زاهدی و مک کین
واکنش آقای اردشیر زاهدی به سخنان سناتور مک کین نامزد اصلی جمهوری خواهان برای جانشينی جورج بوش، به باورم به جا بود. این گفتگو را بخوانید
posted by masoudbehnoud @ 10:45 AM
17 Comments
مجموعه مقالات
مسعود بهنود
Monday, February 18, 2008
share on facebook
نظرات
بهنود نازنین
با این بخش آخر و در واقع ختم کلام تان بدفُرم موافقم :
نقطه‌ی مشترک همه‌ی ما، سرزمین ایران است و جایی است که تمام دعواهای سیاسی بر سر آنجا است و هیچ کس حق ندارد که در این مجادلات سیاسی، به موجودیت اصلی لطمه بزند.
درود بر شما
گرچه روزگاری دست جهالت وخشم کور انقلابی ، ماست را با طاس بیرون انداخت و متأسفانه همچنان می اندازد ولی هرگز این عمل باعث نشد که قلب ایرانی هر جا که باشد جز برای وطن خویش نتپد .
چند سال پیش در مقاله ای در مورد "قطب زاده" نوشته بودید که او در جلسه ای در امریکا، به اردشیر زاهدی سیلی زده بوده است....بعدها من این مطلب را برای یکی از اعضای "کنفدراسیون دانشجویان ایرانی" آن روزگار نقل کردم ولی او گفت که او، خود در آن جا بوده و چنین چیزی اتفاق نیفتاده و حقیقت ندارد... از قرار، قطب زاده قدری شعار داده و سر و صدا بپا کرده که با دخالت ماموران، به بیرون برده شده وغائله ختم.... البته این ماجرا، فی النفسه ، اهمیت چندانی ندارد ولی مقاله شما در مورد زاهدی، من را به یاد آن نوشته تان و اظهارنظر آن دانشجوی سابق انداخت....در ضمن، در ذهن هم نسلان من که در آن زمان نوجوان بودیم و وقایع آن روزگاران و آدم هایش را فقط در کتابها یا خاطرات شخصی خوانده ایم، زاهدی همواره تصویر شخصی مرفه و صاحب اقتدار تداعی میکند که کاراکتری تقریبا همانند "اسدالله علم" داشته است....خوشگذران و برگزار کننده ضیافت های رسمی با مدعوین سرشناس ، که شامپاین و خاویار ایرانی تنقلاتش به حساب می آمده...لطفا اگر نکاتی از خصال خوب یا بد وی میدانید برای مابگویید...چون بهرحال "ایران دوستی" خصلت بارز و ویژه ای نیست و در تمام ایرانیان به نوعی، بیش و کم وجود دارد
آرش
علي رغم ارادت زيادي كه به نوشته ها و ديدگاه آقاي بهنود دارم اما به خصوص بعد از خواندن دو مقاله اخير زاهدي و مك كين و مقاله گذر ايراني ها بر انتخابات آمريكا معتقدم كه در مورد موقعيت ايران و ايراني در جهان تلقي درست و كاملي ندارند
توجه كنيد كه من در مقام يك ايراني ممكن است تحت شرايطي و در مواجهه با اتباع يك كشور خارجي مانند آقاي زاهدي يا بهنود موضع گيري كنم اما اين به معني انصاف و قضاوت منصفانه نيست
اينكه سناتور مك كين ايرانيان را جاه طلب قلمداد كرده و براي اين ادعا تاريخ ايران را شاهد گرفته از ديد يك ناظر منصف ادعايي كاملا منطقي است. شاهد اين مدعا نيز تمامي تاريخ 2500 ساله پادشاهي ايران است اينكه دولت ايران يا آقاي زاهدي مدام ادعا مي كنند كه ايران سه قرن است كه به كشوري تجاوز نكرده دليل آن كاملا روشن است طي اين سه قرن ايران نه تنها امكان تهاجم به جايي را نداشته بلكه در حفظ تماميت ارضي خود نيز در مقابل ديگران ناتوان و آسيب پذير بوده است اما درعوض علي رغم اين ناتواني آيا چند كشور را در جهان مي شناسيد كه روحيه جاه طلبي آنها بيشتر از ما ايرانيان باشد نگاه كنيد به وضعيت و اوضاع كنوني كشور، به قدرت ما در حل مشكلات داخلي، به وضع اقتصاد، قوانين اساسي و فرعي ما، انتخابات، مديريت منابع و درآمدها و غيره و بعد ببينيد كه با وجود اين اوضاع هيچگاه دست از ادعا و نمايش تمايل خود به برتري در منطقه و جهان برنمي داريم از تحقق برنامه ريزي هاي ساليانه در انتهاي سال باز مي مانيم ولي با اينحال معتقديم كه طي يك برنامه بيست ساله قدرت برتر علمي، فرهنگي، سياسي، و اجتماعي منطقه ايم در مديريت نفت و گاز كه يك قرن است تشكيلات آن را داريم ناتوانيم اما به كشورهاي منطقه پيشنهاد انتقال تكنولوژي هسته اي مي دهيم اقتصاد كشور مانند يك طفل بيمار و افليج از درد به خود مي پيچد و همزمان ضمن نفي تئوريهاي اقتصادي در جهان، صحبت از صدور تئوري اقتصاد اسلامي به جهان و كشورهاي مسلمان مي نماييم نحوه برگزاري انتخاباتمان اين است ولي متفكرانه با نفي تئوري هاي برتر حكومتي در دنيا از مطرح شدن طرح نظارت سازمان هاي بين المللي ترش مي كنيم آيا اين جاه طلبي نيست
در مقاله معروفي در مورد احمدي نژاد آقاي بهنود گفته اند كه انتخاب اين شخص سبب شد تا قدري حد و اندازه واقعي خود را دريابيم (قريب به اين مضمون) حال چگونه است كه ايشان ادعا مي كنند كه انتخابات هاي ايران و آمريكا متقابلا بر هم تاثير مستقيم دارند. آيا شما واقعا اندازه و مقدار ايران را در جهان كنوني ميدانيد. آيا اگر سناتور مك كين ايرانيان را محجوب ترين، با متانت ترين و قانع ترين افراد روي زمين قلمداد مي كرد به حماقت و ساده لوحي او نمي خنديديم و به حال ملت بخت برگشته آمريكا براي داشتن چنين كانديداي رياست جمهوري ترحم و دلسوزي نميكرديم
ارش که پیداست بی مطالعه نیست در تاریخ معاصر چنان مطلب مفصل و پرنکته ای نوشته که پاسخ دادن به هر کدام ده ها صفحه می طلبد و جایش این جا نیست. متاسفانه با همه سوادی که از پشت نوشته ارش بیرون می زند و پیداست او هم دچار بیماری صد در صدی است و چنین پیداست که آقای بهنود دست کم در مورد این دسته از خوانندگان موفق نشده که این ها را مانند خودش نسبی گرا کند. به همین جهت وقتی آقای بهنود می نویسد همیشه انتخابات آمریکا در سرنوشت ایران اثر داشت اما در سال 1980 به نوشته کارتر تصميم ایرانی ها بر انتخابات آمریکا اثر گذاشت[نقل به مضمون] ارش می خواند آقای بهنود نوشته "انتخابات هاي ايران و آمريكا متقابلا بر هم تاثير مستقيم دارند" در مورد سایر مباحث هم همین طورست، آقای بهنود گفته سخن زاهدی عین میهن دوستی است تا بگوید که نمی توان با دادن صفت عامل کودتای 28 مرداد مردم را از میهن دوستی بری دانست. حالا آرش می نویسد در تاریخ ایران متجاوز بوده است و در مقابلش یک صددر صد دیگر را برای مک کین فرض می کند و نتیجه می گیرد که اگر مک کین این را گفته بود مخبط بود. به هر حال من از کامنت آرش فهمیدم که با آقای بهنود و زاهدی مخالفتی ندارد اما فقط از سری جوانی شاید صددرصدی است و آن آدم های باتجربه نیستند
درود بر زاهدی . تا به حال با خواندن کتاب های درسی جمهوری اسلامی از وی و پدرش متنفر بودم اما حالا می فهمم چنین نیست
آقای بهنود یک بیوگرافی زاهدی ها را به ما نسل امروز بدهکارید. ما از هیچ کس بی نظری و بی غرضی شما را ندیده ایم و حرف هیچ کدام از این مفسران تاریخی ریز و درشت را قبول نداریم
با سلام به اقای بهنود وبا تشکر که چنین فضائی ایجاد نموده اند ..سخنی داشتم با خبرنگار جوان ...چگونه شما از سخنان ارش نتیجه گرفتید که از انسانهای صد در صدی است ..ایشان فقط گفته اند که اقای مک کین پر بیراه هم نگفته اند وما ایرانیان چنین جاه طلبی هائی داریم وهمین حالا که در بسیاری جهات در مانده ایم همیشه به شکلی خود را بر مردم منطقه که هیچ وگاهی پیشتر هم میرویم وخود را بر جهان سر میدانیم ..والبته خدا به داد جهانیان برسد اگر چنانچه روزی بر خر مراد هم سوار بشویم ...این سخن چه ربطی دارد به اینکه ایشان صد در صدی است یا نسبی گراست ؟؟
و حالا واقعا اقای خبرنگار جوان بینی وبین الله .. ایا واقعا چنین نیست ؟؟البته ما ایرانیان واقعا باید گفت که تجاوز گر نیستیم این راقبول دارم ولی حس برتری جوئی قوی داریم ... بد نیست گاهی تلنگری زده شود
در چهل سال پیش بود که بنده خدا داریوش فروهر را بازداشت کردند چون ایشان با اعلامیه ای که در محافل روشنفکری منتشر کرد ، اعلام کرد که مردم چه نشسته اید که سلطان بذل و بخشش کرده و بحرین را به انگلیس بخشیده ست .در آن روزگاران اصلا کسی حق نداشت در باره ی مسائل "ملی و میهنی " اظهار نظر کند. "حضرات " لایحه ای به مجلس برده بودند تا جدا کردن بحرین را "قانونی" جلوه بدهند و اردشیر "خان" هم بعنوان وزیر امور خارجه "صاحب عزا" بود و در مجلس سر وصدای محسن پزشکپور هم در آمده بود که چرا بحرین را می بخشند.
البته در ایران سلاطین سوابق "درخشانی " ندارند علاقمندانی که از این موضوع اطلاعی ندارند میتوانند با مراجعه به یادداشت های اسدالله علم و اردشیر " خان" از قول خودشان با موضوع آشنا شوند. روز گار غرببی ست که غربی ها منطقه را "تیول" خو دشان میدانند و تو گوئی آنها "بومیان" منطقه هستند و مردم خاورمیانه "اشغالگرند " و دوستان قدیمی آنها هم که برای آنها "جزیره آرامش" فراهم کرده بودند حالا در "غربت غرب " به "ستوه " آمده اند و یاد وطن افتاده اند که واقعا آموزنده ست . به امید روزی که هیچ ایرانی نسبت به مردم و وطنش غیر مسئولانه برخورد نکند.
-- حسن میزانی
آرش
آقاي خبرنگار جوان سخن اول من اين بود كه ايرانيان جاه طلب هستند و اگر شما هم مي گوييد نه لااقل از ديد يك ناظر منصف بيروني چنين تلقي با توجه به شواهد تاريخي و معاصر عجيب نيست.
سخن دوم من اين است كه ما همواره در محاسبه واقع بينانه قدر و اندازه خود و كشور خود در دنيا دچار اشتباه و بيماري خود بزرگ بيني هستيم. به عنوان مثال همواره با افتخار و ايمان كامل گفته شده و مي گوييم كه هوش و اسعتداد ايراني جزو بالاترين ها در جهان است حال آنكه اينطور نيست (به رده بندي شاخص آي كيو در سايت ويكيپديا و جداولي از اين قبيل كه در سطح بين المللي منتشر شده نگاه كنيد كه ايران در بهترين شرايط رتبه 55 را بعد از بسيار ي از كشورها از جمله عراق دارد).
آقاي خبرنگار جوان
اينكه فورا براي نقد نوشته اي بگوييد شما صددرصدي هستيد اندك زماني است كه در اين سايت مد شده است. البته ديدگاه صددرصدي يا آنچه كه در ادبيات جهان به نام سياه و سفيد از آن ياد مي شود يكي از ايرادهايي است كه در نقد ميتوان از آن استفاده كرد معهذا اين تنها ابزار نقد نيست و ضمنا بايد آنرا به جا استفاده كرد. آنچه كه درنقد داراي اهميتي به مراتب بيشتر است اين است كه ابتدا براي اظهار نظر در مورد يك نوشته، مطلب و ضمايم آن را دقيق بخوانيم تا روح و منظور نويسنده را از يك نوشته كامل دريافت كنيم براي مثال توصيه مي كنم پاراگرافي كه در آن اين جمله آمده است را در اواخر مقاله آقاي بهنود بخوانيد
سي سالي است که امريکايي ها براي رسيدن به آرامشي چشم شان به خبرهاي رسيده از تهران است
با تشكر
خانم [...] و [...] دلشان برای آمریکا میسوزد !! که چرا سخنان مک کین همان
جنگجوی سابق امریکا در ویتنام و مدافع له و لورده کردن مردم عراق تا صد سال
دیگر (این را در سخنان انتخاباتی اخیرش ذکر کرده !!)و خواهان بمبران کردن
ایران و ....را واقع ندانیم !؟ حاشا بکرم پر فتوت هر دو شما که لااقل سیصد سال
حمله نکردن ایران بهمسایگانش را فقط ضعف ایران دانسته اید ....؟
انصاف ندارید که هچ ٬ عقده های نهفته و نفرت شما از رژیم فعلی کارتان را
بهذیان گویی مبدل کرده
لااقل در این چهل سال گذشته جنگ و خونریزی امریکا در ویتنام و کامبوج و لائوس
و بمباران کردن مردم بیگناه را توسط مطبوعات خودشان دیده اید و عراق و افغانستان
هم بغل گوشتان اگر گوشی داشته اید !؟ و مک کین هم رئیس قافله این جنایات است
و دفاع شما دو نفر از حرف های پوچش نشانه عمق نا اگاهی شماس
Salam,
Man daneshjooie hastam dar Kharej az keshvar ke moddate 6 mahe be ghorbat mohajerat kardam...ba tavvajoh be sharayeti ke dar iran didam va dar hale hazer ke inja hastam fekr mikonam hich chizi be joz ettehad beyne ma iraniha nemitoone be ma va keshvaremoon komak kone...man inja bar sare masaieli az serghate shakhsiathaye elmi-farhangi va tarikhimoon gerefte ta Esme Khalije hamishe fars,esalate Parsimoon va.....bahs mikonam va tamame saeyam ine ke ba dalilo mantegh Invariha ro be in masale agah konam ke ma mellati motefavet az keshvarhaye hamsaye va atrafemoom hastim!(kaman in ke hastim!va in ro khode ma nemigim,kheily az mardomane intaraf be in mozooe vaghfand!)..chon nemitoonam tahammol konam ke dar in Abe gelaloode nabesamani keshvare ma kasani mesle keshvarhaye hamsayeye iran ke harchi daran az barekate vojoode keshvare ma,Irane mahi begirand....va be ghole maeroof rage gheiratam be joosh miad...baraye hamin harkas az Mirase moshtarake Mane javane irani va baghyeye hamvatananam hemayat kone az saltanat talab gerefte ta chapi,mazhabi,melli va baghye,dastash ro miboosam.....
Salam Aghaye behnood,emkan hast javabieie aghaye zahedi ro bezarid dar sitetoon...
mamnoon
بابک دادبخش ، زنداني اعتصابي در آستانه مرگ
امروز این خبر را حامل هستم برای نجات جانش بنویسید
be nazare man in harfe mcCain dorost mige,dar khavare mine faghat ma iranian hastim va mosalmanan(osmani).
in jang az ghadim bode va baz ham edame khahad dasht...ma tanhaeim mesle esraeil..miane in hame doshmane arab va...
be omide pirozie iran
Man ba aghayeh Behnod Kamelan movafegham. Hefz tamamiat arzi Iran asli ast keh Iranian Dakhel va Kharaj ba nazargah hayeh goonagoon mibayed be yek tafahom melli dast payda koonad.
Neveshtehey akhir Aghayeh Dariush Homayoon ke bar has tasadof ba jenagh agahyeh Zahedi hastand niz dar in zamineh besiar sootodanist.
Digar mellion Irani az cjap va rast mebiad dar in jahat ghadam verdasheth va dar hol hefz tamamiat arzi Iran va taghviateh Hoghoogh bashar dar iran jebheyeh gostardei ra ijad konand keh betavand dar ayandeh nazdik be yek vahdat nazary va amaly ba mellion iran cheh mazhabi ya secular ijad shavad.
In noghteyeh aghaz mobarezeyeh madani bar aleyh regime valayet faghih va nezam amniaty / sepahee agahyeh Khamenei khahad bood. Chennin jebheyeh gostarfdeiie bedoon shak az hemayat beinolmellai barkhordar kkhad shod.
Dar hamin rasta zarorist keh chenin jebheyee bar aleyeh jarinai keh khial va barnameyeh tajzieyeh Iran ra dard das bekar shodeh va yek Lobby Beynolmellai ijad konad.
Motahedin sabegh Iran dar mantegheh dar doran Shah zarooratan digar motahed Iran Emroozy valo inke iran Democratic bashad digar nistand va mebayad be an kamelan aghah bashim
Ajaab pas nader shaho safavia o ghesmatee az hakhamaneshia iranee naboodand! tarikh neshan dade ke ma harvaght ghodrat dashteem o saremun be tanemun miarzide hamle mikardeem be keshvaraie dige. dar zemn monkere een matlabam nemituneem beshim ke hamin alan ba een hame badbakhtee khodemun ro az hame mellale donia bartar miduneeem,
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home