Monday, July 19, 2010

اگر به خانه‌ ام آمدی



برایم مداد بیاور مداد سیاه

می‌خواهم روی چهره‌ام خط بکشم

تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم

یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم!

یک مداد پاک کن بده برای محو لب‌ها

نمی‌خواهم کسی به هوای سرخیشان، سیاهم کند!

یک بیلچه، تا تمام غرایز زنانه را از ریشه درآورم

شخم بزنم وجودم را ... بدون این‌ها راحت‌تر به بهشت می‌روم گویا!

یک تیغ بده، موهایم را از ته بتراشم، سرم هوایی بخورد

و بی‌واسطه روسری کمی بیاندیشم!

نخ و سوزن هم بده، برای زبانم

می‌خواهم ... بدوزمش به سق

... اینگونه فریادم بی صداتر است!

قیچی یادت نرود،

می‌خواهم هر روز اندیشه‌ هایم را سانسور کنم!

پودر رختشویی هم لازم دارم

برای شستشوی مغزی!

مغزم را که شستم، پهن کنم روی بند

تا آرمان‌هایم را باد با خود ببرد به آنجایی که عرب نی انداخت.

می‌دانی که؟ باید واقع‌بین بود !

صداخفه ‌کن هم اگر گیر آوردی بگیر!

می‌خواهم وقتی به جرم عشق و انتخاب،

برچسب فاحشه می‌زنندم

بغضم را در گلو خفه کنم!

یک کپی از هویتم را هم می‌خواهم

برای وقتی که خواهران و برادران دینی به قصد ارشاد،

فحش و تحقیر تقدیمم می‌کنند،

به یاد بیاورم که کیستم!

ترا به خدا ... اگر جایی دیدی حقی می‌فروختند

برایم بخر ... تا در غذا بریزم

ترجیح می‌دهم خودم قبل از دیگران حقم را بخورم !

سر آخر اگر پولی برایت ماند

برایم یک پلاکارد بخر به شکل گردنبند،

بیاویزم به گردنم ... و رویش با حروف درشت بنویسم:

من یک انسانم

من هنوز یک انسانم

من هر روز یک انسانم!

شعری از غاده السمان

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At July 20, 2010 at 1:01 AM , Anonymous نیما خردورز said...

بسیار زیبا و تکان دهنده
آخر شبی لذت تازه ایی بردم از خط خط این شعر

 
At July 20, 2010 at 1:22 AM , Blogger mamad said...

غاده صحیح می باشد

 
At July 20, 2010 at 2:12 AM , Anonymous Anonymous said...

من یک انسانم ... هنوز یک انسانم ....؟

جناب بهنود ٬ دیگه نوشته هایت بوی غم و غصه و یاس و نومیدی میده ٬ شما را چه میشود !؟ شما جزو
سرقراولان تجدد سازی ایران بودید یعنی غربگرایی کردن ایران ولی انگاری دیگر امیدی و کورسویی هم
در افق نمیبینید چرا !؟ با شاه سالها مبارزه کردید که حکومت سکولارش استبدادیست با حکومت اسلامی
سی سالست که مبارزه میکنید که حکومتش استبدادیست ... بقول حجاریان آش با جاش یعنی هر ملتی
فرهنگ خاص خودش را داره و نمیشه یک کمی از این و یک کمی از آن و ...؟
ایران بعد از انقلاب استقلال را راس همه کارهایش قرار داد و این اصلی ترین مشکل شما غربگراهاست
که نمیتوانید اکثر مردم ایران را قانع کنید که با غرب همصدا شوند علیه حکومت و دولتشان
اگر بیل کلینتون طبق امار و ارقام سازمان سیا و موساد میگوید ۷۰ در صد مردم ایران طرفدار
حکومتی هستند که با غرب دوست !؟؟؟ باشد اما این سی در صد نمیگزارند شاید در ارایه امار کمی
بی انصافی کرده وگرنه بنده اعتقاد دارم اگر حکومتی ۵۱ در صد از طرفدارنش بوی پشت کنند دیگر
ماندگار نیست و احتیاج بکمک امریکا و اروپا هم ندارد حالا شما هی بگویید حکومت ایران ده در ص

 
At July 20, 2010 at 3:29 AM , Anonymous مانی said...

دوست عزیز
این همه تفسیر را از همین شعر به دست آوردی. بابا بارک الله
ولی خطا می کنید آن ها که ظلم کردند حتی بر اساس اعتقادات خودتان می روند مراقب خودتان باشید.
کسی درباره استقلال حرفی نزده در این شعر.
حکومت شاه هم ایران را بهشت کرده بود فقط آزادی را ازش گرفته بود. شما هم بهشت هم نساخته اید و آزادی را گرفته اید افسوس که عبرت نمی گیرید

 
At July 20, 2010 at 6:18 AM , Anonymous Anonymous said...

آیا منظور هموطن از استقلال همون تیم تاج است یا باج که به رفقای بی خدا در این سی سال داده اید .
بسی رنج بردم در این سال سی
عرب زنده کردم بدین پارسی

 
At July 20, 2010 at 12:16 PM , Anonymous Anonymous said...

بابا شعر را توجه کنید این درد مخصوص جمهوری اسلامی که نیست که دوستان غیرتشان گل کرده . البته مربوط به اسلام هست ولی بیشتر از همه مربوط به جبر جغرافیائی است و مشرقی بودن

 
At July 20, 2010 at 12:27 PM , Anonymous Anonymous said...

خیلی بی انصافی است که شعر یک خانم را که زبان حال مرد و زن ایرانی است را این کامنت گذار بی نام و نشان به یاس بهنود و توانمندی دولت فریبکار نسبت دهد.
در کجای دنیا دولتی بیش از 50درصد طرفدار دارد ولی اجازه نمی دهد 1- مردم نمایندگانشان را مستقیم انتخاب کنند؟
2- کدام دولت بالای 50درصد طرفدار اجازه نمی دهد که نمایندگان کاندیداها بر صندوقهای رای نظارت داشته باشند؟
3- کدام دولت پر طرفدار در جهان دیده شده است که بر تعداد حوزه های رای گیری ثابت کم و بر تعداد حوزه های رای گیری سیار بیافزاید و سپاه و بسیج را که یک حزب پادگانی است مسئول این حوزه های سیار کند؟
4-رهبر و رییس جمهور کدام کشور پرطرفدار دیده شده است که برای دیدار با سران و وزرا و مدیران دیگر کشورها، امیر قطر را واسطه قرار دهند؟ قطری که در زمان شاه جایگاهی در منطقه نداشت و اصولا شاه حاضر نبود با امیر قطر تلفنی گفتگو کند.
5- آیا کشوری که پس از 30 سال معاون وزیر دفاعش پناهنده می شود می تواند بگوید که استقلال پیدا کرده است؟
طهماسبی

 
At July 20, 2010 at 2:46 PM , Anonymous Anonymous said...

ترا به خدا ... اگر جایی دیدی حقی می‌فروختند

برایم بخر ... تا در غذا بریزم

ترجیح می‌دهم خودم قبل از دیگران حقم را بخورم !

عجب چیزی گفته !!!!!
خیلی قشنگ .
مترجمش کیه ؟ کاش می نوشتید مترجمش کیه که اینقدر تونسته معانی را انتقال بده.

 
At July 20, 2010 at 2:48 PM , Blogger انسان سکولار said...

آنگاه که سعادت افزون شود
نوشته ی : مفلوک بدنود

دوستان بسیار مفتخرم که در سرمقاله ی امروز هم اعلام کنم که اکنون با گذشت ده سال از انقلاب سبزمان شاهدیم که دقیقن از همان روز اول بدون هیچ انحرافی آرمانهای انقلاب بنا بر خواست ملت که همانا در اندیشه ها و افکار اخضرالملک اعظم متجلی است موبه مو اجرا شده و شکر خدا آنقدر ملت ما سعادتمند شده اند که بعضی از افزونی سعادت مسائلی چون گرفتن مجال از مزدوران و عوامل غرب برای تحت تاثیر قرار دادن جوانان و آحاد مردم را استبداد و ظلم میخوانند و سپردن امور مفسده بر انگیز اقتصادی را به نزدیکان و معتمدین پیشوا فساد اقتصادی میخوانند و چون هر چه میگردند هیچ نقصانی پیدا نمیکنند افسانه سازی میکنند و همه ی ناراحتیشان اینست که چرا ما اجازه ندادیم بعد از انقلاب سبزمان بازهم دشمنان آزادی به حیات ننگینشان ادامه داده و انقلاب را به بیراهه بکشند.
نه شما هرگز راضی نخواهید شد!
از شاه انتقاد کردید تا انقلاب شد دنبال رو غرب شدید تا جنبش ما شروع شد به جنبش ایراد گرفتید و میخواستید آنرا هم تخطئه کنید اما پیشوا اجازه نداد شما به عنوان منتقد روشنفکر عملن ماموران دشمن باشید و اکنون اندیشمندانی چون من مجال این را یافته اند که حرفهایشان را بزنند که خود شاهدین با عملکرد جناب اخضرالملک هیچ نکته ای ورای آنچه موجود است به ذهن بشر نخواهد رسید و براستی چنین عملکرد بی عیب و نقصی چگونه قابل نقد است.
ما که هیچ ایرادی نمیبینم
زنده باد آزادی

 
At July 21, 2010 at 2:01 AM , Anonymous Anonymous said...

امروز اوبامای جوان و کامرون جوانتر بر سر بحران بریتش پترولیم بحث و فحث کردند و بهنود عزیز
بخاطر میاورد وقتی جوان بود همیشه پیر مردهای استخوان خرد کرده سیاست امریکا و اروپا بخصوص
انگلیس راس کار میشدند نیکسون و پدر بوش و ریگان و تاچر و ویلسون و شیرک و .....توجه کنید باین
سیل جوانگرایی در غرب اوباما و کامرون و سرکوزی و زاپاترو و ...همه زیر شصت و پنجاه هستند
حتی روسها هم جوانگرایی کردند یعنی دوران جنگ سرد تمام شده و پیرها بهترست نظاره کنند و دست از
دخالت بردارند اما ....منطقه باستانی خاورمیانه هنوز مشغول گذشته اش است و رهبران عتیقه اش مثل
مبارک ملک عبدالله و حافظ اسد و ملک حسن و ملک حسین و ...تا دم مرگ بر صندلی قدرت تکیه میزنند
ایران عزیر کشوریست یونیک و تافته جدا بافته که همتایی در جهان ندارد و تاریخ طول و درازش بسیار
خواندنیست نه هرگز دیکتاتوری مثل استالین یا پینوشه داشته و نه هرگز رهبری آزادمنش و دوست داشتنی
مثل مندلا یا گاندی یا اولف پالمه و ...؟

 
At July 21, 2010 at 5:32 AM , Anonymous Anonymous said...

ادامه شعر:
یک ماشین خاک و یک تانکر آب هم بیاور لطفاً
ایجا عمله فراوان است
تا گل بگیرند در و دروازه ی دنیای اسلام را

 
At July 21, 2010 at 7:08 AM , Anonymous سبزانديش said...

من هنوز یک انسانم
افسوس براي كسي كه از اين شعر بوي"غم و غصه و یاس و نومیدی" استشمام مي‌كند
افسوس!

 
At July 21, 2010 at 1:50 PM , Anonymous Anonymous said...

ادامه شعر
با خودت قیچی بیار
که ّپاچه شلوار بهنود را
انقدر کوتاه کنم
که کمنت گزاران پاچه مال
یک هفته ای هم که شده
به مرخصی تابستانی بروند...عباس

 
At July 23, 2010 at 3:33 AM , Anonymous Anonymous said...

She is absolutely right. Moslem women are the world's most oppressed ones when it comes to realm of religion.

 
At July 24, 2010 at 12:29 AM , Anonymous Anonymous said...

عباس عزیز .
اگر کسی را در قد و قامت بهنود داری نشان ده تا بیش از بهنود ازش سپاس گذاری و تعریف و تمجید کنیم.
اینکه عده ای احساس می کنند باید از استادشان نوشتن و ادب را بیاموزند و براساس وظیفه ازش سپاس گذاری کنند، پاچه مالی تلقی نمیشه. پاچه مالی آنجاست که با یک ساندیس طرف را تا شان خدا بالا برید.پاچه مالی آنجاست که شعر بنویسند و به نام ارباب پول و قدرت منتشر شود.
پاچه مالی آنجاست که برای ورود به پستی که مستحق نبودند و دست بوسی ارباب قدرت کنند. پاچه مالی آنجاست که عقده های ناشی از حضور در آلمان و تحقیر شدن به خاطر نداشتن منطق و علم موجب شودکه ارباب قدرت را یک شبه به امامت(بخشی از مقدسات شیعیان) و به خدا برسانند.
پاچه مالی آنجاست که حاکم ظالم را به خاظر جنایاتی که پس از انتخابات 88کرد مورد ستایش قرار دهند.
بهنود همیشه بزرگ بوده و با کوتاه کردن پاچه شلوار او چیزی از بزرگی او کم نخواهد شد و باز هم مورد احترام خبرنگاران و نویسندگان و کارتونیست های بزرگ است.
ارادتمند
طهماسبی

 
At July 24, 2010 at 7:32 AM , Anonymous Anonymous said...

به طهماسبی.شما لیست پاچه مال من را خواستید کامل کنید ولی ناموفق. انها که گفتید پاچه نمیمالند بلکه ساندیس و روزمرگی میخواهند و زندگی که بیشتر از ان نیست.انها مثل شما روشنفکر خود را نمینمایند به سبک خودشان دنبال مریدی و مرجعی.بهنود بزرگی و کوچکیش را نه من ونه شما سرگردانان اصلاح طلب از اینجا مانده و از انجا رانده تعین میکنید.نگاه کنید به انچه که نوشتید این تملق گویی گویا به دنبال چیزی است که از ساندیس هم خفت بار تر است.وقتی قصه مردی که نفسش را میکشت از هدایت را میخوانم تاسف میخورم به سرنوشت ادمهایی که تا عمر دارندمقلدوپاچه مالندودر ضمن ادعای روشنفکری زندانیه دینشان هستند.عباس

 
At July 24, 2010 at 3:24 PM , Anonymous Anonymous said...

تو هنوز یک انسانی که این درد و رنج در خاطرت هست

اما من دیگه مطمئن نیستم از خودم...با این صورت خط-خطی

همه ی جامعه شده مثل اتمسفر "سگ کشی"

دژخیم و قربانی هر دو خاموشنــد/.

 
At July 24, 2010 at 11:40 PM , Blogger انسان سکولار said...

دوستان
لطفن اگر اکانت گوگل ندارید که اندکی شخصیت حقیقی تری بگیرید بسته به ذوقتان یک نام مستعار انتخاب کنید و در گزیته ی نام آنرا وارد کرده تا از هیبت ناشناس در آمده قابل طرف خطاب قرار گرفتن شوید.
متشکرم

 
At July 24, 2010 at 11:47 PM , Blogger انسان سکولار said...

اگر استاد بزرگوارم جناب بهنود رخصت دهند
میخواهم با نام مستعار بسیجی مردد بحثی را در باب عملکرد رژیم در سرکوب شورشهای پس از انتخابات مطرح کنم.
تائید کامنت بعدی نشانه ی این اجازه میباشد

 
At July 24, 2010 at 11:50 PM , Anonymous بسیجی مردد said...

اجازه میخواهم از آقای طهماسبی خواهش کنم این جنایات حاکم ظالم را پس از انتخابات 88 به من یادآوری کنند
بسیجی مردد و آماده ی ارشاد و توبه

 
At July 25, 2010 at 12:01 AM , Blogger انسان سکولار said...

دوست ناشناس پترولیوم

اگر ما انسانهای خوبتری بودیم آیا رهبرانی چون امیرکبیر / رضا شاه / مصدق / حتی محمد رضا شاه / بازرگان / بنی صدر / و بلاخص خمینی شایستگیشان کمتر از ماندلا یا گاندی بود ؟
یا ما همه ی اینها را به انحراف غلطاندیم و عملن سربه نیست کردیم الی خمینی که خودش لااقل به دلیل پافشاری کم نظیرش بر آرمانش تا وقتی زنده بود سر بلند بود گرچه با فرزندانش کردیم آنچه رسم نخبه کشی این ملک است.
همان رسمی که امروز در حرمت نگاه نداشتن استاد بهنود هم چهره ی زشتش را نشان میدهد.
مخالفان که جرات نمیکنند در سایتهائی که رگبار فحاشی را به همه بسته اند کامنت بگذارند / عملن دارند بی ظرفیتی خود را در مقابل شخصیت والای بهنود نشان میدهند.
من افتخار میکنم که خود را شاگرد کوچک آقای بهنود بدانم و هرگز و هرگز لجن پراکنی دشمنان مملکت مرا تحت تاثیر قرار نمیدهد.
این مهم به معنی عبد و مرید چشم و گوش بسته بودن نیست.

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home