Monday, June 21, 2010

خطا نکنید

متنی را در زیر نهاده ام سرمقاله یکی از روزنامه های امروز دوشنبه است فقط اسم یک نفر را پاک کرده ام و همین طور محل نزاع را. با خواندن آن شاید منحرف شوید و تصور کنید صحبت جای دیگری است و کسان دیگری. اما جواب را در انتهای همین پست گذاشته ام .

تهاجم سنگين عناصر امنيتي رژيم [...] به محل تجمع فعالان سياسي و گروههاي دانشجوئي [...]باعث ايجاد موجي از تشويش و نگراني نزد ا فكار عمومي اين كشور شده است. [...] و دستيارانش سعي دارند در يك يورش امنيتي از يكطرف با ايجاد رعب و وحشت نزد جبهه نيرومند مخالفان، آنها را دچار تفرقه و ترديد كنند و از سوي ديگر از طريق بازجوئي مخالفين به اهداف، برنامه‌ها و شگردهاي سياسي - تبليغاتي مخالفين در انتخابات آينده برسند.

باوجود آنكه [...] و دستيارانش در جامعه [...] منفورند و فاقد پايگاه مردمي هستند، ولي باتوسل به زور و سوءاستفاده از قدرت سعي دارند مخالفين را مرعوب، پراكنده و منزوي سازند.
[...] اميدوار است بتواند [...] را جانشين خود كند. با آنكه وي از سال [...] كه بر مقدرات مردم [...] به زور سر نيزه حاكم است ولي به علت [...] قادر به اداره كشور نيست. البته در طول اين دوره نيز با اينكه اسماً حكومت در اختيار وي بوده ولي در ميدان عمل اين [...] بودند كه در تاروپود حاكميت نفوذ كرده و سياستها و اهداف خود را به او ديكته مي‌كردند.

[...] با طرح يك مقايسه ميان نظام سياسي [...]و هند مي‌گويد نظام حاكم [...]، فضا را تعمداً به زيان تمامي ملت بسته نگهداشته و راه را براي نفوذ ملت به پلكان قدرت مسدود ساخته است ولي در هند با 650 ميليون فقير، همين فقرا دولت را دو بار سرنگون كرده‌اند. صرفنظر از ديدگاهها و توانمنديهاي اشخاص و احزاب در جامعه [...]، فضاي جهنمي [...]نه تنها نشانگر قدرت نيست، بلكه به عكس، مولود ضعف و ذلت پذيري و زبوني رژيمي است كه در برابر دشمنان احساس حقارت و چاكري مي‌كند ولي در برابر مردم [...]به زور سرنيزه و سركوب متوسل مي‌شود و عربده مي‌كشد.

برای اطلاع این سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی است و درباره حکومت حسنی مبارک در مصر است و هیچ ربطی به هیچ جای دیگر دنیا ندارد.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At June 21, 2010 at 4:15 AM , Anonymous Anonymous said...

هاهاها عجب شیطان هستید شما آقای بهنود
مرسی

 
At June 21, 2010 at 5:54 AM , Anonymous Anonymous said...

خیلی جالب بود بله فکر کردم خودمان را می گوید

 
At June 21, 2010 at 5:56 AM , Blogger Unknown said...

eyvaal eyvaaal:D:D:D

 
At June 21, 2010 at 5:56 AM , Anonymous Anonymous said...

ميگن كه ملا نصرالدين داشت توي كوچه دنبال چيزي مي گشت، پرسيدن ملا دنبال چي مي گيردي؟ ميگه دنبال كليدم، مي گن اينجا گمش كردي؟ ميگه نه تو خونه گمش كردم. مي گن خب چرا اينجا دنبالش مي گردي؟ ميگه كه اينجا چراغ هست ولي داخل خونه چراغ نيست تاريكه.
خب جناب بهنود عزيز توي مصر چراغ هست و آدم مي بينه ولي يه جاي ديگه ي دنيا كه اتفاقي ها خيلي اتفاقي زبونم لال شايد ايران باشه هرچي چراغ بود يا شكسته يا تو زندونه يا اينكه از كشور رفتن كه اينها(روزنامه ي جمهوري اسلامي)(هرگونه تقليد از آيت الله خميني رو تكذيب ميكنم) هم بنده خداها داخل خونه رو نميديدن رفتن تو كوچه دنبال استبداد مي گردن

 
At June 21, 2010 at 5:56 AM , Blogger Unknown said...

eyval agh masoud mano begoo ke hamash esme jahaye dg ro mizashtam:)):)):)):)) kalaaaaaaaaak:D:

 
At June 21, 2010 at 6:01 AM , Anonymous رحیم said...

خیلی بامزه است گفتند یکی در کوچه داد می زد که فلان فلان شده مملکت را خراب کرده و بچه ها را کشته و پدرها را فراری کرده و ... پاسدارها او را گرفتند و گفتند به رهبر توهین کردی جوان گفت نه من شاه را می گفتم . پاسدار گفت ولی نشانی های آقا را می دادی

 
At June 21, 2010 at 7:28 AM , Anonymous Anonymous said...

داستان همه ديكتاتوري ها شبيه هم است. به جاي نقطه چين ها مي توانيد هر اسم ديكتاتوري را بگذاريد.

 
At June 21, 2010 at 2:37 PM , Anonymous Anonymous said...

behnood behtarin va kamel tarin tahlil gar hale hazer iran mibashaad, emaaammi agha masood , ma dooset darim

 
At June 21, 2010 at 10:01 PM , Anonymous Anonymous said...

نیوشا:مسعود جان یادت میاد اولین سالهای پس از انقلاب-ایلغار- بر درو دیوار گاهی میدیدیم شعارهای جالب و جابجائی اسمهارو؟ مثلاً ابوالحسن رجوی! خوب اوروز هم میشه براحتی گفت"محمود موگابه، حسنی خامنه ای .....!درود بر تو که چراغ بر دست دیو و دد را به خلق الله نشان میدهی

 
At June 21, 2010 at 10:22 PM , Anonymous ندا said...

ندا
صدای استاد را شنیدم، گفت: ندا ... ندا

ساز را توی دستم گرفتم، نت ها موسیقی جلوی چشمم بود، نمی دونم چرا نت های موسقی مرا همیشه یاد سیم خاردار می اندازد، انگار نت ها به خط حامل گیر کرده اند، اسیرند، نمی توانند پرواز کنند. دوباره یاد درس تاریخ فلسفه افتادم، تفاوت فلسفه شرق و غرب. امروز که از دانشگاه بیرون اومدم، به سوال های امتحان دوباره فکر کردم، مردد بودم که جواب ها را درست نوشتم یا نه؟ منطق اسارت نت های موسیقی چی بود؟

استاد صدایش را دو پرده بالاتر برده بود و مرا صدا می زد ولی چیز عجیبی در صداش بود. انگار که بغض کرده باشد. صدایش مثل صدای استاد درس فلسفه و نظريه هاي ماهيت انسان شده بود یاد کلاس اجتماع، جامعه و حقوق افتادم. وقتی با استاد بحث کردم تفاوت فلسفه غرب و شرق نه تنها در مفاهیم است که قوانین هم هست استاد جواب درستی نداد و همونجا بود که از فلسفه خسته شدم تصمیم گرفتم امروز در کلاس موسیقی حتما یه آهنگ کامل بزنم

نمی دونم چرا یه دفعه یاد دریا کردم خیلی دوست داشتم یه آبتنی توی دریا کنم دفعه پیش که رفتم شمال، دریای خزر را نگاه کردم انگار دریا هم منو نگاه می کرد از توی دریا مرغای دریایی پرواز کردند...

استاد گفت امروز هواست کجاست ندا؟ ساز را درست بگیر؟ بعد رو کرد به بچه های کلاس و گفت شما بخونید و به همه بچه ها متن شعر را داد البته همه حفظ بودند به نت ها نگاه کردم و شروع کردم به نواختن.

استاد هم با بقیه همراهی کرد:

ای ایران ای مرز پرگهر
ای خاکت سرچشمه هنر
دور از تو اندیشه بدان
پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره‌ای من آهنم

نت های موسیقی دوباره مثل سیم خاردار بودند. نت را اشتباه زدم، استاد نگاه تندی به من کرد. امروز اصلا حال ساز زدن نداشتم. استاد گفت: امروز دیگه بسه. تعطیل.

از کلاس بیرون اومدیم. استاد دم در کلاس گفت: امروز بیرون شلوغه من می رسونمت. توی خیابون امیر آباد جمعیت غلغله بود. دیگه ماشین را جلوتر نمی شد برد. استاد ماشین را پارک کرد. با جمعیت همراه شدیم. یک دفعه یه صدایی اومد. انگار نت های موسیقی آزاد شدند. ساز را انداختم و تصمیم گرفتم بخونم . خوندم

جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون شد پیشه‌ام
دور از تو نیست اندیشه‌ام
در راه تو کی ارزشی دارد این جان ما

صدای استاد را شنیدم.

ندا ...ندا...نرو...بمون...ندا

 
At June 22, 2010 at 5:17 AM , Blogger رهام said...

من فکر کردم تایلند است

 
At June 22, 2010 at 2:48 PM , Anonymous Anonymous said...

Daste shoma dard nakone az in enteghadat be hame donya mishe.ela.......................

 
At June 22, 2010 at 3:18 PM , Anonymous Anonymous said...

بنظر میاد منظوری نداشته کیهان .همینطوری نوشته تا یکی مثل آقای بهنود یه ابتکاری بزنه و خودشون هم حتما به حماقتشون کلی میخندن

 
At June 26, 2010 at 1:55 PM , Anonymous Anonymous said...

مسعود عزیز انتخاب خوبی بود.
دوستان توجه داشته باشند که این نوشتنها در برابر استبداد تازگی ندارد و همواره در تاریخ ایران از این نوع مقالات کم نبوده اند.
به نظر می رسد جمهوری اسلامی خواسته است با پیش کشیدن رژیم حسنی مبارک وضعیت کنونی استبداد در ایران را مورد توجه قرار دهد.
طبیعی است هنگامی که دولت بسیجی ها را برابر مجلس جمع می کند و شعار علیه رییس مجلس و دیگر نمایندگان منتقد می دهد، روزنامه جمهوری اسلامی جای خود دارد. این روزنامه نیز ناچار است برای حمله به دولت احمدی نژاد به دولت حسنی مبارک حمله کرده است.

 
At June 28, 2010 at 2:13 PM , Anonymous Anonymous said...

حالا کارتون به جایی رسیده که در روز روشن مطالب روزنامه وزین جمهوری اسلامی رو تحریف می کنید؟ این آقای شریعتمداری هی میگفت یه تخته سنگی تو کفش شما هست ما باور نمیکردیم.

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home