منصفانه و آگاهی بخش. جناب بهنود از این که می توانیم شما را در برنامه دیدبان بیشتر از همیشه ببنیم سپاسگزاریم به خصوص که کسی به دیشمان هم مدتی است کاری نداشته است
خیلی حرف است اصلا دوست ندارم این نگاه کول شما را به صحنه سیاست ایران. بابا این آقایان مردم را کشته اند شما یک جوری تحلیل می کنی انگار قصه بوده است یک سطرش زیاد است یا کم . کمی خون بده به داستان
جناب بهنود اقای هاشمی در زندگی سیاسی خود یک اشتباه بسیار فاحش وروشن دارند همان که بعد از مرگ به قول شما به مراد خود خمینی بالاترین خیانت را کردند واز قول ایشان وبا نقشه چینی وهمکاری بعضی دیگر جناب دیکتاتور اعظم اقای خامنه ای را بر کرسی نشاندند که از نظر خود قانون اساسی جمهوری اسلامی شرایط لازم انرا نداشتند ..بنابراین چنین شخصیتی که با همین یک عمل نشان دادند که میتوانند به مراد خود خیانت کنند به قانون اساسی جمهوری اسلامی پایبند نباشند ومتشرع به احکام اسلامی نباشند (اینکه ولی فقیه بایستی فقیه باشد ) وهمه اینها در نظر ایشان در یک کلمه یعنی قدرت رنگ باخته بودند //چگونه میتوان به او وگفته هایش اعتماد کرد. مذاکره با امریکا همانطور که خود گفته اید اتفاق افتاده است دیگر کلام جناب رفسنجانی حرف بیمسمائی است حالا اتفاق افتاده را میخواهد به نام خویش ثبت کند!!!!
آقا حسن عزیز به نظرم تعصب و بد هم بدکاری این حکومت دامن استدلال شما را کوتاه کرده است. فرموده اید آقای هاشمی یک اشتباه فاحش دارد چرا یکی. مگر شما همه کارهای آقای هاشمی را دنبال کرده و حقیقت را کشف کرده اید که حالا این یکی را فاحش می دانید من خودم حاضرم ده هایش را بشمارم استادم هم که نوشته این شخص در بد و خوب و همه کارهای حکومت نقش را داشته است. بعد خیانت به مرادش چیست. از کجا می دانید که خمینی حرف هائی را که از قولش زدند نگفته . در ثانی مگر شما در مجموعه جمهوری اسلامی کسی را می شناسید که بتوانید با اطمینان بگویید اگر انتخاب می شد بهتر از خامنه ای بود. اصلا این چه مغالطه ای است که بگوئد طرف آن قدر عاشق قدرت بود که یکی دیگر را به رهبری گماشت. برادر اگر خودش را انتحاب کرده بود چی می گفتید . از این حرف ها گذشته مذاکره با آمریکا می فرمائید اتفاق افتاده یعنی من و شما خبر داریم و بعد نوشته اند که او می خواهد اتفاق افتاده را به اسم خودش ثبت کند . یعنی چی . اگر اتفاق افتاده که به اسم کسی دیگری ثبت نمی شود مگر این که بگوئید اتفاق افتاده اما هیچ کس جز من که حسن باشم خبر ندارد و حالا هاشمی رفسنجانی دارد به حساب خودش می گذارد. بعد هم کدام حساب حالا که صغیر و کبیر فحشش می دهند. نه برادر به نظرم کمی پای استدلتان لنگ است ....
گذشته از چیدن این همه اطلاعات دست چین شده در مقاله بالا که یک دید خوبی به من داد نکته مهم گوش دادن نظرات مخالف موافقان همین نظام از جانب خمینی است با اینکه ایشان بسیار هم کله شق و یک دنده بود اما راز پایداری نظام در کنار خشونت شدید سیستم دو گوش شنوا هم بود . سوال اینجاست ایا خامنه ای از چنین گوش شنوایی در شرایط بحرانی برخورداراست یا اینکه بله بله قربان گویان دور قاپ چین سیستمهای دیکتاتور مزاج گوشها را چنان بسته که نمیفهمند که خود و یک کشور را با کله به دیوار میکوبند چه بلایی بر سر رژیم فعلی بیاید برای من مهم نیست مهم این است اینده یک کشور برای مدت نامعلومی بخاطر این گوشهای ناشنوا بهدر خواهد رفت. سلامت باشید انزلیچی
همواره برخی نشانه ها که از دید بیشتر ما پنهان می مانند توسط چشمان تیز بین بعضی افراد انگشت شمار شکار می شوند. اگر در لحظات سرنوشت ساز چنین افرادی در اطراف سردمداران مملکتی باشند، امید نجات از بحرانها وجود دارد. یک نمونه آن سلسله صفویه است. دیانت شاه سلطان حسین باعث شد تا علمای شیعه از او حمایت کنند. طوری که در ابتدای سلطنتش فقیه نامی عالم تشیع محمد باقر مجلسی از او جانبداری کاملی به عمل آورد. مورخین ذکر می کنند که زمان تاجگذاری شاه سلطان حسین اجازه نداد که صوفیان طبق رسم معمول او را با شمشیر احاطه کنند و در عوض محمد باقر مجلسی را برای اینکار فراخواند. گسترش نقش علمای شیعه در بنیان سیاسی ایران پیش از شاه سلطان حسین، در زمان شاه سلیمان صفوی آغاز شده بود. ولی در دوره او بر شدت آن افزوده شد. محمد باقر مجلسی مردی دیندار بود و در برابر سایر ادیان و مذاهب مانند مسیحیان، یهودیان، صوفیان و سنیها سختگیر و نابردبار بود. این رویه را نوه او میر محمد حسین مجلسی که از نزدیکان شاه بود نیز دنبال کرد و این امر در نهایت به درگیریهای فرقهای انجامید و سلسله صفویه را دچار ضعف شدیدی کرد. البته سیاست آزار صوفیان پیشتر از آن توسط شاه عباس اول بخاطر سرکوب قزلباشها نهادینه شده بود و در زمان شاه سلطان حسین به اوج خود رسید. همه این عوامل باعث شد تا دوره شاه سلطان حسین برای تمامی فرق مذهبی دوره سختی باشد و این زمینهساز شورشهای درونی شد و قویترین آن طوفان مناطق زمیندار قندهار بود که زمینه سقوط شاه سلطان حسین را فراهم کرد. شاه سلطان حسین بهقدری به امور کشور بیاعتنا بود که در پاسخ به هر چیزی که به او اطلاع میدادند و هر کاری که انجام میدادند فقط به گفتن «یخشی دور» (بسیار خوب است) بسنده میکرد چنانکه یکی از معاصران وی در اینباره سروده است: آن ز دانش تهی، ز غفلت پر شاه سلطان حسین یخشی دور منبع: ویکیپدیای فارسی
نظرات
خیلی ممنون. خیلی آگاهی دهنده . آقای بهنود چرا کم کار شده اید و چرا کمتر می نویسید
امیر
منصفانه و آگاهی بخش. جناب بهنود از این که می توانیم شما را در برنامه دیدبان بیشتر از همیشه ببنیم سپاسگزاریم به خصوص که کسی به دیشمان هم مدتی است کاری نداشته است
خیلی حرف است
اصلا دوست ندارم این نگاه کول شما را به صحنه سیاست ایران. بابا این آقایان مردم را کشته اند شما یک جوری تحلیل می کنی انگار قصه بوده است یک سطرش زیاد است یا کم . کمی خون بده به داستان
جناب بهنود اقای هاشمی در زندگی سیاسی خود یک اشتباه بسیار فاحش وروشن دارند همان که بعد از مرگ به قول شما به مراد خود خمینی بالاترین خیانت را کردند واز قول ایشان وبا نقشه چینی وهمکاری بعضی دیگر جناب دیکتاتور اعظم اقای خامنه ای را بر کرسی نشاندند که از نظر خود قانون اساسی جمهوری اسلامی شرایط لازم انرا نداشتند ..بنابراین چنین شخصیتی که با همین یک عمل نشان دادند که میتوانند به مراد خود خیانت کنند به قانون اساسی جمهوری اسلامی پایبند نباشند ومتشرع به احکام اسلامی نباشند (اینکه ولی فقیه بایستی فقیه باشد ) وهمه اینها در نظر ایشان در یک کلمه یعنی قدرت رنگ باخته بودند //چگونه میتوان به او وگفته هایش اعتماد کرد. مذاکره با امریکا همانطور که خود گفته اید اتفاق افتاده است دیگر کلام جناب رفسنجانی حرف بیمسمائی است
حالا اتفاق افتاده را میخواهد به نام خویش ثبت کند!!!!
آقا حسن عزیز به نظرم تعصب و بد هم بدکاری این حکومت دامن استدلال شما را کوتاه کرده است. فرموده اید آقای هاشمی یک اشتباه فاحش دارد چرا یکی. مگر شما همه کارهای آقای هاشمی را دنبال کرده و حقیقت را کشف کرده اید که حالا این یکی را فاحش می دانید من خودم حاضرم ده هایش را بشمارم استادم هم که نوشته این شخص در بد و خوب و همه کارهای حکومت نقش را داشته است. بعد خیانت به مرادش چیست. از کجا می دانید که خمینی حرف هائی را که از قولش زدند نگفته . در ثانی مگر شما در مجموعه جمهوری اسلامی کسی را می شناسید که بتوانید با اطمینان بگویید اگر انتخاب می شد بهتر از خامنه ای بود. اصلا این چه مغالطه ای است که بگوئد طرف آن قدر عاشق قدرت بود که یکی دیگر را به رهبری گماشت. برادر اگر خودش را انتحاب کرده بود چی می گفتید . از این حرف ها گذشته مذاکره با آمریکا می فرمائید اتفاق افتاده یعنی من و شما خبر داریم و بعد نوشته اند که او می خواهد اتفاق افتاده را به اسم خودش ثبت کند . یعنی چی . اگر اتفاق افتاده که به اسم کسی دیگری ثبت نمی شود مگر این که بگوئید اتفاق افتاده اما هیچ کس جز من که حسن باشم خبر ندارد و حالا هاشمی رفسنجانی دارد به حساب خودش می گذارد. بعد هم کدام حساب حالا که صغیر و کبیر فحشش می دهند. نه برادر به نظرم کمی پای استدلتان لنگ است ....
گذشته از چیدن این همه اطلاعات دست چین شده در مقاله بالا که یک دید خوبی به من داد نکته مهم گوش دادن نظرات مخالف موافقان همین نظام از جانب خمینی است با اینکه ایشان بسیار هم کله شق و یک دنده بود اما راز پایداری نظام در کنار خشونت شدید سیستم دو گوش شنوا هم بود .
سوال اینجاست ایا خامنه ای از چنین گوش شنوایی در شرایط بحرانی برخورداراست یا اینکه بله بله قربان گویان دور قاپ چین سیستمهای دیکتاتور مزاج گوشها را چنان بسته که نمیفهمند که خود و یک کشور را با
کله به دیوار میکوبند
چه بلایی بر سر رژیم فعلی بیاید برای من مهم نیست مهم این است اینده یک کشور برای مدت نامعلومی بخاطر این گوشهای ناشنوا بهدر خواهد رفت.
سلامت باشید
انزلیچی
همواره برخی نشانه ها که از دید بیشتر ما پنهان می مانند توسط چشمان تیز بین بعضی افراد انگشت شمار شکار می شوند. اگر در لحظات سرنوشت ساز چنین افرادی در اطراف سردمداران مملکتی باشند، امید نجات از بحرانها وجود دارد. یک نمونه آن سلسله صفویه است. دیانت شاه سلطان حسین باعث شد تا علمای شیعه از او حمایت کنند. طوری که در ابتدای سلطنتش فقیه نامی عالم تشیع محمد باقر مجلسی از او جانبداری کاملی به عمل آورد. مورخین ذکر می کنند که زمان تاجگذاری شاه سلطان حسین اجازه نداد که صوفیان طبق رسم معمول او را با شمشیر احاطه کنند و در عوض محمد باقر مجلسی را برای اینکار فراخواند. گسترش نقش علمای شیعه در بنیان سیاسی ایران پیش از شاه سلطان حسین، در زمان شاه سلیمان صفوی آغاز شده بود. ولی در دوره او بر شدت آن افزوده شد. محمد باقر مجلسی مردی دیندار بود و در برابر سایر ادیان و مذاهب مانند مسیحیان، یهودیان، صوفیان و سنیها سختگیر و نابردبار بود. این رویه را نوه او میر محمد حسین مجلسی که از نزدیکان شاه بود نیز دنبال کرد و این امر در نهایت به درگیریهای فرقهای انجامید و سلسله صفویه را دچار ضعف شدیدی کرد.
البته سیاست آزار صوفیان پیشتر از آن توسط شاه عباس اول بخاطر سرکوب قزلباشها نهادینه شده بود و در زمان شاه سلطان حسین به اوج خود رسید. همه این عوامل باعث شد تا دوره شاه سلطان حسین برای تمامی فرق مذهبی دوره سختی باشد و این زمینهساز شورشهای درونی شد و قویترین آن طوفان مناطق زمیندار قندهار بود که زمینه سقوط شاه سلطان حسین را فراهم کرد.
شاه سلطان حسین بهقدری به امور کشور بیاعتنا بود که در پاسخ به هر چیزی که به او اطلاع میدادند و هر کاری که انجام میدادند فقط به گفتن «یخشی دور» (بسیار خوب است) بسنده میکرد چنانکه یکی از معاصران وی در اینباره سروده است:
آن ز دانش تهی، ز غفلت پر شاه سلطان حسین یخشی دور
منبع: ویکیپدیای فارسی
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home