Tuesday, June 12, 2007

پراندن بلبل بوشهری

مقاله امروز اعتمادملی را در اینجا بخوانید

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At June 12, 2007 at 3:53 PM , Anonymous Anonymous said...

GREAT!!

 
At June 12, 2007 at 5:15 PM , Anonymous Anonymous said...

عالی عالی عالی درجه یک

 
At June 12, 2007 at 5:16 PM , Anonymous Anonymous said...

رو دست ندارید. همیشه مبتکرانه همیشه آدمی را به فکر فرومی برید. کاش دولتی ها به این پیشنهاد توچه کنند. کاش موافقان و مخالفان یاد بگیرند

 
At June 12, 2007 at 5:16 PM , Anonymous Anonymous said...

هر چه فکر می کنم از این بهتر نمی شود گفت که چه گرفتاری شده ایم

 
At June 12, 2007 at 5:41 PM , Anonymous Anonymous said...

سیب زمینی های ما گندیده اند.
سلام .ما که نوشته های شما را خواندیم. شما هم اگر وقت کردید این نوشته را بخوانید. شاید در آن نکته مفیدی بود.اگر نظرتان را هم بفرمایید که خیلی بهتر می شود. زنده باشید

 
At June 12, 2007 at 7:33 PM , Anonymous Anonymous said...

bolbol vaseie kheili ha noon dooni ast...............

 
At June 13, 2007 at 12:40 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام آقای بهنود
واقعا خسته نباشید من چند سالی هست که مقالات شما رو بطور مرتب مطالعه می کنم و لذت می برم.
دوست داشتم که بیشتر باهاتون ارتباط داشته باشم و از راهنمایی ها و کمکگ های شما استفاده کنم
با تشمر
حسین کرمانی

 
At June 13, 2007 at 4:16 AM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود صبور باشید.باید جانشینی برای این بلبل بوشهری پیدا شود تا بتوان بعد از پراندن این بلبل از قفس سر مردم را با آن گرم کرد.انگار اقدامات سرکوبگرانه تحت عنوان مبارزه با بدحجابی و مفاسد اخلاقی جواب نداده اند و آقایان باید جانشین دیگری برای این بلبل آوازه خوان پیداکنند.فعلا هم که خدا را شکر این بلبل بوشهری با چه چه زدن های خود سر همه را از داخل وخارج گرم کرده است حتی آن دختر 16ساله که در خانه اش به کشف انرژی هسته ای نائل شده است.

 
At June 13, 2007 at 9:28 AM , Anonymous Anonymous said...

از دوستان عزیز تقاضا می شود که هنگام گذاشتن کامنت یک اسم مستعار به خودشان بدهند که کار پاسخ دادن را اسان کندو الان من روی سخنم با یکی از کامنت گذاران است و تصور می کنم پارسال هم چنین کامنتی در وبلاگ آقای بهنود گذاشتم. من می دانم که دوستانی هستند که اصلا به هیچ چیز جز سرنگونی جمهوری اسلامی راضی نمی شوند و هر مبحثی را با اين جواب که تا اين ها هستند... می بندند. این دوستان آیا بهتر نیست که سایت های همفکر خود را بخوانند و وب سایت هائی مانند بهنود را بگذارند برای ما که کوچک هستیم و مانند آن ها فکرمان روشن نیست و احتیاج به همین نوع گفتن ها داریم. آقا ما چطور بگوئیم که می خواهیم کمی و فقط کمی وضع زندگی مان بهتر شود. آقای بهنود به ما اين دلگرمی را می دهد. ظاهرا شما کارتان از این ها گذشته و جز تمام کردن کار هیچ دوائی برایتان خوب نیست. خوب باشد. عیبی ندارد. هر کار می خواهید بکنید. آقای بهنود و ما که جلوی شما را نگرفته ایم. فقط فحش ندهید و کاری نکنید که همین دریچه هم روی ما بچه های ايران بسته شود.ما دیگر نیازی به شعار نداریم دوستان . ما کارمان از نوشتن روی دیوار [...] گذشته است. باید عادت کنیم که حرف درست بزنیم و درست هم بگوئیم. جلفی و سبک سری کار ما نیست. نمی دانم در روز آقای بهنود چند تا کامنت را به همین دلیل حذف می کند اما یک مرتبه خودشان نوشته بودند که هر بار با دلتنگی این کار را می کنند چون از آن متنفرند. خب دوستان چرا اینکار را تکرار میکنید

 
At June 13, 2007 at 10:00 AM , Anonymous Anonymous said...

آقاي بهنودباسلام
مثل هميشه چه مثال زيبايي با سحر قلم شما كلماتي خواندني را آفريده اند. اما من با اجازه شما مي خواهم گوشه هايي ديگر از داستان پسرك را از زاويه اي ديگر روشن كنم.
جناب بهنود: اگر اين پسرك هم بلبل را تنها بهانه اي براي شرارت ها و شيطنت هاي كودكانه اش خواسته باشد،چي؟ اگر به بهانه چند سير دانه اي كه بلبلش روزانه نياز دارد، تمام پول توجيبي خود و نيز با ناخنك به كيسه و كيف پدر و مادر زر و سيم آنها را نيز براي خريد مثلا كيسه هاي دانه و تنگ هاي سم مصرف كند چه؟ آيا نبايد پدر و مادر و در همسايه و اهالي دهكده از عاقبت نيت وي نگران باشند و ترسان؟ به خصوص كه كودك سوابق آشكاري از شرارت و آزار و اذيت دوست ودشمن وهم محلي هايش داشته باشد؟و به خصوص كه الان هم با رفتاري كه رفتار بد گذشته اش را نفي كند به خانواده و هم روستاييهايش نشان نمي دهد كه آدم شده و هنوز هم حرف و حديث و كارهايش نشان از اين مي دهد كه بدش نمي آيد با انبان هاي گندمش و آفتابه هاي پر از سمش كه به بهانه بلبل و با كلي تلاش و پس از سالها و كلي پز دادن كه چقدر رنج و زحمت و تفكر در جهت كارهاي خوب مي كنم ، به آزار و يا ترساندن دشمنانش و بچه هاي محله بالا و ديگران بپردازد. تازه چه باك كه بعدا آن بلبل را بپراند و يا اصلا همين الان. چه كه مقصود حاصل شده است و حالا چه بلبل باشد يا نباشد ديگر هيچ كس نمي تواند به من زور بگويد كه هيچ از حالا به بعد من مي خواهم زور بگويم ؛ چرا كه با آنچه در انبان و تنگ دارم مثل زورگويانم از لحاظ دارايي قدرت .
و كيست كه نداند اين طفل شيطان و صغرعقل، با آن سابقه شيطنت و با اين اقتضائات طبيعي سني، دقيقا همچو فكري در سر دارد : حرف خانواده دلسوز و اهل و عيال خود ناديده گرفته و پلخمون درست كرده گنجشككان خواهد زد؟ و كيست كه نداند آشكار نگفتن طفل قصدش را از ترس والدين و هم دهي هاست كه او را فاش با تركه به قصد ترك تهيه اسباب شر ننوازند. گرچه همين امر و نهي هم محليها و والدين از دانستن همان قصد طفل است ، اگر چه خود فاش نگويد ؛ كه نيك بشناسندش كه يكي او را بزرگ كرده و از خونش است و ديگري سالها با نيك و بدش زندگي كرده و همسايگي و هم دهي .
آري بلبل بهانه است بهانه براي خريد اسباب و تمهيد خوابها و روياها. كه الان هم خود طفل هم ديگر چون گذشته به بلبل وقعي نمي گذارد.

علي مقدم

 
At June 13, 2007 at 3:04 PM , Anonymous Anonymous said...

با سلام وبا تشکر فراوان هم از اقای بهنود وهم از اقای علی مقدم ..واقعا نگاه جالبی بود مثل همیشه نگاه اقای بهنود ولی راستش بعد از خواندن ان چیزی مرا قلقلک میداد ولی نمیتوانستم انرا بیان کنم ..که کامنت اقای علی مقدم توصیف این قلقلک شد ..مرسی از هردو باز هم
مینا مرادی

 
At June 14, 2007 at 3:26 AM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود بنده روسو فیل نیستم اما شما کمی تا قسمتی انگلو فیل هستید
نه اینکه چون در لندن زندگی میکنید باید باشید خیر بنده شما را در سپید و سیاه
دوران گذشته اینگونه یافته ام ...پذیرش تمدن غربی اشکالی ندارد اما بقول جلال ال احمد
شیفتگی بیحد باعث بد قضاوتی در نوشتار میشود البته شما غربزده نشده اید اما
غربگرائیتان پیله ایی شده که جهان غیر غرب را بد میبینید ...روسهای سرخ را با
نفرت میپنداشتید اما روسیه سفید امروز را هم باز لعنت میکنید بخصوص هم پاره
پاره شده و دیگر هممرز ایران عزیز هم نیست چرا !؟ اگر خواهان استقلال ایرانید
پس از ایستادگی روسها مقابل غرب چرا ناخشنودید !؟ مگر با سیاست روز دولت فخیمه
حرکت میکنید !؟ امریکا و انگلیس نشان دادند که باستقلال هیچ کشوری علاقه ندارند
و حرف شنوی کامل میخواهند و این مشکل بزرگ ایرانست ...جناب بهنود ایران لهستان
و چک و بلغارستان نیست که دیروز با شوروی و امروز با امریکا و انگلیس رابطه
ارباب و رعیتی داشته باشند ایرانی طبعش اینگونه نیست تاریخش اینرا میگوید
چه در اوج قدرت بودیم و چه در ذلت ضعف چون سال ۱۹۱۹ و ان قرارداد ننگین
رفتن سربازان لهستان وبلغاری بعراق بخواست بوش و بلیر چیزی جزدریوزگی نیست لاقل از فرانسه و المان
و سرپیچی از انها را یاد نگرفت یا چاره ایی نداشت حتما بخاطر لجبازی با روسها نبود
استقلال برای ایرانی ها از نان شب هم واجب ترست مگر چیز دیگری داریم تا بان
بنازیم و ببالیم !؟ و غرب بخصوص انگلیسی ها تاریخا انرا بخوبی میدانند که امریکا
را سخت تشویق میکنند این تنها روح و رمق ایرانی را له کند ...اگر مردم ایران از
استوار شدن روسها کمی شادمان میشوند بخاطر سست کردن قدرت امریکا و انگلیس
است که روزنه امید استقلال ایران را افزایش میدهد اینرا دکتر مصدق نازنین با خوشحالی
گفت ولی انها که مکارتر بودند سرنگونش کردند و ایران را چند ده در بند خود کردند
اما دیری نپایید ....وامروز دارند سخت تلاش میکنند

 
At June 14, 2007 at 9:32 AM , Anonymous Anonymous said...

mibinid agha behnood havadarane clube shoma mikhahand ke vazeshan faghat kami behtar shavad va shoma ham haman kami behtar shodane vaze club ra mikhahid ma ke harfi nadashtim khahane sarnegoni ham ke naboodim,az saiteten migoyand beravim jai dige,hamin?dadane yek ejaze baraye zadane roooozname kafi ast va ensha......(gooya noghte behtar az esmesh ast)mobarak,agar inha kafist tarikh nevisiytan baraye chist?shoma ke hame chi darin. ali

 
At June 14, 2007 at 12:31 PM , Blogger Unknown said...

با سلام
جناب آقای بهنود
صرف نظر از تعارفات اولیه که زیبا نوشته اید (و البته این تعارفات در مورد شما، واقعیت دارد: قلم زیبایی دارید و این را بارها و بارها گفته ام به دوستان و شنیده ام از دیگران)، این چند وقت انتظار داشتم مطلبی هم در مورد عراق بنویسید. خصوصا حالا که تیر خلاص را می خواهند بر پیکره صدپاره این جماعت اسلام بزنند و درگیریها را فرقه ای تر کنند
موفق باشید

 
At June 15, 2007 at 3:36 AM , Anonymous Anonymous said...

ahsan va afarin bar tu ke ba as tarke iran, bar dikar maghlei ba kifyat maghalat ,doran pas as 2 khordad ,arse kardi. ba eshegh va nefrat va be yade ayam separi shodeh dustiha v mehrbaniha.

 
At June 16, 2007 at 2:05 AM , Anonymous Anonymous said...

با سلام خدمت استاد، باز هم از نوشته هایتان لذت بردم. فقط سوال کوتاهی از شما دارم. برای آنکه این حکومت دست از سر مردم بردارد کدام بلبل را باید پراند؟

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home