.

Ali

 
At May 27, 2008 at 10:17 AM , Blogger Ali Jalali said...

آقای بهنود
من انتقادات زیادی از شما دارم؛ اما واقعا از حقیقت جویی شما و عدم قطعیتی که در نظراتتان هویداست، تشکر میکنم
کاش شما الگوی خیلی از روزنامه نگارانی بودی که بیشتر دوستشان دارم
ولی چرا مثل شمایی با صدای آمریکا که از چهارتا هوچی بی مایه تشکیل شده مصاحبه میکند؟ شاید چون متاسفانه تریبون دیگری نیست؛ شاید

 
At May 27, 2008 at 11:04 AM , Anonymous Anonymous said...

Agha Jan,
besiar aAli bood. VagheAn dele sheer mikhad intory harf zadan onam ba VOA.Moshkel ine ke shoma bedoon e tavajoh be ehsasat va ba aghl o mantegh sohbat mikoni, ina adamhaye gharazvarzy hastan. Man shayad bazy mogheha ba nazare shoma mokhalef basham vali hamishe in moheme ke shoma bedoone gharazvarzy nazaret o migi.
Payande bashy,
age kasy ham to tehran asabaniE baraye moshkelaye dige bood e na harfe shoma.

 
At May 27, 2008 at 11:41 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقای بهنود
گفتار علمی شما قابل تحسینه اما تفسیرها و برداشتهای سیاسی تان که به قول خودتان نظرشخصی است بیشتر قابل ستایشه چون منصفانه است که البته ناشی از انصاف شخصی و اگاهی علمی است.
اگر نه تنها شخص ولی از معدود اشخاصی هستید که به روش فکری شماو گفته هاتون اعتماد دارم.

 
At May 27, 2008 at 12:25 PM , Anonymous Anonymous said...

aghaye behnood aziz,

hagh ba shomast. mavzee shoma neshan az agahi,savad,ehsas masuliat, vatan-parasti naab va delsoozaneh darad.

payandeh IRAN va melate bozorge an.

 
At May 27, 2008 at 1:06 PM , Anonymous Anonymous said...

don't take it personal, VOA people prefer some journalists! like Nourizadeh to admit whatever the anchor says. In general they prefer the program to be like "Mehmooni haye shabaneye adamaye bazneshasteye 60-70 sale" in which they just blame akhoonds instead of blaming ourselves.

 
At May 27, 2008 at 1:41 PM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود آن قسمتی از مصاحبه‌تان که مختصر اشاره کردید که مشکل فقط گردشِ آزادِ اطلاعات نیست و ما این آزادی را در سال اول انقلاب داشتیم و از دلش چه‌ها بیرون آمد(شاید یکبار هم در دوران مشروطه) سخنی سنجیده بود که این روزها کمتر کسی شجاعت بیانش را دارد و اکثراً شعار نبود آزادی‌ست که دهان‌ها را پر کرده بی‌اندیشه‌ی آن‌که آزادی برای چه؟ واین که چرا آن دو فرصت نتیجه‌اش آن شد و محتمل با این نگاه دوباره تکراری دیگر. چرایی این مطلبِ مهم نکته‌یی‌ست که از روزنامه‌نگاری چون شما گفتنش بر می‌آید. خواهش و امید که به این موضوع بیشتر و بلندتر بپردازید!

 
At May 27, 2008 at 4:27 PM , Anonymous Anonymous said...

گاهي با خودم فكر ميكنم كه سيدعلي خامنه‌اي هم حق دارد كه با اين همه تعريف و تمجديدي كه از صحبح تا شب از او مي‌كنند، خيال كند جدي جدي ولي‌امر و سلطان قلبهاي مسلمين است. انصاف داشته باشيد. اگر آلت ايشان سنگ‌ پاي قزوين هم باشد بعد از اين همه مدت نبايد چي از آن باقي بماند.
آدم ياد مطلب آقاي آغداشلو مي‌افتد كه در جواب ايشان صحبت از خيل عظيم مشتاقان كرده بوديد.هرجند از جنابعالي توقعي نمي‌رود كه مثل حضرت علي كيبورد داغ بر كف دست عاشقان بگذاريد، اما بنظر بنده منتشر كردن نظرات عاشقانه و مداحي‌ها ضرورت و جذابيتي ندارد. بخصوص براي كساني كه از علم بيكران شما تا بحال بهره‌اي نبرده‌اند
سربلند و پيروز باشيد

 
At May 27, 2008 at 4:46 PM , Anonymous Anonymous said...

داشتم با دوستی تلفنی صحبت می‌کردم. گفت ببخشید حرفاتو قطع می‌کنم الان مصاحبه‌ی مسعود بهنود داره و بلند شوهرشو صدا زد که وقتش شده که بره پای تلویزیون.شروع شده. گفتم ئه ما هم مسعود بهنود رو دوست داریم و زود خداحافظی کردم و قطع کردم. شوهر من که شنیده بود با عجله پرسید. کدوم کانال؟ زنگ زدم از اون دوست پرسیدم. گفت صدای آمریکا. بعد هر دو گفتیم که خودمون و همسرامون از مواضع منطفی بهنود خوشمون میادو بخصوص از رفتار جنتلمنانه... بعد نشستیم به دیدن و شنیدن. خود مصاحبه هم خوب بود:)

 
At May 27, 2008 at 6:21 PM , Anonymous Anonymous said...

It is a pity that VOA is behaving exactly like Keyhan newspaper. However they have a huge background of liberalism in US and in VOA. They get easily frustrated on any mild contradiction being from the audience or the guests. I wish we could see you there more often, but as the emails to VOA says, which are just like the audience column of Keyhan, they are frustrated. By the way, please make some more podcasts. That place is the only where we can follow you audibly.
Cheers, and please do go to VOA if they invited you, you do not back off please

 
At May 27, 2008 at 9:21 PM , Blogger Arash said...

مثل هميشه منصفانه و به دور از تعصب بود. سلامت باشيد. آرش

 
At May 28, 2008 at 12:59 AM , Anonymous Anonymous said...

جناب آقاي بهنود عزيز
استاد محترم
برنامه شما را ديدم و طبق معمول از يادآوري اينكه همچنان در قشر روشنفكران ايراني كساني هستند كه مسائل را واقع بينانه و بدور از پيش داوري كوركورانه تحليل مي كنند، به آينده اميدوار شدم.
مشكل عمده اي كه در برنامه وجود داشت (ظاهراً بضاعت بيش از اين وجود ندارد) اين بود كه متاسفانه مجري برنامه بهيچ وجه درست انتخاب نشده بود و چه از لحاظ معلومات و چه از لحاظ تبحر و توانايي توان به چالش كشيدن بحث را نداشت و در حد و اندازه نظريات شما نبود.
به اميد روزي كه مردم عزيز ما ايمان بياورند كه مشكلات فرهنگي، سياسي و اجتماعي مملكت را بايد در درون فرهنگ، ريشه هاي تاريخي و انتخاب هاي خودشان جستجو كنند و نه در جاي ديگر.
آزاده

 
At May 28, 2008 at 1:11 AM , Anonymous Anonymous said...

بهنود عزیز سلام.من تا کی باید حسرت از دست دادن مصاحبه‌های شما رو بخورم؟نمیشه یه روز قبلش از طریق سایتتون به ما اطلاع بدید.من هرشب بی بی سی رو گوش میدم فقط به خاطر همون چند دقیقه کوتاه که شما روزنامه های تهران رو مرور میکنید با وجود اینکه خودم صبحش اکثر روزنامه ها رو خوندم.ولی خب شنیدن صدای عزیزی مثل شما دلگرمم میکنه.موقعی که مصاحبه شما پخش میشده من در حال خوندن کتاب (در بند اما سبز) بودم.رسیده بودم به صفحه‌های آخر.راستی بهتون گفته بودم که از اسفند 86 تمام کتابخونه دانشکده رو دنبال این کتاب زیر و رو کردم ولی همیشه یه نفر زرنگتر از من بود که این کتاب رو برده بود..

 
At May 28, 2008 at 2:46 AM , Anonymous Anonymous said...

Dear Masood, I just wanted to ask you to pay attention to the fact that "more than the number of words used in all history of VOA, you have read books". So, maybe you should stop attending VOA interviews or other programs of theirs. VOA is an embedded news agency. My impression from their programs is that: they first decide what the conclusion should be, then they find reasonings. As far as I know, a honest discussion should go other way around. For example: they decide to tell their viewers that the U.S. sanctions has brought down the Iranian society. Then they collect all the bad news coming from Iran and give them as their reasoning.

If they look at Aljazeera Int'l, then they would understand what a news agency should be.

By the way, hasn't ever been a opportunity for you to be a guest of Aljazeera?

Best wishes,
I hope Iran to find its way, the way to freedom and PISHRAFT.

 
At May 28, 2008 at 6:36 AM , Anonymous Anonymous said...

درود بر مسعود صادق
مطالب زير در يك پست ديگه گذاشته بودم كه اينجا هم قرارش ميدم اما با اندكي دخلو تصرف
برنامه ات را از صداي آمريكا دنبال كردم. قسمتي كه در جواب مجري گفتي 44سال است هدفت فهماندنو تزريق نگاه خاكستري به پديده هاست بسيار مرا به فكر فروبرد.واقعا بايد درست نگاه كرد و به جلو حركت كرد.بسيار لذت بردم از اجرايت و با توجه به اينكه صداي آمريكا شيطنت زياد ميكند (خصوصا در حق تو) اما با صلابت و متين جواب ميدادي كه نشان از درستي و راستي حرفت است.ديشب بعد از برنامه مفصل براي پسرعمه ام از مسعود بهنود گفتم، از شيوه روزنامه نگاريت،از كتاب هايت ،از روايتت از تاريخ و دست آخر از اين گفتم كه بهنود 62 سال يك گونه زيسته و اكنون در لندن خودش است و خدايش و حرفه اي كه دارد و هنوز صادق است.نهايتا به اين جمع بندي رسيديم كه امثال بهنود نادرند و با كتاب 295 روز بازرگانت راهيش كردم.
فقط چند نكته اي باقي ميماند يكي آنكه دوستان اعتراض كرده اند كه چرا با صداي آمريكا؟ نظر من اينست در ميان اپوزوسيون هاي خارجي صداي آمريكا با همه ضعف ها هنوز قويترين است و با برنامه هاي شهرام همايون و آتاباي و امثال اين مزدورها قابل مقايسه نيست.حداقل محسن سازگارا به صداي آمريكا ميرود با شمس الواعظين مصاحبه شود و غيره با اين توصيفات حضورت را در صداي آمريكا بسيار مثبت ميدانم هرچند محدود هم باشد. نكته ديگر اينست كه خدا نكند بهنود از اين تعريف ها غره شود كه آفتي است جانسوز.مولاي متقيان خطبه اي دارد كه در اثناي آن ميگويد بر صورت مجيزگويان خود خاك بپاشيد و چقدر هم اين اخلاق در كشور ما جاريست. گذاشتن لينك ويدئويي مصاحبه هايت را هم بسيار مثبت ميدانم.
القصه عمر خواجه دراز بادا!
با سپاس فراوان
ark

 
At May 28, 2008 at 11:09 AM , Anonymous Anonymous said...

اسم این برنامه نباید مصاحبه باشد چون به شما و امثال شما که می رسید مناظره می شود. برای خودشان هم نوشته ام ولی مطمئن هستم که نوشته مرا برای شما نمی فرستند. قول می دهم اگر می فرستادند شما نمی گفتید اکثر بینندگان آن برنامه لابد از دست من عصبانی هستند. اصلا این طور نیست و آن کس که گفته در تهران به هر جا رفته همه نظری مانند او داشته اند حتما و حتما و حتما دروغ می گوید اما نمی داند که دروغ می گوید. به باور من او ساکن ایران نیست بلکه خودش را جا زده است و در دام افتاده همین جا دم خروسش پیدا شده . اگر ساکن تهران بود بود می فهمید که تهرانی کها اکثرشان با بهنودند. حالا چه من و شما خوشمان بیاید یا بدمان .

 
At May 28, 2008 at 1:00 PM , Blogger Anahita said...

Salam aghaye Behnood e aziz,

chizi ke baraye man besiar ajib va nagovar ast. in shiveye sanaagooii e ma irani hast.fekr mikonam fardi ke be shoma gofte dar iran hame ba oo aleihe shoma hamrah boodand chandan chizi be gazaf nagofte,ma omdatan hamrah hastim,hal ba har jaryani ke bashad. va injast ke man fekr mikonam hagh ba shomast vaghti "jatyane ettelaat" ra kafi nemidanid baraye adame eteaate cheshmo goosh baste az ghodrat (che khomeini bashad ya har kase digar).be har hal asle adame ghatiyate shoma ra tahsin mikonam ke az sefid o siah didani ke dar khoone ma irani hast miparhizid va be hamin dalil ba in ke movafeghe harfe shoma nisam dar morede darsade tamaiole be payane jang dar sale 61,hamchenan dar kheile dostdarane shoma baghi khaham bood.
azadmaneshiye shoma ar arj migozaram dar in hayahooye khod mohegh bini ke damangiremaan ast.
ba sepas,
Anahita

 
At May 28, 2008 at 1:34 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود. به قول خودتان در همان مصاحبه ، نباید صد در صدی بود. با شجاعت خاص خود نظرتان را ابراز کردید. نمی دانم چند درصد مخالف یا موافق نظرات شما هستند ، این کار را به متخصصان آمار وا می گذاریم ، اما شخصاً با اکثر نظرات ابراز شده توسط شما موافقم. نمی دانم کتاب های شما بر جامعه تا چه حد موثر بوده اما من تاریخ خواندن و نوشتن را (بعدها به صورت حرفه ای) ، سالها پیش با کتاب های شما آغاز کردم و تا در ایران بودم ، هیچکدام از آثار منتشره شما را از دست ندادم. چه ، خود می دانید و لازم به گفتن نیست که از سرمایه های جامعه نخبگان ایرانی هستید

 
At May 28, 2008 at 4:51 PM , Anonymous Anonymous said...

امشب که خبر باختن با هنر را به ابوترابی خواندم با خود گفتم عجب تیزهوشی دارید شما که پریشب در صدای آمریکا گفتید حالا موقعیت با هنر در خطرست چون که عامل دولت در مجلس هفتم بود. آفرین در میان این همه تفسیرهای بعد از عمل این دفعه اولی بود که کسی چیزی می گفت و میش د

 
At May 28, 2008 at 4:53 PM , Anonymous Anonymous said...

کسانی که به نظرشان می رسد که ما زیادی به آقای بهنود ایراد داریم دقت کنند آن از پیشگوئی شان در مورد انتخاب احمدی نژاد که صدای آمریکا هم پخش کرد و بدان پز داد و دیگری این هم روز یکشنبه که گفتند انتخاب لاریجانی قطعی شده اما با هنر مشکل است. همان شب خواندم که اصولگرایان با هنر را به چای سابقش گماشته اند با خود گفتم پیش بینی بهنود غلط از کار در آمد. اما امروز که خواندم که با هنر نایب رییس دوم شد به موشکافی و آگاهی بهنود آفرین گفتم

 
At May 28, 2008 at 7:06 PM , Anonymous Anonymous said...

بسیار سپاس گذارم. شجاعت و دانشی نادر ...

 
At May 28, 2008 at 7:27 PM , Anonymous Anonymous said...

من تابه امروز، سه برنامه میزگرد با شرکت شما را دیده ام و بنظرم میرسد که برخورد مجریان صدای امریکا با شما بار بهتر میشود...اما شما میتوانستید باز هم قاطع تر از این باشید. مثلا وقتی فرهودی میگوید که منابعش خبرگزاری های آن زمان است (در خصوص پیشنهاد بلافاصله ی صلح صدام پس از بازپس گرفتن خرمشهر) بالاخره باید تکلیف بیننده روشن بشود که حرف شما درست است یا فرهودی؟. البته من که آن زمان در ایران بودم میدانم که گفته شما صحیح بود.....ضمنا ایمیلی را خواندند که نویسنده به شما اخطار میکرد که به شعور مردم توهین نکنید....من خیلی سعی کردم روی خط بیایم و بگویم که وقتی مجریان صدای امریکا اظهار میکنند که علیرغم اینکه بودجه شان را دولت امریکا (سی آی ای) میدهد ، آنها در کار خود، کاملا آزاد و خودمختار هستند، انگار شعور من سنگسار میشود، تعزیر میشود یا به شیوه امریکایی، "لینچ" میشود....اما نشد که بیایم و بگویم...چون مانند همه شب، آقای داریوش بجای دیگران روی خط آمد و با صدایی که انگار از فرط داد زدن برای ابد گرفته است، حرفهای همیشگی خودش را زد...الهی رضاییم به رضای تو!...؛

 
At May 29, 2008 at 3:39 AM , Anonymous Anonymous said...

اقای بهنود سوال مهمی دارم؟
به نظر شما اگر امریکا به ایران حمله کند چه پیش می اید؟جنگی داخلی پیش می گیرد؟ارتش توانایی ایستادگی دارد؟مردم چه می کنند؟
طبق انچه که من می بینیم.ساده ترین دانشجو های بسیجی شهرستانی در دانشگاه ها می گویند معلوم نیست اگر جنگی پیش بگیرد در مقابل حمله بایستند یا نه.هرچند رسما با ان مخالفت خواهند کرد.هرچند شدیدا حامی احمدی نژاد هستند.اما وفتی صادقانه و در خلوقت از ان ها پرسیدم جوابی دیگر دادند.و به اینکه اسلحه بگیرند شک دارند
نظرتان با توجه به این سخنانتان این بود که در مقابل حمله عده ای خواهند ایستاد

 
At May 29, 2008 at 5:57 AM , Anonymous Anonymous said...

سا عتی از نیمه شب گذشته بود با حس همیشه با تمام خستگی از یاس که سرگرمی جز بازی با کنترل تلویزیون برایم نگذاشته بود از کانال های ایرانی لس آنجلس عبور کردم که حرفی و برنامه ای برای دیدن ندارند که به صدای آمریکا رسیدم صدای آمریکا را دوست دارم فقط به خاطر چهارشنبه ها اونم به خاطر محسن سازگارا ،ولی اینبار باز هم دوستش داشتم نه به خاطر مجری های جدیدش بلکه به خاطر اینکه رویا هام داشت به بار می نشست و باورش برایم سخت بود چشم هایم را خیره کردم به صفحه شاید اشتباهی دیده باشم ولی انگار این بار دیگر در آرزوی دیدن برنامه ای از مسعود بهنود نیستم آری خودش بود و لبخنده همیشگیش . کنترل را کنار گذاشتم به این معنی که به دیگر اهالی خانه بفهمانم از دیدن چند کانال در یک ثانیه تا شصت دقیقه آینده خبری نیست داشتم در خیال خودم از اینکه ساعتی خوب را خواهم گذراند سیر می کردم و بالشت زیر سرم را درست می کردم که ناگاه خاموشی همه جا را گرفت ثانیه ای در بهت بودم که چه اتفاقی افتاد آری همه چیز تمام شد حتی آخرین کلام بهنود هم از یادم پرید مانند برقی که از محله ما شایدم از شهر ما پرید اینم از دل خوشی یک روز من برای دیدن برنامه مورد علاقه ام با خودم گفتم فکر می کنم همش خیال بود ولی می دانستم از فردا دوباره کنترل تلویریون تا به برنامه شما یا دکتر سازگارا نرسد آرام نمی گیرد.

 
At May 29, 2008 at 7:55 AM , Anonymous Anonymous said...

Kash ba Baharlu mioomadid, un hamishe hormate mehman ro nega midare va dar karesh az Farhoodi herfeiii tare.

 
At May 29, 2008 at 8:30 AM , Anonymous Anonymous said...

وقتی برنامه را نگاه می کردیم برادر نتیجه گیری کرد که شما خبر ندارید که همان گروهی که لاریجانی را انتخاب کردند یعنی دست راستی ها باهنر را هم به نیابت رییس مجلس انتخاب کرده اند و من هم تعجب کردم که چرا شما می گوئید انتخاب باهنر با مشکل مواجه است. به هر حال به حساب دوری از کشور گذاشتیم. دیروز که رای گیری در مجلس به عمل آمد و باهنر با همه کارهائی که کرد آرایش از ابوترابی عقب بود، آن وقت فهمیدیم که آدم های دقیق و با تجربه چیزی را می بینند که ما نمی بینیم. البته من همیشه به تحلیل های آقای بهنود - مثل همان که به همه گفت اگر نروید احمدی نژاد انتخاب می شود نه حتی لاربجانی ، اطمینان داشته و دارم اما برادرم آقا حمید بور شد. با حداد موافقم

 
At May 29, 2008 at 9:48 AM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود.برای من جالب است که این کرشمه های عاشقان سینه چاک شما را فقط سایت تان بخوانم!تلقی من وکسانیکه با آنها راجع به نظرات شما صحبت کردم بسیار منفی بوده است.بسیاری شما را نان به نرخ روز خوری بیش نمی دانند.برخی بر این باورند که شما جیره خوار نظام مافیایی ولایت فقیه هستید.من به شخصه شما را فردی میدانم که به عوام فریبی مشغولید.

 
At May 29, 2008 at 9:49 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقای بهنود
هر بار با درایت و تیزبینی سعی کردید که به فرهودی بیاموزید که روزنامه نگاری راه و رسمی دارد که تو هنوز آن را نیاموخته ایی؟ یک تنه تاریخ را تحریف می کنند ...

 
At May 29, 2008 at 9:53 AM , Anonymous Anonymous said...

نمی دانستم که آن شب میهمان برنامه ی میزگردی با شما در صدای آمریکا هستید و برنامه ی آن شب را ندیدم ولی فایل آن را از تارنمای صدای آمریکا پیاده کردم تقریبا با تمامی آنچه در برنامه ی مذکور بیان کردید موافقم. دقیقه هایی پیش شنیدم که 8 نیروی نظامی و انتظامی ایرانی که لابد برخی شان سرباز وظیفه بوده اند توسط شورشیان پژاک کشته شده اند همین صدای آمریکا چقدر با کوبیدن بر طبل توخالی تبعیض قومی در زمینه چینی برای اینگونه اقدام ها نقش دارد چقدر از همین گروهک تروریستی حمایت تبلیغاتی کرد چقدر ساده اندیش بودیم که برای گسترش برنامه های تلویزیونی صدای آمریکا هورا می کشیدیم.

 
At May 29, 2008 at 10:55 AM , Anonymous Anonymous said...

صدای آمریکا اصلا خصوصیات یک بنگاه خبررسانی آزاد و بیطرف در در دنیای اطلاع رسانی آزاد امروز را ندارد گروهی بازنشسته سیاسی که دوران اعتبار اندیشه شان سبری شده است و هنوز در جهل سال بیش متوقف مانده اند این رسانه را میگردانند
هرچند مشتاق شنیدن صدای شما و سیمایتان بطور مستقیم هستم مصاحبه تان با صدای آمریکا را نبسندیدم

 
At May 29, 2008 at 1:25 PM , Anonymous Anonymous said...

با سلام خدمت آقای بهنود عزیز من آن برنامه را ندیدیم و خواهشمندم یک روز قبل از مصاحبه تان در سایتتان اعلام بفرمایید وخواهشمندم سوال این جانب را از در مورد کتاب 275 روز بازرگان جواب بدهید اینکه الان در تلویزیون ایران می گویند بازرگان نزد امام طرح برکناری مجلس خبرگان را برده است درست است یا خیر؟ و اگر درست است علت آن چه بوده است در ضمن صداوسیما یک برنامه از سیره عملی امام تهیه کرده که درآن فقط بازرگان مظلوم را مورد انتقاد قرار داده وآن را آمریکایی از طرف امام خوانده است خواهشمندم جواب آن را به ایمیل من bamdad_tanha_khasteh@yahoo.comبفرستید با سپاس مارار نا امید مکنید

 
At May 29, 2008 at 3:57 PM , Anonymous Anonymous said...

نمی دانستم که آن شب میهمان برنامه ی میزگردی با شما در صدای آمریکا هستید آن شب برنامه را ندیدم ولی فایل آن را از تارنمای صدای آمریکا پیاده (داونلود) کردم تقریبا با تمامی آنچه در برنامه ی مذکور گفتید موافقم. دقایقی پیش شنیدم که 8 نیروی نظامی و انتظامی ایرانی که لابد برخی شان سرباز وظیفه بوده اند توسط شورشیان پژاک کشته شده اند همین صدای آمریکا چقدر با کوبیدن بر طبل توخالی تبعیض قومی در زمینه چینی برای اینگونه اقدام ها نقش دارد چقدر از همین گروهک تروریستی حمایت تبلیغاتی کرد چه ساده اندیش بودیم که برای گسترش برنامه های تلویزیونی صدای آمریکا هورا می کشیدیم.

 
At May 29, 2008 at 6:52 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب آقای بهنود

دو سه باری بیشتر ندیدم تان اما دنبال کننده تان هستم. پیشتر ها شخصن ارادت شخصی به شما داشتم. مدیر و مجری برنامه ای بودم در دانشگاه خواجه نصیر. در سال 81 بود فکر می کنم که آن همه پیگیری کردم و فحش شنیدم که شما را در یک سلسله سخنرانی به دانشگاه دعوت کنم. یادتان هست که بسیج شبنامه داده بود و سالن را متشنج کرده بود. بماند. منتی بر شما نیست اما به عنوان اطلاع عرض می کنم شنیدن مواضع شما من را شخصن از کرده ی هوادارانه ی خود پشیمان کرد. حرف شما خشم بسیاری را برانگیخته و یکی از آنها من هستم. اجازه بدهید بگویم چرا:

1. مجری صدای امریکا از شما پرسید به نظر تان آیا آقای هاشمی و فرماندهان آن موقع جنگ نباید در پیشگاه ملت پاسخگوی ادامه ی جنگ باشند. ایشان نپرسید آیا آنها باید از شکست شان در عملیت جنگی خود ابراز پشیمانی کنند که شما جواب دادید در هیچ جای دنیا شکست شان را جشن نمی گیرند! شما یک سوالی شنیدید و به سوال دیگری جواب دادید. جواب شما به من این احساس را داد که نه خیر نباید پاسخگو باشند چون در دنیا تا به امروز هیچ کس پاسخگو نبوده و تونی بلر و بوش هم نبوده اند. به نظر من شما باید واضح پاسخ می دادید که آری باید باشند یا که نه نباید باشند و تمام. نظرتان را بگویید. شخص من برای ام مهم است که این نظر چیست.

2. این ادعای اخیر تاریخی شما که در دنیا هیچ رییس دولتی تا به امروز به عنوان جنایتکار جنگی محاکمه نشده است برای من خیلی عجیب است. پس میلوشویچ در یوگسلاوی و البته چرا راه دور برویم همین صدام و علی شیمیایی خودمان را برای چه اعدام کرده اند. جواب من به عنوان یک شهروند به مجری صدای امریکا این است که بلی. این محاکمه باید باشد و باید که به صورت عادلانه باید صورت بگیرد چون میلیاردها دلار و صدها هزار جان این وسط ریخته شده است. شما واقعن فرقی بین این افراد و علی شیمیایی در آن ور می بینید؟ اگر می بینید آن را بگویید. آنها می خواستند بیایند تهران و اینها می خواستند بروند کربلا و بصره و بغداد. جان میلیون ها انسان هم برای هر دو سو آن قدر بی ارزش بود که این شش سال و نیم اضافی را برای منافع شان و به پای اعتقادات دینی یا حزبی شان فدا کردند و رفت پی کارش. چرا فکر می کنید تصور صحنه ای که همین آقایان را مثل آنها کرده اند داخل یک قفس و محاکمه می کنند خیلی صحنه ی غیر ممکنی است. شما طوری گفتید این اتفاق نمی افتد انگار که می گفتید دل تان را صابون نزنید ما نمی گذاریم این اتفاق بیافتد چون هیچ جای دنیا هم نیافتاده و چون برای بوش و بلر نیافتاده. یعنی من این جوری حس کردم.

3. به چه مدرکی ادعا می کنید پایان جنگ را در سال 68 وامدار هاشمی هستیم. گیریم که چنین باشد. این از مسوولیت شش سال و نیم پیش ایشان می کاهد؟ چرا ایشان و بعضی های دیگر نباید خود را پاسخگوی این خون های ریخته شده بدانند؟ به این سوال پاسخ دهید. اصلن فرض کنید تنها آدمی که جلوی جنگ می خواست بایستد مهندس بازرگان و دیگران سکوت کردند. پس آقای هاشمی دعوت چه کسانی را برای آتش بس رد کرد؟ این همه نقل قول های انتقام جویانه همه ی این آقایان که به قصد تغییر رژیم بعث در عراق و بعد سوریه و بعد آزادسازی قدس جنگ را با آن ادامه دادند برای پاسخگویی کافی نیست؟ همه را بیاندازیم گردن امام که دست اش از دنیا کوتاه است و خلاص؟

4. لطفن این ادعا که نقدها و افشاگری هایی که در داخل ایران و حتا در سطح دولت اتفاق می افتد را تا به امروز اپوزیسیون هم نکرده مستند کنید. کدام نقد و افشاگری؟ کدام از آنها خارج از محدوده ی تعارفات است؟ کدام شان جرات دارد سنگ بنای سیستم را زیر سوال ببرد؟

5.به هر حال برای من عجیب بود که اکثر ای میل ها جنبه ی محبت آمیز داشته است. نقل قول کسی که گفته در تهران اکثرن از شما عصبانی بوده اند را بیشتر به واقعیت نزدیک می دانم. گرچه حرف های خیلی مهم و صریحی هم نزنید که بخواهند علیه تان جبهه ی سختی بگیرند. کامنت های مساعدی که دریافت کرده اید هم برای من کمی عجیب اند. یعنی امیدوارم این طور باشد و کامنت های مخالف را سانسور نکرده باشید.

6. به هر حال یک چیزی یادتان نرود. شما در بخش اول مصاحبه تان در واقع تقصیرات جنگ را از گردن امثال هاشمی برداشتید و همه ی ما را مدیون درایت ایشان کردید که پایان جنگ را وامدار او هستیم! عمده ی آن را به جز امت شهیدپرور انداختید به گردن آقای خمینی انداختید و چنان شخصیتی از او ارائه کردید که بی منطقی و سرسختی او سرنوشت جنگ را به اینجا کشاند. حالا جالب است همان حسین درخشانی که ادعای خمینیسم می کند و خود را دشمن شماره یک هاشمی می داند از حرف های شما آن قدر ذوق زده می شود که تلفن را بر می دارد و به شما تبریک می گوید! اگر دیگر نامه های محبت آمیز بسیاری که دریافت کرده اید هم از همین دست هستند واقعن با حساب کردن روی آنها محبوبیت و اعتبار خود را به خطر نیاندازید. طرفداری همان یک وبلاگ نویس به تنهایی در تریبون اش برای وارد آوردن تهدید جدی به محبوبیت شما کافی است. تهدیدی که شاید خودتان الان از ابعاد آن آگاه نباشید.

ارادتمند

 
At May 29, 2008 at 8:15 PM , Anonymous Anonymous said...

otdad, hamin alan sedayetan ra az bbc mishenavam, va sharaftabam.joz tashakor harfi nadaram, vali delam mikhahad ba komak shoma, az hameh yaran taghaza konam, comment "MANSOUR" ra ba deghat bekhanid, por mohtavast.

eradatmand shoma,
Alireza

 
At May 29, 2008 at 8:40 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقای بهنود
هر کی بوده حرف زده!!! حرف هم باد هواست..........
اصلا هم اینجور نیست. من خودم تو نمایشگاه شاهد بودم مردم چقدر از کتاب های شما استقبال می کنند و همه دنبال نوشته هاتون هستند.
اجنبی جماعت و چه به نظر دادن!!!؟؟؟
خوشمان نیومد

 
At May 29, 2008 at 10:05 PM , Anonymous Anonymous said...

از شیوه مصاحبه یا به عبارت بهتری که یکی از نظردهنده‌ها به کار برده «مناظره»، انتظار دیگری نمی‌شود داشت جز این که ترتیب دهنده‌اش ادعای همراهی اکثریت مردم ایران را بر علیه شما داشته باشد. من که از پاسخهای منصفانه و خردمندانه و نظرات عالمانه شما لذت بردم. آنچه شما در مورد رفتار مردم، نقششان در تصمیم گیریها و رفتارشان در برابر رهبران مذهبی و سیاسی در گذشته و حال گفتید چیزی است که من در طول سالهای عمرم به چشم دیده‌ام و مسلماً سفسطه و مغلطه و عوض کردن معنای دمواکراسی نمی‌تواند واقعیتها را عوض کند.

 
At May 30, 2008 at 1:11 AM , Anonymous Anonymous said...

استاد بهنود عزیز
من موفق به دیدن صاحبه شما به طو ر مستقیم نشدم، چون مدتهاست عادت کرده ام در این تلویزیون نشنوم صدایی جز صدای عده ای خود فروخته و مردم فروش که به اسم تحلیلگر مسائل سیاسی، تنها به سیاه نمایی و واگویه کردن ادعاهای بی پایه و اساس جنگ طلبان امروز جهان علیه ایران و ایرانیان میپردازند. زمانی که مطلع شدم برنامه یکشنبه شب به مصاحبه با شما اختصاص داشته و همچنین بازتاب بسیار مثبت سخنان شما را در وبلاگها و سایتهای منصف-نگر دیدم علیرغم مشکلات فیلترینگ و سرعت بالنسبه پایین اینترنت در ایران بلافاصله فایل ویدیویی برنامه را داونلود کردم و به تماشای شاهکار شما و در عین حال بی بضاعتی علمی، تحلیلی و "انسانی" مجری برنامه نشستم. در طول برنامه بارها از شنیدن سخنان و تحلیلهای پرمغز، دقیق، منصفانه و شریفانه شما اشک شوق در چشمانم حلقه زد... جداً که دست مریزاد!
اما این اشک دلیل دیگری هم داشت استاد عزیز... و آن دوری شما - و امثال شما نیکان - از وطن و عدم دسترسی "همه" مردم "خوب" ما به تحلیلها و قلم متعهد شماست. آقای بهنود، من از شما "خواهش" میکنم، بازگردید! بازگردید و تأثیر مستقیم و مبارک "حضور" خود رو در میان مردم ببینید و نام نیک خود را به عنوان یک روزنامه نگار مستقل و متعهد و شریف -همانگونه که هستید- در ذهن و قلب "همه" مردم ایران ماندگار سازید. به امید آن روز،
پایدار باشید،
آروین

 
At May 30, 2008 at 5:58 AM , Anonymous Anonymous said...

متاسفانه خواندن کامنت های این سایت حال من را بد می کند. شگفت انگیز است و البته رقت آور. باید به کامنت گذار "خسته" که فکر می کند "دولت آمریکا" یعنی همان "سی آی ای" بگویم که این حرف ها، شعارهای دوران جنگ سرد است. اگر نمی توانیم از زمان جلوتر باشیم، دستکم عقب نمانیم. عزیزم دقیقا به همین علت که آن زمان در ایران بودی، نمی توانی به واقعیت تاریخی آگاه باشی. ولی آگاه شدن از واقعیت های آن دوران بسیار ساده است اگرچه هنوز مانده تا بسیاری سند ها آشکار شود(گرچه بهنود شما، این انسان کامل با آن دانش بی کرانش، به آن آشکار نشده ها هم آگاه است). برای آگاهی از تاریخ هم ساده ترین راه جستجو در همین اینترنت است که ظاهرا با آن آشنایید. امیدوارم این کامنت از سد سانسور بهنود بگذرد.

 
At May 30, 2008 at 9:37 AM , Anonymous Anonymous said...

فیلم کامل مصاحبه تون رو دیدم.
من همیشه شما رو به عنوان یک خبرنگار مستقل تحسین می کنم

 
At May 30, 2008 at 11:41 AM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود عزیز
از دو نکته در مورد مصاحبه تان بسیار آموختم اول اینکه چگونه با مطالعه دقیق تاریخ خودمان و دیگر ملتها می توانیم تحلیل صحیحتری از مسائل امروز داشته باشیم و دوم اینکه چه قدر بهتر است که افراد را به شکل خیر و شریر نبینیم و همه را به چشم انسانهایی که خطاپذیر میباشند بنگریم.
متشکرم

 
At May 30, 2008 at 8:28 PM , Anonymous Anonymous said...

بهنود عزیز درود

گفته ها را دوستان نوشتند و خوش گفتند و همصدا با آروین عزیز بگویم و فریاد شوم که جایتان در میهن به راستی خالی ست


شاد زی

 
At May 31, 2008 at 2:45 AM , Anonymous Anonymous said...

با گوش کردن به صحبتهای مسعود بهنود (منجمله همین آخرین در صدای آمریکا) موضوعی که به چشم می آید این است که او سعی فراوانی دارد که اپوزیسیون مخالف حکومت اسلامی را "ضعیف"، "نامنسجم" و کلا بی تاثیر معرفی کند. درست یا غلط بودن این گفته ها جای خود برای من مسئله ی مهمتر این است که قصد مسعود بهنود چیست؟ اگر حکومت اسلامی با دستگاه تبلیغاتی اش اپوزیسیونش را "ضعیف" جلوه دهد قابل فهم است ولی سود آقای بهنود در چیست؟

 
At May 31, 2008 at 3:50 AM , Anonymous Anonymous said...

Dear Mr Behnoud, I don't understand why someone like you needs to receive so many compliments - does it so matter to you that someone may be critical of what you say, or object to your opinion? We cannot be liked by everyone. And...I don't really believe VOA has malicious intentions towards you as some have suggested here. As poor old Mr Alam said, 'Khoshksaali va TAMALOQ va dorouq jos e balaahaayeh mozmen e in keshvar ast!' AMAAN AZ TAMALOQ...from the well wishing

 
At May 31, 2008 at 7:26 AM , Anonymous Anonymous said...

آقا حسین از آلمان

سود بهنود از نامنسجم جلوه دادن اپوزیسیون که حقیقتی انکارناپذیر است هیچ برادر!! فقط گفتن حقایق و واقعیات همیشه ما را خشمگین و ناراحت می کند.

روزنامه نگاری چون بهنود که جز روایت های صحیح و درست دنبال هیچ چیزی نیست


شاد زی

 
At May 31, 2008 at 8:01 AM , Anonymous Anonymous said...

Je suis fier a toi!

 
At May 31, 2008 at 11:18 AM , Anonymous Anonymous said...

albatteh dar farhange siah va sefid binha ( Mojahed va toudehy belakhas) shoma az rooze tavallod mahkoom hastid mesle baghieh nesby garayane vaghe bin. Zaman ziady lazem ast ta dar farhange siassye grouhaye motlagh gara beh arzeshe vojoudie roshanfekry mesle shoma pey bebarand

 
At May 31, 2008 at 11:28 AM , Anonymous Anonymous said...

با درود
اول از برنامهvoa تشکر میکنم که این فرصت را ایجاد کرد که بتوانیم از میهامانان گرانقدری همانند مسعود بهنود نهایت استفاده را ببریم. آقای بهنود جنابعالی قویها مخالفت خود را با نظام جمهوری اسلامی اعلام نمی کنید و اینها همه شبهاتی است که پیش میاد دوست دارم بگید یا نفی کنید لازمه پیشرفت همه جانبه ایران از بین رفتن جمهوری اسلامیه و یا نه اصلاح این نظام که اصلاح نشدنی با وجود ولایت فقیه!!
ایران سربلند ایرانی سرفراز

 
At May 31, 2008 at 12:00 PM , Anonymous Anonymous said...

زهرا(ز) : دایی مقصود اگه ادم صد در صدی باشه میره زندون. محمد(م) : نه خنگ خدا می کشنش مثل همون خانومی که هم اسم خودت رو داشت و بیخودی جلوی زندان عکس می گرفت.دایی مقصود (دم) : محمد جان زهرا رو گیجش نکن صد در صدی کسی که...(م): من بگم من بگم صد در صدی کسیه که نره موقع انتخابات رای بده. (دم): خوب این یک شقش می تونه باشه...بهروز(ب) : یک شقش یک شقش نه دایی جان من رای ندادم صد در صدی هم نیستم ولی مثل بعضیها دنیا روخاکستری هم نمی بینم. (دم): (قاه قاه خنده). (ز): دایی جان چرا می خندی؟ (م): برای اینکه دایی جان همیشه به (ب) می گه دنیا رو سیاه و سفید نبین . مثل مارها. (ز): (ریسه) ولی من مانتو سفید و خیلی دوست دارم. (م): اره یه بار بپوشش برو مدرسه تا بهت بگم. رنگ فقط خاکستری هم تو عزا بپوش هم تو عروسی حتی انشاتم خاکستری بنویس همه جا میتونی بخونیش یا چاپش کنی مگه نه دایی جان. (ب): اره مثل خدا بیامرز اقا جون سی سال خاکستری نوشت اخرش هم...(دم): بهروز...!! (دم): در جامعه ای که پتانسیل های لازم ومولفه های ضروری را برای یک تغییرسریع وبنیادی ندارد دعوت به رادیکالیسم فاجعه بار خواهد بود. بگذار سیستم خودش خودش رو اصلاح کنه.(ب): ولو سی سال دیگه طول بکشه...(دم): ولو هزار سال دیگه طول بکشه...(ب): (زهرخند) اره دایی جان شما بیبی بومر هستین و الان دیگه عجله ای ندارین!! (ب): اگه کابوهای جرج بوش از جنوب و بچه های گلدامایراز غرب خاک این مملکت را به توبره بکشند هیچ کشوری با ما همدردی نخواهد کرد. تا چند سال دیگه رو لبه تیغ راه بریم و توی برزخ زندگی کنیم اوضاع کشور بسیار بحرانی و نگران کننده هست الان باید به دنیا نشون بدیم که این سیستم تحمیلی است و معرف ملت ایران نیست اونوقت شما فتوی مید هید که این سیستم نه استبدادی است و نه دموکراتیک و این مردم بیچاره را بیش از پیش گیج می کنید. از چوبکاری این گرگها گذشته اقای رفسنجانی اگر هم شرف این را داشته باشد که دل برای این مملکت و ملت بسوزاند نیازی به هندوانه زیر بغل دادن ندارد و دیگه اینکه حاکمی که در عمل مسئولیت پذیر نیست مهم نیست اگر هم با روش هیپنوتیزم بفهمیم که ابادی مملکت را می خواهد. دایی جان فردا دیره دیر!! خاله فروغ: پس حلوایی که اوردم چی شد؟ محمد توکه همه رو خوردی . زهرا جون صد در صدی رو من به این می گم!! همه چیز را برای خود خواستن. حکومتیها مردم را به خودی و غیر خودی تقسیم میکنند دیگه ما هم خودمون و به صد در صدی و....

 
At May 31, 2008 at 1:12 PM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود عزیز صداقتتان خیلی ستودنیست . امروز ریختند درون ماشینم و حتی به آدامس ریلکسی که در ماشین داشتم گیر دادند ! حیف شد سی دی و یا چیزی که به دردشان بخورد پیدا نکردند . وقتی کارت دانشجویی مرا دیدند یک نصیحت برادرانه کردند که چرا رشته ام معماری است و الاهیات نمی خوانم تا با آن ها باشم ! خدا لعنتشان کند آن هایی که من دیدم حتی سیکل هم نداشتند . امثال من را با این همه سواد و هنر اراذل و اوباش می نامند و با ما مبازه می کنند . خیلی جالب است

 
At May 31, 2008 at 1:39 PM , Anonymous Anonymous said...

در پاسخ آقای حامد باید بگویم که ایشان درست میگوید. من باید مینوشتم "دولت امریکا، به گفته مجریان صدای امریکا و سی آی ای، به گمان ما بدبینان به اجنبی ها"....اما چه کنم که خسته ام و میخواهم کوتاه و خلاصه بگویم و فکر میکنم همه منظورم را میفهمند اما این معیاری که شما گذاشته اید برای اظهار نظر درست و حسابی (یعنی مدت اقامت شخص در خارج از کشور) چیز درستی نیست.باید محض اطلاع شما بگویم که من از سال 1985 در خارج از ایران زندگی میکنم. ودیده ام سطح فکر بعضی از مدیران کانال های لس انجلسی را که 30 سال است در خارج بسر میبرند (بعنوان مثال) و تفکر کسانی را که هنوز پا از مرزهای مملکت محروسه بیرون ننهاده اند. حالا نمیدانم من با زمان 23 سال، نمره قبولی میگیرم از حامد خان؟ (اما این که بنده را "عزیز من" خطاب کرده بودی خیلی حال داد! به مددش، لقب "عقب مانده" ات را هم تاب آوردیم)...هر چند که من از تمام این حرفها خسته ام ولی باز هم هر جا چیزی باشد،میبینم و میخوانم و گوش میکنم و حتی چیزکی هم مینویسم...چرا؟

 
At May 31, 2008 at 3:05 PM , Anonymous Anonymous said...

Aghaye Behnoud,
we've watched your interview and enjoyed it. I just wanted to let you know that we all proud of you as always and even more than ever.
This kind of talk just gives us some hope that there is still some people how can be fair in there reports ( and make it more respectable when that comes from a person who was the victim of unfair justice of both sides in different ways).
Aghaye Behnoud,
you were our teacher and you still are so please don't let these (lets say) emotional reactions stop you from broadcasting your views to those who needs and appreciate them.
Aghaye Behnoud,
as much as i hate saying that but i just wanted to ask you ,if its possible,book yourself with the other guy( in case of your next interview with VOA ).
hope to hear your voice and see your face soon.
-Kaveh-

 
At June 1, 2008 at 1:34 AM , Blogger Unknown said...

بنام حضرت دوست
جالب بود و منطقی.
شما که نگاهتان اینقدر علمی است چرا از ایران رفتید؟
از صداقت و صراحتتان خوشم آمد. اگر چه قبلا اصلا از شما خوشم نمی آمد.
روح برادر شهیدتان هم شاد
اگر اشتباه نکنم. برادرتان شهید شده نه؟
www.davodabadi.persianblog.ir

 
At June 1, 2008 at 1:56 AM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود عزیز.من مثل همیشه از نظرات شما لذت بردم. این دوستان خارج نشین ما یا منتظر معجزه اند یا حمله آمریکا یا .....نمی دانم واقعا با چه منطقی خیلی از فعل و انفعالات داخل حاکمیت را در نظر نمی گیرند و دچار همان مطلق گرایی هستند که اتفاقا دیکتاتورها. خوب من بالشخصه از شما تشکر می کنم و امیدوارم باز هم شما را در انجا ببینیم.سپیده از المان

 
At June 1, 2008 at 5:41 AM , Anonymous Anonymous said...

عالي بود جناب استاد.دست مريزاد

 
At June 1, 2008 at 8:02 AM , Anonymous Anonymous said...

آرش
متاسفانه مخالفت و بدگويي به صداي آمريكا به صورت يك مد ما بين طرفداران اين سايت رواج پيدا كرده و عده اي آن را نشانه استقلال نظر يا روشنفكري خود قلمداد مي كنند
در بيشتر كامنتها طوري از صداي آمريكا و بهنود صحبت مي كنند كه انگار بهنود تحت اسارت نيروهاي آمريكايي است و مصاحبه با او يك برنامه تبليغاتي از پيش برنامه ريزي شده در زندان براي اعتراف گرفتن از اوست
دوستان عزيز فراموش نكنيد كه صداي آمريكا هم اكنون بهترين رسانه فارسي زبان موجود در دنياست كه هر شب با ارايه نظريات گوناگون در عرصه سياست، فرهنگ، هنر و غيره به مخاطبان ايراني سرويس مي دهد و در برنامه هاي سياسي آن از دكتر حقيقي، بهنود، سازگارا، يا پيرموذن گرفته تا رضا پهلوي، اردشير زاهدي و نمايندگان اقليت هاي مذهبي ايران همواره سهم داشته اند
اين كه يك رسانه داراي سمت و سو يا تمايلات آشكاري باشد امري بسيار طبيعي است و نيازي به عصبانيت ندارد چنانكه هر روزنامه يا نشريه اي هم داراي مشي سياسي محسوس و مشخصي است و مخاطب مي تواند با درايت و قدرت فهم خود موضوعات را تحليل نمايد اما اين انصاف نيست كه رسانه اي را كه هر شب ما را در معرض ديدن و شنيدن نظرات مختلف افراد و گروه هاي مختلف فكري قرار ميدهد و بهنود شما هر سال چند بار داوطلبانه دعوت ايشان را پذيرفته اينچنين به باد انتقاد بگيريد
فراموش نكنيد كه اين رسانه همواره حتي از مسولان جمهوري اسلامي ايران نيز براي شركت در برنامه ها دعوت نموده است
دوستان كامنت گذار آيا اگر شما صاحب يك شبكه تلويزيوني در ماهواره بوديد از آقاي فرهودي كه تا اين حد از او بيزاريد براي يك گفتگوي تلويزيوني ولو يكطرفه دعوت مي كرديد؟

 
At June 2, 2008 at 2:12 AM , Anonymous Anonymous said...

فقط باین کوته فکرانی که فکر میکنند امریکا بایران
حمله میکند برسانم اگر در صد حمله امریکا باسراییل
یک در ۹۹ باشد حتما احتمال حمله اش بایران از انهم
کمتر است چرا !؟ ایا امریکا بشوروی و چین حمله کرد؟

اما تا توانست بکشورهای کوچک دور و بر اندو کمک کرد
یا حمله کرد مثل ویتنام مثل کره مثل گرانادا یا دیگر
کشورهای دوست اندو ...اگر افغانستان اشغال شد یا خبط
بزگترش عراق و یا درو بر ایران مشغول یار گیریست

همه بخاطر در فشار گزاردن ایرانست وگرنه از اول
باید بایران حمله میکرد ٬ افکار بعضی از ایرانی های
اپوزیسیون حتی باندازه ان دسته از خبرسازان حرفه ایی
بعضی از رسانه های تحت فرمان امریکا و سیا و پنتاگون
که جنگ روانی درازمدت را پیشه کرده اند هم نیست
و لی خود انها اگر گه گاهی این جنگ روانی اتشش تند

میشود فی الفور یک کله گنده انها اب بروی اتش میریزد
که از زاویه جنگ روانی خارج نشود

 
At June 3, 2008 at 11:10 AM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور

 
At June 3, 2008 at 4:45 PM , Anonymous Anonymous said...

دست مریزاد

 
At June 4, 2008 at 1:14 AM , Anonymous Anonymous said...

You have to be congradulated for making up all these supporter inside and outside the country. Baba bring your head outside the window and look and have a fresh air.
As I said before and never publishe, khod goyee va khod khandi.
Sharmetan bad.

 
At June 4, 2008 at 9:19 AM , Blogger Mihanyar said...

Italy - Rome shouting "NO" to Ahmadinejad the DICTATOR
UN Food Summit in Roma Italia 2008

Many pictures:
link: http://mihanyar.blogspot.com/

ba sepas,
mihanyar

 
At June 4, 2008 at 9:57 PM , Anonymous Anonymous said...

استاد بهنود عزیز و بزرگوار

این مصاحبه به من فهماند که شما بزرگ ترین آدمی هستید که تا به حال تاریخ بشر ایجاد کرده است. آن قدر از زیبایی کلام شما مشعوف شدم که اشک در چشمان ام حلقه زد. باور کنید این اولین کامنت من برای شما است. شما خیلی خوب هستید. چقدر قلم تان خوب است

 
At June 5, 2008 at 12:56 AM , Anonymous Anonymous said...

Jenab-e Behnood,
Be nazar-e man 2 halat vojood darad ke shoma in-chenin 2-pahlo va gah chand-pahlo sohbat mikonid; Ya shoma jeddan va bar asas-e neshaneh-ha va nooe-e harf-zadan dast dar dast-e jenayat-karan-e makkari chon Rafsanjani darid va az tars-e Iran naraftan va sirab nashodan az marhamat-e chenin ashkhasi, in-chenin mohafezeh-karaneh va kaseb-karaneh harf mizanid. Ya inkeh mikhahid tori harf bezanid ke ghat-e omid nashavad.Va ehtemal midahid ke shayad in hazarat be sar-e aghl biayand. Agar avvali bashad ke aslan harfi ba shoma nadaram, vali agar dovvomi bashad dorood bar shoma. Dar mosahebe ham khob goftid, be doodr az ehsasat va sho'ar.
Amir from UK

 
At June 5, 2008 at 2:10 AM , Anonymous Anonymous said...

Cher Massoud,
J'ai bien regardé ton émission sur la VOA, et je l'ai trouvée très équilibrée. Ce qui est très intéressant avec toi, c'est que tu as dépassé depuis longtemps les slogans politiques absolutistes pour arriver à des visions plus humaines et plus justes sur des événements. Continue, et n'aies surtout pas peur des "Qu'en dira-t-on"...
Encore bravo,
Un persan à Paris !

 
At June 5, 2008 at 6:51 AM , Anonymous Anonymous said...

مصاحبه را آنلاین دیدم و جدا جا خوردم. برداشتم پیشینی ام از سیره شما این بود که بر خط استقلال و آزادی ایران هستید اما با دیدن این مصاحبه آنچه به ذهنم رسید این بود که جنابعالی نه تنها توجیه گر بلکه هوادار عدم مسئولیت کسانی مانند هاشمی رفسنجانی هستید که حقوق ملی یک جامعه را پایمال کرده اند و هنوز هم که هنوز است دست از قدرت طلبی نمی کشند.
هدا شما و ما را به راه راست که راه حق مداری و آزادی خواهی است هدایت کند.

 
At June 6, 2008 at 3:00 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام. برنامه اتون به نظر من عالي بود. شخصا از صداي آمريكا خيلي بدم مياد و اصلا اين رسانه رو صادق نميدونم ولي پدرم هر شب نگاه ميكنه. اون شب هم اتفاقي شما رو ديدم و از خونسردي و پاسخ هاي منطقي تون نهايت لذت رو بردم. نميدونم تا الان چند برنامه رو از دست دادم ولي اون مصاحبه با آقاي بهارلو رو هيچوقت فراموش نميكنم كه ايشون با تمسخر و پوزخند گفت: اينهايي كه ميرن ثبت نام ميكنن براي عمليات استشهادي چه جور موجوداتي هستن؟ واقعا فكر ميكنن با اين كارشون ميرن بهشت؟! و شما خيلي خونسرد جواب داديد: فراموش نكنيد كه تو همين آمريكا قهرمانان فيلمهاي اكشن آدمهاي بدي هستن كه به خاطر شجاعت و از خودگذشتگي كه نشون ميدن قهرمان و مورد علاقه مردم ميشن.
ايكاش آدمهاي فهميده و باصداقتي مثل شما روز به روز بيشتر بشن. لطفا لينك برنامه هاتون رو روي سايتتون قرار بدين.
موفق باشيد

 
At June 6, 2008 at 8:56 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام
به تازگی کتاب 275 روز با بازرگان رو از کتابخانه دانشگاه به امانت گرفتم و خواندم. البته گویا اولین کسی بودم که بعد از چندین سال این کتاب رو می خوانم چون کسی قبلا آنرا به امانت نگرفته بود. می خواستم بجای مجادلات سیاسی توخالی و بدون دانش بروم و دانش تاریخی و سواد تاریخی ام را افزایش دهم تا منبع غنی تری از دانش در ذهن داشته باشم و از بابت کتاب بسیار متشکرم خیلی خوب بود و چیزهای زیادی آموختم و دیدن وبسایت شما جای مناسبی بود برای تشکر، فقط در کتاب به مراجع تحقیق اشاره نشده بود که مطمئنا باعث غنای بیشتر کتاب می شد.
باز هم ممنون، قلمتون پرکار و پر محتوا باد
با سپاس

 
At June 6, 2008 at 2:43 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام،
منم از دیدن برنامتون واقعا لذت بردم و فرداشم فایل مصاحبتون رو تو وبلاگم گذاشتم و به دوستامم توصیه می کردم که ببینن. و اینجا هم که اومدم و دیدم که اینقدر مصاحبتون بازتاب مثبت داشته خوشحال شدم. شاید به این خاطر که کم کم داره یک عقلانیتی در جامعه ما شکل می گیره که بدون شک شما از پرچمداران اون هستید.

 
At June 6, 2008 at 8:52 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب آقای بهنود،
ازمصاحبه شما بسیار لذت بردم. متاسفانه حتی طرح این مسایل در فضای عصبی که ما در آن هستیم مساوی است با دشنام شنیدن، که گویا شما پیه آن را تن مالیده اید.
همان طور که خودتان هم اشاره کردید هنوز برای اظهار نظر قطعی درباره علل ادامه جنگ زود است چون بخش مهمی از اسناد و خاطرات منتشر نشده، آنچه هم منتشر شده بیشتر مصرف تبلیغاتی دارد. اما جالب است که موضع رسمی نظام تغییر کرده و امروز دیگر هر کس گناه ادامه جنگ را به گردن دیگری می اندازد. گویی توافقی وجود دارد که اشتباهی صورت گرفته بود.
درباره موضع آقای رفسنجانی جایی خواندم، اگر اشتباه نکنم در کتاب آقای بخاش، که در اولین سخنرانی نماز جمعه بعد از فتح خرمشهر رفسنجانی با ادامه جنگ مخالفت کرده بود. قاعدا باید بشود صحت و سقم این مطلب را سنجید.
تا آنجا که اسناد و مدارک موجود اجازه اظهار نظر می دهد هر چه از فتح خرمشهر می گذشت شمار بیشتری از مدیران اصلی نظام با ادامه جنگ مخالف می شدند، ولی هیچ کس در مقابل خمینی جرات اظهار نظر نداشت. تنها موافقان ادامه جنگ خمینی بود و سپاه.
شاد باشید،
محمد ا

 
At June 7, 2008 at 8:28 AM , Blogger Unknown said...

جالبه که 98% کامنتها موافق شما هستند!

 
At June 7, 2008 at 8:49 PM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود منم ديدم برنامه رو.
لذت بردم از واقع بينی شما

 
At June 8, 2008 at 2:12 AM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود ...کامنت گزاری نوشتند جالبه ۹۸ در صد با
شما موافقند !؟ البته ایشان کامنتها را بدقت نخوانده اند
وگرنه انهائیکه با کلمه منهم با شما موافقم !؟؟ شروع کرده اند
ولی درد دل خودشان را نوشته اند و یا کلی مخالف نوشته های
شما و ....حیف این کامنت گزار انتقاد خودش را ننوشته که
بهتر بفهمیم چه میگوید ٬ بنده بعنوان یک منتقد بهنود هنوز
ندیدیم که کامنتی از من چاپ نشده باشد اگر چه کمی نقطه چین
شده که گلایه ایی هم نیست ٬ بنظر بنده بهنود یکی از پوست
کلفترین های دنیای ژورنالیستی ایرانست و اتفاق دلش لک
میزند برای یک انتقاد جوندار و برنده ٬ اشتباه نشود با فحاشی
و هتاکی و تهمت که بعضی عقده وار نثارش میکنند

 
At June 8, 2008 at 5:31 AM , Anonymous Anonymous said...

Aghaie Behnoud Shoma ghasd nadareed az Nader Ebrahimi benevisid?!!!

 
At June 8, 2008 at 3:26 PM , Anonymous Anonymous said...

salam behnoud aziz
mesle hamishe besiar alle va jaleb bod. Shiveye tozih masael hamrah ba zekr manab baes mishe ke mosahebe shoma dar hade ye class amozeshee beshe.
Mamnon

 
At June 8, 2008 at 3:28 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام. به نظرم سوء تفاهم در مورد سخن شما از نارسایی کلی تری ناشی شده است همان معضلی که ریشه ی بسیاری از رنج ها و عقب افتادگی ماست. در زبان فارسی (وزبان های دیگر) دو گویش کلی وجود دارد. بخش قابل ملاحظه ای از عامه ی مردم به گویش اول خو گرفته اند. متاسفانه بسیاری از رسانه ها از جمله صدای آمریکا هم به همین گویش دامن میزنند. خوشبختانه گویش دومی در میان روشنفکران و بسیاری از تحصیل کرده ها در حال گسترش است. خیلی طبیعی است که بسیاری مایل باشند شما را وادار کنند به گویش اول سخن بگویید. وقتی میپرسند "اگر اوایل انقلاب گردش آزاد اطلاعات وجود داشت ما دچار چنین مصیبتی نمی شدیم" گویش اول بدون نیاز به فکر کردن و تحقیق و سند پاسخش آماده است. فورا شکنجه روزنامه نگاران را محکوم میکند و حتی اگر مودب باشد و فحش هم ندهد حتما باید نفرت از خود صادر کند تا مخاطب تسکین پیدا کند و تاییدش نماید. در حالی که گویش دوم حقیقت و صداقت را قربانی مشت نمایشی به دهان دشمن نمیکند ولو حقیقتی نسبی و آنچه منصفانه به ذهنش میرسد. آیا حجم دفاع شما از آزادی مطبوعات و روزنامه نگاران در بند بر ما پوشیده است؟ آیا نوشته های شما از دموکراسی خواهی سرشار نبوده و مستند ترین نقد را نسبت به دموکراتیک نبودن نظام تصمیم گیری و رفتارهای حکومت از جمله انتخابات بکار نگرفته اید؟ اما با وجود اینکه تعریف علمی سیستم فعلی ما به راحتی در جامعه شناسی میتواند در دسترس باشد- گویش اول مایل است در پاسخ به هر سوالی حکومت ظالممان محکوم شود ولو اینکه هیچ ربطی به بحث نداشته باشد. یک واقعیت تلخ سنگین ترین هزینه و مصیبت های غیر قابل جبران و رنج های بسیاری را به هموطنانمان و ایران تحمیل نموده است و آن فقدان گردش آزاد اطلاعات در سال 57 نبود بلکه هر فریبی که خوردیم از گویش اول بود و از مار کشیدن و مداحی و عوام فریبی و فحش دادن بود- از رادیکالیزم حاکم بر ذهنیتمان. به راستی گویش صدای آمریکا با گویش مخالفانش در سال 57 چه تفاوتی دارد؟ گویش اول ابزار استمرار ویرانی ایران است و گویش دوم برای گفتگوی متمدنانه و عالمانه و آرام برای یافتن علت این بحران و راه حل آن. - به امید روزهای روشن- سعید

 
At June 9, 2008 at 8:36 AM , Anonymous Anonymous said...

نمی دونم این بهنود چی میخواد از جان ملت ایران. با این حرف هائی که هیچ کس قبول ندارد و دائم خوش قلابی از خودش تعریف می کند. به امید روزی هستم که یکی از همین ها که الان قربان سلیقه اش میروند ببنیم پای جنازه اش را میگیرند. زنده باد پادشاه مرگ بر [....]

 
At June 21, 2008 at 4:35 PM , Anonymous Anonymous said...

برداشت شما از آزادی بسیار محدود است نمی دانم آیا واقعا نادانید و یا اینکه به عمد. فرقی هم در کل ماجرا نمی کند. فقط همین اندازه که مسلم است که در اوایل انقلاب آزادی بود و مردم هم طرفدار خمینی واین کاملا عادی است که مردم اشتباهاتی هم بکنند ولی اگر ازادی توام می داشت مردم فرصت می کردند اشتباهاتشان را بر طرف کنند و این یعنی آزادی و نه اینکه یک بار با حیله از کسی یک بار رای بگیری بعد و با استناد به ان آزادی اش را سلب کنی. مشکل امثال تو شرقزدگی است. یک نوع بیماری خاورمیانه ای، جهانسومی

 
At June 22, 2008 at 10:50 AM , Anonymous Anonymous said...

عمو حسین بیا پائین بابا. خیلی بالا پریدی ها. بالت نسوزه. بیماری خاورمیانه ای شرقزدگی چه لغات خوشکلی از کجا آوردی داداش.
اما از شوخی گذشته نگفتی شما از کجا این برداشت را آورده ای که فکر می کنی مردم ایران این طور نیستند. خدا خیرت بدهد برو ببین در شهرستان ها چه خبر ست از خرافات و امام زمانی و هیات های خدیجه. نکند دهات ایران را با دههات آمریکا اشتباه گرفته ای عزیزم. که البته می دانم نگرفته ای چون در آن جا هم همین خرف هاست. اما این که تحلیلگری که این ها را دیده شرقزده بخوانی باید برایت متاسف بود که با دادن صفت کار را تمام می کنی و لابد در مقابل نشانی های من هم می گوئی خب معلوم است که وقتی آخوندها پول نفت را سی سال است خرج می کنند مردم هم خرافاتی است. آره عزیزم معلوم است . ما علتش را نپرسیدیم اگر مردی بگو راه حلش چیست. شما همین گام اول که شناخت جامعه باشد توقف فرموده ای و به عکاسی که عکس صحنه را برایت گرفته می گوئی شرقزده هستی لابد مملکت ما بهشت است و مردم هم دموکرات فقط مانده یک مشت آخوند.
نه برادر این طور نیست. نکند به این هوا شب ها در تهران بروی بیرون ها. نرو ترا به خدا نرو. چون عقب افتادگی شرق و غرب آدم را پاره می کند. آره دادشم اول بشناس برایش بمیز.

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home