Tuesday, April 24, 2007

نعل وارونه، حنای بی رنگ

این بخش از سرمقاله چهارشنبه کيهان نوشته آقای شریعتمداری اگر نمونه کامل نعل وارونه نباشد از مصادیق سفسطه می تواند بود. اولش بخوانید که خطاب به مخالفان مبارزه اين روزهای نيروی انتظامی با بدحجابی چه نوشته است

"بايد توضيح بدهيد كه از بازداشت احتمالي چه كساني سخن مي گوئيد؟ آيا بازداشت اعضاي فاسد باندي كه زنان شوهردار را با لطايف الحيل- و گاه به زور- مي فريبند و خانواده هايي را به تباهي مي كشند، برخورد خشونت آميز است؟ آيا دستگيري باندي كه دختران معصوم راهنمايي را با آب ميوه آلوده به مواد بيهوش كننده مي ربايند و... احساسات پاك حضرات را خدشه دار مي كند؟ آيا آناني كه ميليون ها ليتر مشروبات الكلي و صدها تن مواد مخدر را در ميان جوانان ناپخته توزيع مي كنند نبايد بازداشت شوند؟ اگر منظورتان اين موارد نيست، پس منظورتان چيست؟ آيا چنانچه فرزندان خودتان قرباني اين پليدي ها شوند باز هم به خاطر دستگيري عاملان فساد احساسات لطيف و نازك تر از گل شما جريحه دار مي شود و يا آن كه زمين و زمان را براي برخورد با مفسدان به هم مي دوزيد؟!"

چرا می گوئیم نعل وارونه است. برای اين که واقعيت کاملا برعکس چیزی است که مدیر کیهان ادعا دارد. مردم از اتفاق درست نظرشان این است که چرا نيروی انتظامی به گردش عطيم مواد مخدر نمی رسد. چرا بچه های کشور در مقابل کراک خانمان سوز وارداتی از شمال کشور که تنها گذرکنندگان بر غسالخانه بهشت زهرا می دانند چه مصيبتی است، مصون نمی شوند. چرا باندهای بزرگ مشروبات را گذاشته ايد و دنبال تارموی دخترانید. چرا از ناامنی مرزهای شرقی گذشته اید و در خیابان ها دنبال دختران معصوم افتاده ايد. درست حرف این است. اگر آقای شریعتمداری نعل وارونه نمی زند. این حرف را جواب بدهد. و پاسخ دهد کجا اين روزها خبر از دستگيری سرکردگان مواد مخدر داده نیروی انتظامی. اين افراد که مانند لشکر سلم و تور ريخته اند در خيابان ها و عکسشان در همه دنيا پخش شده آيا دنبال دستگیری سر باندهای مواد مخدرند. آخر چرا مردم را نافهم فرض می کنید. چه کس مخالف جمع آوری مواد مخدر و باندهای تن فروش است. یک نشانی بدهید. چرا دروغ به اين روشنی در روز روشن.

اصلا دعوا بر سر اين ها که سرمقاله نويس کيهان با استفاده از کلماتی مثل"احساسات از گل نازک تر جوانان" سعی دارد مردم را بدان متوحه کند نيست. چه کسی برای مبارزه با مفسدین زمين و زمان را به هم دوخته جز خود شما و سردار مورد علاقه تان. جواب دهید آيا دستگيری خانم هائی که برای حقوق خود در یک جامعه مردم سالار امضا جمع کرده اند دنبال باند شرارت رفتن است. مردم می گویند: اين ها دستشان با قاچاقچی های بزرگ در هم است و برای پوشاندن بی اعتنائی شان به ناامنی شرق کشور و گردش آزاد مواد مخدر و فروانی قاچاق سروصدای مبارزه با بدحجابی راه انداخته اند. پاسخشان را چه می دهید.

در جلسه دیروز مجلس وقتی وزير کشور در مقابل سئوالات ريز و دقیق آقای اعلمی درباره حادثه تاسوکی بالاخره اعتراف کرد که ماموران انتظامی و امنيتی تعلل کرده اند، و وقتی ناگزير شد داخل ريز مسائل شود و اعتراف کند که آن گروه یاغی و تروریست با معدل سنی 23 سال چند روز و در روزی مشخص هشت ساعت خاک کشور را در اشغال داشتند و 22 نفر را کشتند، در حالی که از يک هفته قبل همه از آن با خبر بودند، حتی يک روزنامه محلی خبرش را نوشته بود. وزير کشور بايد می شنيدند که به عنوان مسوول امنيت مرزها چه می گفت. می گفت مرزها هم اکنون هم رها شده است. گروگان گيری و حوادث تروریستی در دولت سابق بيش تر بود، در محل تپه های شن روان هست، بودجه کافی نداريم. هماهنگی نشده بود و... و اين جمله آقای اعلمی را بشنوید که ماجراي تروريستي تاسوکي را به برخورد با بدحجابي ربط داد و به آقای پورمحمدي گفت؛ «اگر شما در سطح شهرها به جاي برخورد با بدحجابي به ماموريت ذاتي خود مي پرداختيد شاهد چنين اقدامات تروريستي نبوديم."

تمام حرف همين جاست. وقتی حادثه تاسوکی رخ داد روزنامه کيهان به جای سخت گرفتن بر مامورانی که الان وزيرشان اعتراف دارد که تعلل کرده اند به حماسه سازی الکی پرداخت و رفت تا جائی که عبدالمالک تروریست و آدمکش را برای تفاخر صوری ماموران به هلاکت رساند و موجب خنده و شعف وی شد. بعد شروع کرد به ديگران ايراد گرفتن که چرا اصلا با تروريست گفتگو کرده اند. البته که نبايد می کردند و می گذاشتند تا بر اساس خبر غلط کیهان مردم ساده ایران باور کنند که عبدالمالک کشته شده که ايشان بتوانند سردار مورد علاقه را بزرگ بدارند و لابد از مردم دعوت کنند که گل به گردنشان بیندازند. کیهان در آن زمان همه چیز نوشت تا واقعیت را پنهان کند. پنهان بدارد که کار اصلی سردار احمدی مقدم و نیروهایش نه حفظ امنيت کشور بلکه مبارزه با بدحجابی است و مشوقش هم کيهان.

مدير کيهان در آخر سرمقاله چهارشنبه، انگار یک موضوع زائد و بی اهميت، نوشته است: "و اما، اگر منظورتان برخورد با برخي از جوانان و نوجوانان غفلت زده است كه قرار نيست غير از تذكر شفاهي و الزام آنان به رعايت شئون اخلاقي و اجتماعي با آنها برخورد ديگري شود و البته بديهي است آناني كه معلوم شده از برخي مراكز پول مي گيرند تا با ظاهري زننده در خيابان ها جولان بدهند، حساب جداگانه اي دارند."دم خروس همين جاست. نه درد ناموسی هست و نه غیرت از دست رفتن بچه ها از شیوع اعتیاد به مواد شییمیائی و روانگرد، نه حتی درد ناامنی کشور، تنها همين چند تار مو گلوها را گرفته . آن هم نه به جهت غیرت دینی . بلکه به طور خلاصه چون اين روسری های بلاتکلیف و سرگردان و متزلزل نشان می دهد ضعف ها را و ناتوانی ها را، و لو می دهد واقعيت را، مانع می شود تبلیغات بی جا را. مساله اصلی همين است که احساس می کنيد با نگاهی به لباس مردم آشکار می شود که بازی را باخته ايد. راه ساده و بی هزینه ای برای اعتراض. راه ساده و بی خطری برای نظرسنجی همين ظاهر جوانان است در شهرها. و اين را می دانید. دردتان می آئید. می خواهيد آثار شکست برنامه هايتان را از چهره شهر پاک کنيد.

فقط مانده بود به دختران جوان که در گرمای تابستان از دست اين پوشش ها به ستوه آمده اند وصله جاسوسی و پول گرفتن از خارجی بزنيد. باور کنيد دنيا دارد به حکومتی چنين ضعيف که ناگزيرست روزنامه نويس، معلم، دانشجو، کارگر و حالا زنان جوانش را متهم به جاسوسی کند می خندد. اين مقالاتی را که از لایش اگر دو خط در تحسين احمدی نژاد باشد درشت می کنيد و خلاصه می کنيد، مگر نمی خوانيد. مگر نمی خوانيد که چه می نویسند از گزارش های از تهران. از قول بچه ها . اصلا در اين ها اثری از باند مخوف نیست. باندهای تن فروش را بگیرید و اعدام کنید چه کسی اشکال دارد. از جان بچه های مردم چه می خواهید در خیابان.

حالا می توانید در جواب بار ديگر همين صفحه را بگذاريد. و دوباره همان اعتراض های خانواده های ايرانی را به خودشان برگردانيد. اما هر چه کنید سخن آقای شاهرودی درست است ريخته ايد در خيابان دنبال تار مو عمو. نريخته اید دنبال قاچاقچی کراک و مشروبات و فریب دهندگان و باندهای تن فروش که. اصلا صحبت آن ها نیست. اما چه کنید. آن که دردی پنهان دارد بايد نعل را وارون زدن.

و سئوال مقدر آخر.اگر چنان است که می گوئيد و حرکت نیروی انتظامی برای مبارزه با اشرار و اوباش است چطور سخنگوی دولت محترم اعلام کرده است که دولت در اين مبارزه سهمی ندارد و سهمی ندارد. دولتی که اگر صد سال پيش یکی خر حسن دله را نعل کرده باشد به حساب خودش می نویسد چطورست که اين کار مشعشع مردمی و شرعی را حاضر نیست به گردن بگیرد. اگر راست است که مبارزه از اول اردیبهشت برای مواد مخدر و فحشاست چرا دولت خود را کنار می کشد پس.آقای صفارهرندی معاون سابق کيهان چرا به روزنامه ها هشدار داده اند که اگر از نیروی انتظامی در ماجرای خیابانی انتقاد کنند با آن ها برخورد می شود. مگر نمی گوئید مردم پشت اين حرکتند خب بگذارید مردم خودشان از روزنامه هائی که اين ها را می نویسند رخ بگردانند، نگرانی تان از چیست. نکند نگران حیثیت و اعتبار روزنامه های رقیبتان هستید.

اما اگر جلسه ديروز مجلس را شاهد بودید و یا می شنیدید دستگیرتان می شد که هر چه نامه خوانندگان بسازید و از قول مردم شریف از سردار تحسین کنید، واقعیت اين است که حنایتان رنگی ندارد. اگر باز نیاز به اثبات است باز صبر می کنیم.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At April 24, 2007 at 5:51 PM , Anonymous Anonymous said...

می دانم الان کسانی راه می افتند که چرا شما دهان به دهان کیهان می گذارید. اما به عقیده من آقای بهنود نوشته های روشنگرانه شماست که آدمی را متوجه می کند که اين ها برای چه فغان می کنند و دردشان از چیست. از شما که روشنگرید و بیهوده نمی گوئید و احترام دشمن را هم نگاه می دارید ممنون از شما. و همین چند تار ما کشت این ها را

 
At April 24, 2007 at 6:02 PM , Blogger Unknown said...

Dear Mr. behnood;
I enjoy reading your enlighting articles. I have been studing in United States for 9 years and it makes me sad to see how every body focus their energy on important things and in Iran people are still struggling with basic trivial issues such as "women hair". when can we set our priorities straight in Iran?

 
At April 24, 2007 at 7:44 PM , Anonymous Anonymous said...

ba salam

as an always reader of your great posts, I shall thank you very much again.
god bless you.

 
At April 24, 2007 at 9:36 PM , Anonymous Anonymous said...

شما منتقد ،من و هزاران همچون من معترض اما چه کار باید کرد .در این سرزمینی که آدم اعتراض نکرده محکوم به سرکوبی است .و مبارزان اصلاحات هم از ترس کشنه ماندن خود و دیگر وابستگان همرنگ حکومت می شوند چه امیدی هست .کاش می توانستید دوری در و دانشکده های این کشور بزنیدو ببینید چطور استادان خودی حکومت بیشتر از آنکه درس بدهند ساعت ها از کلاس را فقط در ستایش حکومت حرف می زننند قصه و غصه زیادند اما پایان این قصه کجاست .کی و چه وقت و چطور پایان این شب سیاه سفید می شود ؟

 
At April 24, 2007 at 11:25 PM , Anonymous Anonymous said...

ناشناس
من فکر می کنم اگر 80 سال پیش رضاخان عقلش می رسید و با همین روش با بدحجابی مبارزه می کرد الان ما دیگر مساله ای به نام حجاب نداشتیم. فکر کنم این طرح برنامه ای بسیار ظریف و حساب شده برای ازبین بردن حجاب دراین مملکت است و تیرخلاصی خواهد بود بر آنچه بنام حجاب درجامعه ما بدعت گذاری شد.

 
At April 25, 2007 at 1:07 AM , Blogger mojtaba said...

کر می کنم که این اتفاق یعنی مبارزه با بد حجابی اتفاق میمونی باشد چراش را هم اینجا گفتمwww.ghajarboys.blogfa.com
لی خوب نفس عمل طبیعتا کار درستی نیست
ولی اونجوری که همه فکر می کنند که این اتفاق یه اتفاق معمولیه و تکرار مکرراته
به نظرم این طوری نیست و یک برنامه ای است که فعلا کسی از اون خبری نداره جز اینده
اتفاق های دیگری حتما در این مورد در راه است
می توان به اینده امیدوار بود
شما هم خسته نباشید

 
At April 25, 2007 at 3:59 AM , Anonymous Anonymous said...

افسوس که این مزرعه را اب گرفته
دهقان مصیبت زده را خواب گرفته
خون دل ما رنگ می ناب گرغته

 
At April 25, 2007 at 4:01 AM , Anonymous Anonymous said...

از گشنگی ،فقر ،ستم جامعه داره میمیره اونوقت ما هنوز تو یه لاخه مو گیر کردیم
به امید ازادی
بازم از مطلبتون ممنون

 
At April 25, 2007 at 5:18 AM , Blogger Unknown said...

بسيار زيبا بود .ممنون. در مملكتي كه هزار ويك درد دارد و دل مردم خون است،برخي اوقات نوشته هاي صريح با كمي چاشني عصبانيت والبته در كمال ادبي كه خاص شما است، بسيار مؤثر تر از پند و اندرز خونسردانه است.

 
At April 25, 2007 at 6:04 AM , Blogger Unknown said...

وهابی ها بشدت دنبال این هستند که مچ پای مرد باید حتما دیده شود (شلوار بلند ممنوع است). حزب اللهی هاولی معتقدند که مچ پای زن نباید دیده شود. بنظر می رسد دعوا سر لحاف ملا باشد و البته این وسط بیچاره مردان و زنانی که باید به طریقی این وسط زندگی کنند. خبرگزاری فارس از قول "سردار احمد رضا رادان" نوشت: 87 درصد از شهروندان خواهان ادامه طرح امنیت اجتماعی هستند. و ادامه داد: نمیدانم بیچاره آن 13 درصد باقی مانده یا آن 87 درصدی که جناب سردار مدعی وکالتشان شده است. نمی دانم.

 
At April 25, 2007 at 6:04 AM , Blogger meti said...

عالی بود، واقعا لذت بردم، به همسرم گفتم اینها بالخره بهنود را هم به نقطه جوش رساندند. اولین مقاله احساسی، هیجانی/ شمشیر از رو بسته/ است که از تو می خوانم، خشم به حقت تمام وجود مرا هم پر کرد. لطفاهر چند صباحی مقاله ای هم به این شیوه بنویس، موفق باشی. مهدی هلند

 
At April 25, 2007 at 7:07 AM , Anonymous Anonymous said...

موضوع و نگارش مقاله خوب بود. ولی همین بحث بدون اشاره زیاد به کیهان هم ممکن بود. فکر کنم کیهان کمی سبب کم کاری روزنامه نگاران ایرانی شده، از بس که کیهانیان بی پرده چرت می گویند برای مخالفانشان انتقاد از آنها آسان است و این باعث شده برای انتقاد از مخالف زیاد راه دور نروند در حالیکه برخی موارد دلایل طرف اصول گرا فرای جیغ کیهان است. نکته دیگر هم اینکه گفتید "باندهای تن فروش را بگیرید و اعدام کنید چه کسی اشکال دارد". فکر کنم خیلیها منجمله خود شما به حکم اعدام برای تن فروشی اعتراض داشته باشند. تن فروشان هم حقوق خود را دارند حتی اگر قدرت دفاع از خودشان را نداشته باشند.

 
At April 25, 2007 at 7:46 AM , Blogger Unknown said...

با سلام به بهنود
جانا سخن از زبان ما می گویی
تمام حرف را زدید.
از اول انقلاب ببینید هرساله چندسانت از روسری به عقب رفت،وچند سانت مانتوها کوتاه شدوهر ساله در تابستان یک یا دوماهی بگیروببند،چه شد،بازنده میدان که بود؟روسیاهی برای زغال ماند.
اما یک نکته:مواد مخدربرای دولت ضرر که ندارد هیچ،سودداردزیاد(هم از فروش،هم ازازدیادمعتاد)همینطور قاچاق از هرنوع(مخدروانسان).
پس بیاییم با افزایش آگاهی در خودودیگران از این بلای خانمانسوزودولتی بکاهیم
پیروز باشید
کاوه از ایران

 
At April 25, 2007 at 1:35 PM , Blogger Unknown said...

aghaye behnoode aziz hame in harfha dorost vali tamam in karha farafekani ast ta tavajoh ra az malmoostarin masaele mardom yani gerani door konand.....emruz inha ba in karha faghat be donbale jazb raye afrad rastgaraee hastand ke bekhatere eghtesade zaeefe dolat az dolat rooy bargardandan........kamtar bayad be in masaeel parakht chon hich fayede nadarad va hame midanand hich ettefaghi nemioftad magar farafekeni

 
At April 25, 2007 at 1:47 PM , Anonymous Anonymous said...

agha masud elahi ghorbonet berammmmmm dadashi hamin roza ham to ro filter mikonanaaaaa on vagt mabyad dar be daret beshim ageh filter shi man che khaki be sarm bokonam???? amir

 
At April 25, 2007 at 9:38 PM , Anonymous Anonymous said...

زنده باد دانشجویان دانشگاه شیراز ....تنها راه موفقیت همین است

 
At April 25, 2007 at 9:54 PM , Anonymous Anonymous said...

«از جان بچه های مردم چه می خواهید در خیابان.» خیلی حس خوشایندی داشت مرسی :)

 
At April 26, 2007 at 3:16 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام، روزهای سختی را می گذرانیم
من نه لباسم و نه روسریم در حدیست که "فعلا"" کسی بتواند باتومش را بر سرم فرود آورد...
اما زجر بی حسابی که میکشم از لکه دار کردن نام دختران سرزمینم است..
دیدن خواهرانم در این وضع اسف بار
ایران من مضحکه عالم شده است
و جای تعجبی نیست اگر مردی از این درد بمیرد!

پاینده ایران

 
At April 26, 2007 at 7:43 AM , Blogger خیابان شماره 11 said...

احتمالا به زودی آقای درخششمداری افشا می کند که شما از کجا پول گرفته اید آقای بهنود.

 
At April 26, 2007 at 8:32 AM , Anonymous Anonymous said...

آقای امیر ف احیانا متوجه مضاف "باند" درجمله آقای بهنود نشده اند. برای اطلاع ایشان تن فروشی ممکن است در نقاطی از دنیا جرم نباشد البته در ایران هست اما ساختن باند تن فروشی در همه دنيا مجازت های سنگین دارد. دقت داشته باشید که آقای بهنود از ايجاد باند حرف می زنند . نه از نفس تن فروشی که اگر قرار باشد اعدامشان کنند باید میلیون زن بیچاره را در دنیا اعدام کرد

 
At April 26, 2007 at 8:34 AM , Anonymous Anonymous said...

دوستانی که نگران شده اند که بزودی کیهان افشاگری میکند درباره آقای بهنود. احیانا کیهان را نمی خواهند و نمی دانند که بیست و پنج سال است آن ها همین نیمه های پینهان و ارتباط با دفتر فرح و سیا و پول گرفتن از آمریکا و انگلیس و روس را به آقای بهنود بسته اند جدید نیست.

 
At April 26, 2007 at 1:06 PM , Blogger H.S. said...

مسعود عزیز واقعا دستت دردنکند که حق گفتی وقلم حق گو و حق نویس جاودان
ارادتنمند حسین

 
At April 26, 2007 at 4:10 PM , Anonymous Anonymous said...

مي بندند بگذاريد ببندند. مگر نه اينكه براي تحقير بسياري از رفقا آمدند و با اقدامات ابلهانه اي مانند شستن سر جوانها در ملاعام آنها تمسخر كردند. روزي در پيشگاه كسي بايد از خود دفاع كنند كه خود زيباست و عاشق زيبايي ... نكند فراموش كنيم نسل دارد زيبا مي شود و ما زيباتر و حتما فرزندانمان به مراتب زيباتر از ما

 
At April 28, 2007 at 6:13 PM , Blogger Ahmad said...

تن فروشی یا روسپیگری یا هر چه بر آن اطلاق کنید حرفه ایست مانند سایر مشاغل و باید از حمایت قانون بهره مند گردد این که در فلان کشور غربی چنین است یا چنان ملاک عملکرد ما نیست ما بسیار از غرب آموخته ایم و می آموزیم اما این بدان معنا نیست که تنها دنباله رو آنان باشیم ما هم می توانیم برای آنان در زمینه هایی سرمشق خوبی باشیم این را برای دوستانی گفتم که ممکن است در پاسخ به من بگویند که در بسیاری از کشورهای غربی هم روسپیگری را مانند سایر حرفه ها نمی نگرند از این هم نتیجه می گیرند پس تکلیف ما هم مشخص است شاید بگویید این دیگر چقدر از ماجرا پرت است اما من هم می دانم در جامعه ما چه می گذرد و همین امروز هم اگر نظرسنجی صورت بگیرد چه بسا بسیاری حتا از سنگسار و بریدن دست وپا پشتیبانی می کنند اما این توجیهی برای سکوت نمی تواند باشد و با دم بر نیاوردن به خاطر حساسیت های جامه هیچگاه کاری از پیش نمی رود آخر اگر عده ای شعارهای تند ندهند چگونه جمعی دیگر با علم میانه روی می توانند بر روی مخاطبان خود تاثیر بگذارند

 
At April 29, 2007 at 5:42 AM , Anonymous Anonymous said...

hanaye birang ra efsha kardan karist ke faghat dele hamin roshanfekrane diini ra khonak konad,rasti yadetan ast dar che zamani zendegi mikonin,2007 sal bad az tavalode raghibe siyasiytan mr JESUS.bah bah ali

 
At April 29, 2007 at 11:17 AM , Anonymous Anonymous said...

bekhatere filter nashodan ham shode molahezeye "efshagarihayetan"bashid va javanane eslahtalab ra darbedar nakonin,elahi amin. ali

 
At April 29, 2007 at 9:21 PM , Anonymous Anonymous said...

درست است که من "باند" را فراموش کردم اشاره کنم و حرف شما صحیح که باندها عقوبتشان معمولا سخت تر از خود تن فروشان است. ولی باز نکته اصلی سخن بجای خود است. اینکه حکم اعدام برای حتی باندهای تن فروشی هم نباید به این راحتی داد چه به مجازات اعدام معتقدید و چه نه. به هر حال این فقط بخش کوچکی از مقاله بود و اصل حرف مقاله جدای از این بحث است.

 
At April 29, 2007 at 10:12 PM , Anonymous Anonymous said...

ما چقدرساده ایم که فکر می کنیم واقعا قراره با بی حجابی مبارزه بشه واقعیت اینه که این طرح هم مثل خیلی کارهای دیگه به خاطر این اجرا می شه که مردم سرشون گرم بشه و نفهمن آقایون دارن چه امتیازاتی به امریکا و اروپا می دن. به عبارت دیگه پشت پرده یکسری اتفاقاتی درحال افتادنه الا چی هست نمیدونم ولی این طرح رواجرا می کنن تا سرمردم گرم شه بعد هرغلطی خواستان بکنن حالا یا دارن به امریکا باج میدن یا اینکه برای انتخابات محجلس چیزی توسرشونه.

 
At May 11, 2007 at 6:56 AM , Blogger بابک آریان said...

زمانی فکر می کردم چه فایده دارد پاسخ دادن به امثال شریعتمداری. مگر مردم نمی دانند آنها کیستند و اصولا مطالبی را که می گویند را کسی می تواند باور کند ولی امروز فهمیده ام که هنوز بسیاری از هموطنان ما با سادگی ناخوشایندی به حوادث کشورمان می نگرند. با تشکر از آقای بهنود و آرزوی اینکه می شد این پاسخ ها را در رسانه ای عمومی تر به گوش همه مردم رساند

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home