Friday, June 26, 2009

با کاربران تازه

برای اطلاع آن دسته از دوستان که تازه به این وبلاگ ناچیز پیوسته اند و ممکن است از حذف شدن کامنت هایشان دلگیر شوند عرض می شود.

این وبلاگ از روز اول تاسیس یک قانون اساسی داشته و آن هم ادب است. کسانی که عصبانی هستند و نمی توانند مخالفان خود را بدون دادن صفت مخاطب قرار دهند. کسانی که قلمشان با دشنام آشناست. کسانی که راحت به دیگران تهمت می زنند و حرمت مخالف را نمی دارند، با اجازه همه شما در بین کامنت گذاران ما جائی ندارند.

از آن جائی که صاحب وبلاگ فرصت چندانی مانند زمان های عادی برای بررسی کامنت ها و دادن اجازه نشر ندارد، فعلا کامنت ها باز است برای کامنت گذاران. اما قانون اساسی تغییری نکرده است.

بنابراین خواهش می کنم احساسات خود را موقع دادن کامنت کنترل بفرمائید که مسعود بهنود ناگزیر به جسارت حذف نشود.

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At June 26, 2009 at 3:06 AM , Blogger Unknown said...

استاد با احترام حرف زدن درباره مخالفان را از خودتان آموختيم. بارها از اين همه ادب و شكيباييتان در گفتگو ها و نوشته هايتان متعجب شده ام. چشم ما نيز چنين كنيم

 
At June 26, 2009 at 3:46 AM , Anonymous khosro said...

جناب بهنود ضمن عرض سلام بایدعرض کنم چیزی که ازسالهای خیلی دور یعنی اگر اشتباه نکنم شماراازنوشته هیتان درمجله فردوسی میشناسم وادب نوشتاری شما بوده که این سه چهار دهه همیشه دنبال قلمتان بوده ام وفکر میکنم کسیکه شمارابشناسد به خود اجازه نمیدهد ادب را فراموش هرچند که در حال حاظردراین مملکت زندگی کند

 
At June 26, 2009 at 4:27 AM , Anonymous فوار ارفعی said...

سلام آقای بهنود
من دیگه دارم نا امید میشم. فکر نمی کنم دیگه امیدی باشه که این جماعت سر عقل بیان. به نظر شما هنوز هم میشه امیدوار بود که تغییری به وجود بیاد و خون این جوونها بیخودی ریخته نشده باشه؟
اینها علاوه بر کشتار یک جنگ اطلاعاتی نابرابر راه انداخته اند. به نظر شما برآیند اوضاع به چه سمتی است؟ یکم بیشتر بنویسید.
خیلی مخلصیم.

 
At June 26, 2009 at 4:32 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام
چون اخبار به شما دیر می رسد و خدا می داند کی تایید شود این اخبار را به گوش شما می رسانم
1- در درگیری های هفته پیش در شیراز چشم پسر دکتر خیاطیان رئیس دانشکده مهندسی با اصابت گلوله نابینا شد و ایشان از سمت خود استعفا کرده اند
2- دکتر صادقی رئیس دانشگاه شیراز در پی فشار از فرمانداری شیراز آقای عزیزی استعفای خود را پس گرفت

 
At June 26, 2009 at 4:46 AM , Anonymous Anonymous said...

بهنود عزیز بد نوشتن را همیشه نباید ناشی بی ادبی تلقی کرد.
انسان وقتی که از قفس آزاد می شود احساس می کند باید با توسل به هرچیز دشمنش را مورد حمله قرار دهد که برخی اوقات به کارگیری حرفهای رکیک چاشنی نوشته هایش می کند.
باید بپذیریم که مردم ایران در قفسند وقتی سید احمد خاتمی در این برهه بحرانی خواستار شدیدترین برخورد با تظاهرکنندگان می کند و مردم نیز تریبونی برای اظهار نظر به این نوع هجویات نمی یابد با دیدن روزنه ای چون مجموعه مقالات تمامی دق دلشو خالی می کنه.
ممکن است به مرور زمان این مشی تغییر و نوشته ها اصلاح شود.
با سپاس
سهراب

 
At June 26, 2009 at 5:34 AM , Anonymous Hamed said...

بگو مسعود
باری دیگر امید به جان خشمگین و خسته مان آر! ناامید نخواهم شد و به فراموشی نخواهم سپرد جاودان ایمان خویش را به حماسه کلمات: دریغ است ایران که ویران شود. هنوز نگریسته ام تا خشمگین بمانم, تا مشتهایم انباشته بماند و گره از ابروانم رخت برنبندد. اما هر لحظه به شنیدن صدایی آشنا دلم پرخون و اشک می شود از این همه ظلم و ناسزا. به کدامین سرود سراییدست فلک را خدا که چنین ظلم روا میدارند بی هیچ ابایی و بر خود می بالند؟! این چه ظلمی ست که هر جمعه به انتظار کلامی نویدبخش از سوی ظالمان نشسته ایم و ... هرجمعه خونینتر از قبل؟! کلامی بگو دوباره: از امید بگو! از تاریخی که میدانی! منطق بباف: بگو که چنین نخواهد ماند و این همه کابوسی ست که با طلیعه صبح به فرجام رسد آنی! میخوانمت که قلم برداری و دوباره از امینه هامان بگویی, از ایران

 
At June 26, 2009 at 5:39 AM , Anonymous somapa said...

این روزا با این حال بد هی یاد اون آدم بد شانسی که هرکی هرچیزشو گم می کرد تو چادر اون می گشت و از قضا پیداش هم میکرد میفتم و خنده ام می گیره...

 
At June 26, 2009 at 6:35 AM , Anonymous Anonymous said...

کاش شماهم مثل نبوی و کوثر و ابطحی و ... به جمع کاربران فیس بوک می پیوستی بهنود عزیز

 
At June 26, 2009 at 6:43 AM , Anonymous Ali Saffar said...

صفاحت و بلاغت شما، بنده را به یاد شادروان احمد شاملو می اندازد.

 
At June 26, 2009 at 7:02 AM , Anonymous Anonymous said...

می دونید دلم می سوزه برای کسانی که در مقابل ظلم به دیگران ساکت می شینن و فکر می کنن که این ظلم هیچ وقت سراغشون نمیاد. نمی دونم چرا اینو نوشتم . انقدر این روزها غمگین بودم و بعد فکر کردم. بازرگان چه کشید؟ اقلیت های مذهبی، خانواده های اعدامیان 60 و 68 ؟ فکر کردیم خفه شیم سراغ ما نمیان

 
At June 26, 2009 at 7:33 AM , Anonymous ali said...

سلام
جناب آقای بهنود، اینجا به بهانه اندیشیدن، تفکر سلاخی می کنند... به هر ره که میرویم مسلخ است
خسته ایم، خسته ایم به وسعت یک بغض نازا

 
At June 26, 2009 at 7:35 AM , Anonymous Anonymous said...

کارکنان بیمارستان رسول در تهران اعلام کرده‌اند که از پزشکان خواسته شده تا علت مرگ کشته‌شدگان تظاهرات‌ها را فوت در حین عمل جراحی و یا سکته قلبی ذکر کنند. پزشکان از این کار خودداری کرده و آن را خلاف قسم‌نامه‌های پزشکی خوانده‌اند.

روز سه شنبه، 26 خرداد نیز تعداد زیادی از کارکنان این بیمارستان به برگزاری تظاهراتی اعتراضی در برابر بیمارستان پرداختند.

 
At June 26, 2009 at 7:55 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام، پادکست هایتان را شنیدم! پاکدست اول مربوط به بعد از انتخابات 1384 بود آیا برای بعد از این انتخابات؟؟؟؟ پادکستی در نظر دارید؟ من جزء کسانی بودم که چهار سال پیش این انتخابات را تحریم کردم اما امسال با شور و شوقی رفتم و مسائل را دنبال می کردم در شبکه های اجتماعی در مورد کاندیدا ها بحث می کردم و نهایتاً آن جمعه نزدیک به 2 ساعت در صف ایستادم تا رأیم را داخل صندوق بیندازم ولی حالا بعد از 2 هفته کاملاً نا امید و دلسرد شده ام! می ترسم از اینکه دیگر حتی حق انتخاب کردن را نیز نداشته باشم! پادکست قسمت اول حرف از امید بود سوالم این است که آیا کنون نیز با چنین امیدی صحبت خواهید کرد؟؟ پاینده باشید

 
At June 26, 2009 at 8:07 AM , Anonymous محمود said...

بهنود جان

نازنین یاسین به گوش که می‌خوانید؟! کسی که بخواهد توهین کند و دشنام گوید به راحتی کارش را می‌کند! اما من و دیگر دوستان که دل‌بسته‌ی این پنجره‌ی کوچک هستیم، سعی خواهیم کرد با الگو قرار دادن شما در مواجهه با مخالفان، آن‌ها را به کار نکوهیده‌شان یادآور شویم.

اولین قدم برای دموکراسی آزاداندیشی، احترام به خود است!

شاد زی

 
At June 26, 2009 at 8:18 AM , Anonymous شهرزاد said...

سلام آقای بهنود
من به نوشته هاتون ومقالاتتون خیلی علاقه مندم
ولی متاسفانه وبلاگ شمارافیلترکردن
یه خورده سخته
هرازگاهی می ام
باولع همه رومی خونم
ماناباشین
به نیام سلام برسونین
بای

 
At June 26, 2009 at 8:25 AM , Anonymous Anonymous said...

‫تصور کنید اگر جنتی یا احمد خاتمی ولی فقیه باشند چه به روز مردم می آورند ،و چگونه روزگار عباسیون و هارون الرشید را زنده خواهند کرد. دست آقایان منتظری، هاشمی، کروبی، خوئینیها، محمد خاتمی، طاهری، موسوی تبریزی، اردبیلی، مهاجرانی، حبیبی، بهشتی، مطهری، محتشمی، معین، فاضل، ...درد نکند که این بنای ستم را تدوین و تئوریزه ، یا با سکوت به علامت رضا آنرا آبیاری کردند و به این رفعت رسانیدند! تا زنده اید و خاطره ای از انقلاب در ذهن این مردم است کاری کنید، والا همان میشود که با میراث نبی اکرم کردند، و من یعمل مثقال ذرة شراً یره!

 
At June 26, 2009 at 8:51 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام
دانشگاه زنجان اتش زیر خاکستر است و بچه منتظر یک بهانه اند
یادتان باشد ماجرای ان دختر خانوم و معاون دانشگاه هنوز که هنوز است رنج مان میدهد
باید یاد اور شوم که ایشان همچنان از اقای رئیس جمهور حمایت میکنند

 
At June 26, 2009 at 10:26 AM , Anonymous Anonymous said...

شعری در اخبار روز هست برای شما

 
At June 26, 2009 at 10:28 AM , Anonymous Anonymous said...

احمدی نژاد در بیرجند با انتقاد از روشنفکران ایرانی و منتقدان خود ‏گفته بود "... اینها شیطان پرستان مدرن اند ، برخی قیافه روشنفکری می گیرند ، به اندازه یک بزغاله هم از دنیا فهم و ‏شعور ندارند."‏ پاسخ سیمین بهبهانی به احمدی نژاد : شنیــدم باز هم گوهر فشــاندی - که روشنـــفکر را بزغاله خواندی - ‏ ولی ایشــان ز خویشـانت نبـودند - در این خط جمله را بیــجا نشـاندی- سخـن گفـتــی ز عدل و داد و آنرا - به نان و آب مجــانی کشــاندی - از این نَقلت که همچون نٌقل تر بود - هیاهــو شد عجب توتــــی تکانــدی - سخن هایت ز حکمت دفــتری بود - چه کفتر ها از این دفتر پراندی - ولیــکن پول نفـت و سفره خلــــق - ز یادت رفت و زان پس لال ماندی - سخن از آسمان و ریسمان بود - دریـــغا حرفـی از جنـــگل نراندی - چو از بزغاله کردی یاد ای کاش - سلامـی هم به میــمون میرساندی ‏

 
At June 26, 2009 at 11:13 AM , Blogger جهانگرد said...

سلام
جناب بهنود با ادبت به من یکی ادب وتحمل مخالفان را اموختی ادب را از مودبی چون شما اموختم
زنده باشی وسلامت وپایدار

 
At June 26, 2009 at 12:09 PM , Anonymous behruz said...

جناب آقای بهنود سلام برای من رفتار با آقای موسوی و استقامت ایشان تا بحال بسیار جالب است. اول دور و بر آقای موسوی را خالی‌ کرده و ایشان را محاصره کرده اند و حالا از همه طرف به او حمله میکنند، منظورم حمله ی فیزیکی‌ نیست بلکه حمله غیر فیزیکیست منجمله تهدید برای ترساندن ایشان، گفتن و گفتن و هزار بار تکرار کردن که هیچگونه تقلبی صورت نگرفته، آنچنان که عنقریب خیلی‌ها به وجود تقلب شک کرده اند و میگویند شاید تقلبی نشده، حتا استفاده از دلرحمی و نصیحت و هزار شگرد دیگر آن هم از همه طرف، و متوسل شدن به کلک‌های منطقی، آیا یک انسان چقدر میتواند تحمل کند؟ اجازه بدهید نظرم را بگویم، به نظر من تمام توانشان را بسیج کرده اند که استقامت موسوی را بشکنند؟ از طرفی‌ برایم دردناک است دیدن این همه فشار بر یک انسان و از طرف دیگر تحسین برانگیز

 
At June 26, 2009 at 12:16 PM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود,
ما فقط مسئول آنچه می کنیم نیستیم ، بلکه برای آنچه نمی کنیم نیز مسئول هستیم...

 
At June 26, 2009 at 12:43 PM , Anonymous Anonymous said...

A beautiful poem:

با توام پست تر از پست ترین
با توام رذل تر از رذل ترین
که تو و مثـل تو یک عمر به گوشم خواندید
که چون آن غا صب ِ نامرد بشد حاکم دین
و چنان کرد و چنین
کـُـشت فرزند پیمبر از کیـن

مگر آن شاه شهیدان گـُـنهش جز این بود
طبق گفتار خودت
داد میزد که یزید است لعیـن
و چنان است و چنین
و بناحق شده او حاکم دین

یادم آید که بر آن مبنر تزویر چنین می گفتی
که همان واله ترین، ماه ترین، پاک ترین
پرسشی کرد از آن لشکر ِخونخوارترین
به کدامین گــُنهم می کــُشی ام ؟

تو جوابی داری ؟
به اولی الامر نمودست خروج ؟؟!!!

این که در دین تو حکمش مرگ است!!!
گویی آیین یزید و تو یکی است
یا همه مذهب و دینت الکیست
گوی با من که در این بینابین
کیست در نقش حـُسین
کیست پایش لغزید
کیست در نقش یزید

من سوالی دارم
او زنان را هم کشت ؟
بر سر پیرزنان می زد مشت ؟

اف بر این پستی و نیرنگ و فریب
آفرین بر شرف و جهد و تقلا و شکیب

By: A. R. B.

 
At June 26, 2009 at 12:57 PM , Blogger $ said...

goft kolukh andAz rA pAdAsh,SANG ast..pedar be man Amukht ke loghmeye loghmAni bokhor,sharb@e jAvdAneye hayvAn shorb kon,makhrute sokhan be ghA'ede benshAno sokhan be ghA'ede begu..va hargez deshneye doshnAm az niAm ba nakesh,hatA doshman..hatA be doshman..selseleye sokhanash halgheye gush kardam..ghAfel budam az chonin ruzAno shabAni ke joz ashko doshnAm selAhim nist,behnude aziz..ruzgAre gharinist pedar..

 
At June 26, 2009 at 1:03 PM , Anonymous Anonymous said...

This comment has been removed by a blog administrator.

 
At June 26, 2009 at 2:38 PM , Anonymous False Identity said...

This is a message for you young people (new comers to this weblog!) this weblog has a constitution!! Same as your country!! So your comment if it is insult, will be erase from this weblog not because you are violating people rights, because you violating the constitution of this weblog!! Your country has a constitution as well if you violate or disrespect that you will be erase physically!! Constitution is constitution do not mess with it!!

 
At June 26, 2009 at 2:57 PM , Anonymous Anonymous said...

مسعود جان تفاوت سنی من و تو آنقدر زیاد است که اگر بر دایره ی احترام قرار بگیریم از پشت به هم میخوریم واسه همین اینجوری برایت کامنت می گذرام:

خیلی خوب است که یک ایرانی متولد دهه ی بیست به این خوبی حضور دارد و رو اینترنت می نویسد و راه نشان میدهد. چیزی که نایاب است.

مسعود , نمی توانم خوش باشم , نمی توانم بخوابم , هر لحظه ام همراه با مردم معترض در گاز اشک آور غرق می شوم, دستگیر می شوم , شکنجه می شوم و گلوله می خورم,

روز های سختی است , میوه ی تبلی , تعصب و بی سوادی ما.

 
At June 26, 2009 at 3:08 PM , Anonymous رضوان said...

میدونم دشنام صورت خوشی نداره ، منم دوست ندارم بازدید کننده ها تو وبلاگتون دشنام بدن، اما راستشو بخواین وقتی کامنت های اونجوری آلوده رو میخونم احساس میکنم نوشته های شما و بقیه ی دوستانی که نظرات پاک میذارن بیشتر میدرخشه...همیشه گفتن تا سیاه نباشه سفید دیده نمیشه

 
At June 26, 2009 at 4:14 PM , Anonymous Anonymous said...

http://www.youtube.com/user/adminsazegara#play/all/uploads-all/0/femrnbSq_iE
ما پیروزیم چگونه با کودتا مبارزه کنیم رهنمودهای سازگارا

 
At June 26, 2009 at 6:21 PM , Blogger aminharati said...

او را چند پدر خطاب کردم ببخشید نمی دانستم اینگونه است به اما از یکی از نگهبانان سلولی که در آن زندانی بودید شنیده بودم که بسار ماخوذ به حجب و حیائید.
ای مرغ سحر چو این شب تار/
بگذاشت ز سر سیاه کاری/
وز نفخه ی رو ح بخش اسحار/
رفت از سر مردگان خماری/
ایزد به کمال شد پدیدار/
و اهریمن زشت خو حصاری/
...
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
اختر به سحر شمرده یاد آر
آنچه بین شما و محمد قوچانی میگذرد مرا یاد این شعر انداخت

 
At June 26, 2009 at 7:13 PM , Blogger Unknown said...

I'm a first time visitor to this site. With all my respect I have this question:
Mr. Behnood has proven to be an excellent wordsmith. But in the first page as regulations to write a comment here, I was wondering why in this phrase,
این وبلاگ از روز اول تاسیس یک قانون اساسی داشته
he uses, "قانون اساسی"?
We are used to see the word constitution as a قانون اساسی and that seems very off the point here.
Is anybody can teach me something I may don't know?

 
At June 26, 2009 at 8:28 PM , Anonymous Anonymous said...

سکوت گندم
می تواند
گرسنگی باشد و غریو پیروز قحط،
هم چنانکه
سکوت آفتاب
ظلمات است
اما سکوت آدمی
فقدان جهان و خداست .

 
At June 26, 2009 at 8:38 PM , Anonymous Anonymous said...

به حضرات جمارانی و پاستور نشین که وعده ها دادند سی سال پیش.
چه شد
که آن دستار سبز
که قرار بود فقط
کمربندی شود
طناب دار شد .

 
At June 26, 2009 at 8:41 PM , Anonymous Anonymous said...

Please remove the sender info before forwarding this email to others.
Dear friends,
People in Iran need your help. The gov has set up a website (gerdab.ir) for identifying people participating in protests. Please
open then link below and keep the browser window open to swamp their servers with requests and bring it down.

http://freedomforiran.angelfire.com/GerdabSynAttack.html
Thank you.

 
At June 26, 2009 at 8:57 PM , Anonymous Anonymous said...

خبر داری ای شیخ دانا که من
خداناشناسم...خداناشناس
نه سربسته گویم دراین ره سخن
نه از چوب تکفیر دارم هراس
خدایی بدینسان اسیر نیاز
که بر طاعت چون تویی بسته چشم
خدایی که بهر دورکعت نماز
گراید به رحم و گراید به خشم
خدایی که جز در زبان عرب
به دیگر زبان نفهمد کلام
خدایی که ناگه شود در غضب
بسوزد ز کین خرمن خاص و عام
خدای تو در وصف غلمان و حور
دل بندگان را بدست آورد
به مکرو فریب و به تهدید و زور
به زیر نگین هر چه هست آورد
خدایی که با شهپر جبرییل
کند شهر آباد را زیرورو
خدایی که در کام دریای نیل
برد لشگر بیکرانی فرو
خدایی که بی مزد مدح و ثنا
نگردد به کس چاره ساز
خدا نیست بیچاره ورنه چرا
به مدح و ثنای تو دارد نیاز
نه پنهان نه سر بسته گویم سخن
خدا نیست این جانور اژدهاست
مرنج از من ای شیخ دانا که من
خداناشناسم...خداناشناس .

 
At June 26, 2009 at 10:04 PM , Anonymous Anonymous said...

نظر جناب بهنود و برخی از دوستان را در مورد اظهارات خویش که کلمات زشتی در آن بکار رفته بود خواندم و بنظر ایشان و دیگران کمال احترام را میگذارم. روزی که این انسان ناچیز 70 ساله از دنیای مادی رخت برکشد و آثار سی ساله ادبی او در معرض دید فارسی زبانان و جهانیان قرار گیرد آنگاه قضاوت خواهد شد که این شخص بی ادب بوده است یا خیر. اما دوست عزیز، هموطنان ایرانی توجه داشته باشید که در همین لحظه هزاران نفر جوانان دسته گل ما در زندانهای وحشتناک این رژیم خونریز هستند و احمد خاتمی در نمازجمعه تهدید به کشتار این انسانهای در بند میکند. ای وجدانهای آزاد جهان بخویش آیید، زمان زمان ادب و بی ادبی نیست، زمان قیام است زمان حرکت است زمان امید دادن و خونها را به جوش آوردن است. زمان تحقیر کردن دشمن و نشان دادن عظمت و قدرت و کوبندگی ملت بزرگ ماست. من افتخار میکنم که این جماعت را به زشت ترین نامها مورد خطاب قرار دهم چون برای آنها کوچکترین ارزشی قائل نیستم زیرا دشمنان وطن من هستند. دارند جوانان ما را قیمه قیمه میکنند و شما صحبت از ادب میکنید، هیهات. این حکومت خطر بزرگی برای جهان و قاتل ملت ایران است. زمان عیسی گونه رفتار کردن نیست ما صورتمان را نمیگیریم تا بر آن بزنند هر کس بزند میزنیم و نمیگذاریم مارا نابود کنند. ساده است که من سر لپ تاپ بنشینم و چای بخورم و صحبت از ادب کنم ولی جوانان دسته گل ما در زندانهای مخوف رژیم حتی از آب و غذا هم محروم باشند و هرلحظه در انتظار اعدام. آقای بهنود به مبارزه با ارزش خود ادامه دهید ولی هر زمانی شرایط خود را دارد. امروز هم به ادامه راه شما نیاز داریم و هم به قیام و زدن ضربه فیزیکی متقابل به دشمن. من بهیچ عنوان از کلماتی که در مورد خامنه ای و احمدی نژاد بکار برده و میبرم نه تنها احساس شرم نمیکنم بلکه آنرا لازم میدانم. در میدان جنگ که قطعات ادبی نمیخوانند میخورند و میزنند. درود بر ملت مبارز ایران، درود بر جوانان غیوری که این پیرمرد 70 ساله خود را خاک پای آنها میداند. سروجان فدای آزادی. آقای بهنود اگر این متن را پاک میکنید استدعا دارم که شعار زیر را پاک نکنید وبگذارید بدست مبارزان داخل وطن و ایرانیان معترض در سراسر دنیا برسد و میلیونها نفر یک زبان آنرا تکرار کنند. فکر میکنم شعارهائی نظیر این از هزاران کامنت و مقاله در این لحظات بحرانی بیشتر لازم است:
احمدی آی احمدی: ‏
رأی ماروُ بُردی، ولی کورخوندی‏
حق ما را خوردی، ولی کورخوندی‏

خیال نکن از اربابت میترسیم
از اون بالا میندازیمش کورخوندی‏

‏ ضحّاک مار بِدوشه رهبر تو‏
هر کدوم از ما کاوه ایم، کورخوندی‏

جوونای بیگناه ما روُ کشتین
بدست قانونت میدیم کورخوندی

ملت ما همیشه استواره
کار شما بی وطنا فراره‏


رهبر ما نداست
پناه ما خداست

Neda Leader of Us
Oh, God Help Us

دو بند فوق سه بار تکرار شود.

 
At June 26, 2009 at 10:23 PM , Anonymous Anonymous said...

Translation Initiative for Iranian Protesters (TIIP)
A Grassroots Initative to Provide Free Translations for the Iranian Protest Movement:
===================================
The Translation Initiative for Iranian Protesters (TIIP) is an ad hoc initiative to produce free, publication-ready translations of the communication streaming out of Iran in the Farsi (Persian) language in the form of e-mails, YouTube videos, Facebook entries, press releases, and other media. We leverage volunteer translators, interpreters, linguists, bilinguals, and technical and administrative support personnel to achieve these goals. Our approach is similar to crowdsourcing, but with greater emphasis on the use of professional translators, writers, and editors. Our platform is the wiki. We make liberal use of social media such as Twitter and Facebook to communicate and to attract attention to our initiative.

Address: http://translate4iran.org/

 
At June 26, 2009 at 10:54 PM , Anonymous Anonymous said...

اعلام همکاری شیخ اصلاحات با دسته جنتی و هییت ویژه ، کوتاه آمدن از خواسته ها و تجدید بیعت با کسانی است که از مقدسات در نماز جمغه برای رسیدن به مطامع خویش مایه می گذارند . آیا همکاری با کسانیکه از قبل شفافیت و عدم تخلف در انتخابات را اعلام کرده اند صحیح است .

 
At June 26, 2009 at 11:57 PM , Anonymous Anonymous said...

سلام بهنود عزیز.
انچه به جایی نمی رسد فریاد است.
خواهش میکنم مطلب زیر رو انالیز کنید این رهبران ما چقدر ساده هستند
مگر گفته نشد سیاست خارجی اوباما در ما ههایی اول به چالش کشیده خواهد شد؟
به راستی اوباما با این حکومت بسیار بی تجربه برخورد کرد دو تا نامه و یک تبریک با یک دعوت به جشن باعث شد اعراب و اسراییل و روسیه خوابشان نبرد و رزیم را در مسیری هدایت کنند که چنین افتضاحی به بار بیاورد و ابزار تست سیاست خارجی امریکا شود.اقایان فکر میکردند بوی کباب می اید ولی داشتند خر داغ میکردند.
به هر حال باید خواب مذکره با امریکارا فعلا ببیندد و در حسرت اینکه بزرگترین دشمن شان که به راحتی داشتند ازبین میبردند بمانند و پشت پای دوستان عرب و روس شان را مزمزه کنند و حسرت حمافتشان را بخورند چرا که امروز کسی به اندازه اعراب و روس ها و اسراییل از ای وضعیت خوشحال نیستند.
ramin

 
At June 27, 2009 at 12:14 AM , Anonymous Anonymous said...

خانواده ندا آقا سلطان - تحت فشار مقامات مجبور به ترک آپارتمان مسکونی خود در خیابان مشکینی تهران شدند
و برگزاری هرگونه مراسم سوگواری را از سوی آن ها ممنوع اعلام کردند.

 
At June 27, 2009 at 12:30 AM , Anonymous Anonymous said...

روز شنبه ۳۰ خرداد، ساعت هفت بعد از ظهر پیکر ندا در اثر اصابت گلوله به روی سنگفرش خیابان افتاد و پس از چند لحظه، این دختر جوان غرق در خون جان سپرد. این سرنوشت بسیاری از جوانان سرزمین ما در انتخابات خونین اخیر بود. به همین مناسبت، جمعی از مادران که فرزندان‌شان در وقایع اخیر کشته شده‌اند، فراخوانی برای تجمع در روزهای شنبه، ساعت هفت بعد از ظهر در پارک لاله داده‌اند. آنان در اطلاعیه‌ی خود چنین نوشته‌اند:

در کمتر از دو هفته، بیش از 800 نفر از فرزندان ما بازداشت، صدها تن مجروح و ده‌ها تن کشته شده‌اند.

به کدامین گناه فرزندان ما را به قتل می‌رسانید؟ به چه جرمی، همه مادران ایران را عزادار کرده‌اید؟

ما، از حق خود و فرزندان‌مان نخواهیم گذشت.

 
At June 27, 2009 at 12:47 AM , Anonymous Anonymous said...

هموطنان عزیز لحظات بسیار حساس و هولناکی را میگذرانیم. جوانان عزیز ما در خطر نابودی در زندانهای رژیم ضد انسانی خامنه ای هستند و من شکی ندارم که در همین لحظات دارند آنهارا نابود میکنند چون این جانیان به هیچ قانونی پایبند نیستند. هموطنان داخل کشور را ترسانیده اند و نمیتوانند بیرون بیایند و آزادی جوانان خود را درخواست کنند. اما برای خارج نشنینان که مشکل وجود ندارد. اگر یکپارچه به سایت ها و رسانه ها هچوم آوریم و هر روز صدها تظاهرات در گوشه و کنار جهان برپا کنیم شاید این رژیم خونریز بترسد و بیرحمی را متوقف کند. اینها دیگر به سیم آخر زده اند. امروز شنبه است و در خارج همه تعطلیند. تمام روز را به این کار اختصاص دهید و اجازه ندهید که مرگ مایکل جکسون آمریکائی وضعیت خطرناک جوانان در بند ایرانی را تحت الشعاع قرار دهد. ما ملت سرفرازی هستیم بپاخیزید.
پیرمرد

 
At June 27, 2009 at 12:51 AM , Anonymous Anonymous said...

مسعود عزیز آقای خامنه ای در نماز جمعه آب پاکی را بر هر چه انتخابات و آرای مردم ریخت و یک تنه در برابر همه مردم ایستاد و گفت احمدی نژاد از همه مقامات و حتی یار و قار قدیمی خود به ایشان نزدیک تر است.
یادتون میاید که
همین خامنه ای پس از انتخاب خاتمی به عنوان رییس جمهور گفت در کشور هیچکس برایش هاشمی نمی شود. یاری که به قول خودش در سال 1342 برای امرار معاش به وی وام داده است. یاری که پس از فوت خمینی قبای رهبری را که برازنده اش نبود به او پوشاند. یاری که برای حذف بنی صدر در پیشاپیش خامنه ای و بهشتی بود.
یاری که 8سال جنگ تحمیلی را فرماندهی کرد یاری که اگر او نبود ایشان هیچگاه پایش به شورای انقلاب و نماز جمعه باز نمی شد.
البته در گذشته ایشان به یار بسیار نزدیک دیگر که بالاترین مقام امنیتی کشور را به عهده داشت و به دستور ایشان دیگراندیشان را می کشت و یا با اتوبوس روانه دره می کرد رحم نکرد و کشت تا مبادا در بازجویی هایش بر تاریکخانه جنایات خامنه ای نور بتاباند.
مطالب یادشده را به عنوان مقدمه گفتم
تا اصل مطلب را بگویم.
اطرافیان خامنه ای باید حواسشان جمع باشد که ایشان به هیچکس رحم نمی کند حتی به ولی نعمت خود یعنی هاشمی.
از طرفی من می خواهم از آیات عظام قم بپرسم آیا سخنان خامنه ای در نماز جمعه که می گوید احمدی نژاد از هاشمی به او نزدیک تر است این را نمی رساند که فرد مورد نظر از پیش انتخاب شده وانتخابات یک بازی کثیفی بود ه که برای پز دادن به راه انداخت؟
آیا تریلیون ها تومانی که در انتخابات هزینه شد تا نمایشی مضحک در جهان به ثبت برسد از نظر شرعی فعل حرامی نیست؟
آیا همین 14میلیون نفری که به قول مجرمان انتخابات به موسوی رای داده اند و خواهان پس گرفتن آرای خود هستند مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی زیر سئوال نمی رود؟
سهراب

 
At June 27, 2009 at 12:53 AM , Anonymous مهدی موعود said...

مثل اینکه من چیز بدی نوشته بودم که سانسور شد. شایدم اصلاً به دستتون نرسیده. دیگه مثل کامنت قبلی مفصل نمی نویسم. با حیوانات انسان نمای وحشی با ادب نمی توان سخن گفت. اصولاً نمی توان سخن گفت. این حشرات موذی را باید کشت. مترو را باید به آتش کشید.اتوبوس ها را آتش زد. صداو سیما را نابود کرد. نگران بیت المال نباشید. با تنها یک میلیارد دلار از میلیاردها دلار دزدی می توان همه را از نو و بهتر از قبل ساخت. باور کنید راه دیگری نمانده. این هزینه ادب مند بودن، مسامحه، انفعال و بی تفاوت بودن به رژیم است. من طرفدار موسوی هستم. اگر خامنه ای در این کودتا پیروز شود باید فاتحه ایران را خواند و منتظر جنگ بین المللی قریب الوقوع ماند. حال ببینید کدامیک کم هزینه تر است. مودب بودن؟ خشونت متقابل؟ انفعال؟ مسامحه؟ بی تفاوتی؟ من که از کشتن موجودات بی مغزی بنام بسیجی و لباس شخصی ابایی ندارم. حال گاندی وار می خواهید مبارزه کنید؟ پس منتظر بمانید سراغ شما هم بیایند و مودبانه دستگیرتان کنند. آقای بهنود جایش گرم و نرم امن است. البته بازم آفرین به شرفش که مثل خیلی ها از پای گود نمی گوید لنگش کن!فعلاً علاج آنی درست مثل یک بیمار اورژانسی قطع ارتباطی و دامن زدن به اغتشاشات است. مردم مطمئناً پیروز می شوند اگر به هر نحو و صد البته با چنگ و دندان نشان دادن به اعتراضات ادامه دهند. حریف وحشی است. ادب برای بی ادب حرام است. والسلام

 
At June 27, 2009 at 1:08 AM , Anonymous مهدی موعود said...

ادب مرد به ز دولت اوست. سلام . مودبانه از مردم می خواهم ا- خواهشمند است با نهایت ادب و احترام متروی زحمت کش را از کار بیاندازید. 2 - اتوبوس های مهربان باربر را داغون کنید. 3- صدا و سیمای مهربان تر از مادر را به آتش بکشید. 4- بسیجی های مظلوم را با گلاب بکشید. 5- لباس شخصی های محترم را آنچنان در آغوش بفشارید که از مهر شما قالب تهی کنند. مگه نمی شه همه این کارها را با احترام انجام داد؟ باور کنید کار نشد ندارد. جواب خشونت فقط خشونت است. ورنه منتظر بمانید تا دو دستی (یک دست باتون و یک دست تفنگ)حقتان را کف دستتان بگذارند. خود دانید. از من گفتن. دید که هیچ تحلیل گری پیش بینی این کودتا را نکرده بود. حتی مبارز بسیار بسیار محترمی چون بهنود جان عزیز که دور قبل ریاست جمهوری احمدی نژاد را ناباورانه پیش بینی کرده بود. (مصاحبه با صدای آمریکا با آقای بهارلوی جایش خالی). حالا همه کارشناس شده اند غافل از اینکه حتی یک در میلیارد هم پیش بینی چنین وضعی رو نمی کردند. قدر سوزن عقل داشته باشید شما را به خدا. دوباره والسلام

 
At June 27, 2009 at 3:04 AM , Anonymous Anonymous said...

مطلبی که می خواهم تعریف کنم خاطره ای است از سخنان آیت الله سید حسین تبریزی دادستان اوائل انقلاب در تبریز و تهران است که در مبارزات انتخاباتی دوره چهارم در شهرما تبریزایراد کرد.
او در باره اختلاف خامنه ای با خود چنین بیان کردک
" مردم شریف آذربایجان آیا می دانید چرا آقای خامنه ای با من مخالف است؟ بلی اختلاف بین مااز هنگامی آغاز شد که من یک پاساژه یک سرمایه دار را در تبریز مصادره کردم . از آن هنگام آقای خامنه ای همواره تلفنی تاکید داشت که این پاساژ را به صاحبش بازگرداندم. من
محلش نگذاشتم ولی درخواست تلفنی او قطع نمی شد. تا اینکه دادستان انقلاب در تهران شدم و تلفن ها برای رفع توقیف ادامه داشت. یک روزی پیشش رفتم و علت این همه اصرار را از وی پرسیدم . آقای خامنه ای گفت" پدرم می گوید اگر این پاساژه به صاحبش بازگردانده نشود آقت می کنم."
پرسیدم چرا؟
آقای خامنه ای گفت" صاحب این پاساؤ پیش از انقلاب ماهانه 500تومان مستمره به پدرم می داده است"
برادران و خواهران بزرگوار مشکل ما در گذشته مسئولین کشور است. چون کسانی بر ما حاکم هستند که دست گدایی به سوی این مالک و آن سرمایه دار دراز می کردن تا امرار معاش کنن. حالا کل کشور را در دست دارن و ریختن خون و مال مردم نیز برای خودشان مباح می دانن.
شاهسوند

 
At June 27, 2009 at 3:45 AM , Blogger Unknown said...

سلام،
به تمام كساني كه مثل من نمي‌توانند اين ديكتاتوري و عواقب آن را تحمل كنند و از طرف ديگر نمي‌توانند جانشان را بيهوده! به خطر بياندازند، يك پيشنهاد دارم كه خواهشاً اگر هم نظر بوديد تا مي‌توانيد اطلاع رساني كنيد.

در ساعاتي كه معمولا پيش از اين تظاهرات سكوت بود و در همان ميدان‌ها و اطراف آن به صورت خيلي ساده به پياده‌روي بپردازيم. يعني بدون هيچ شعار ( حتي الله اكبر) و بدون پلاكارد. در نگاه اول شايد بيهوده به نظر بيايد اما مطمئن باشيد آنان كه لازم است ببينند (مزدور و ديكتاتور) متوجه جمعيت غيرعادي مي‌شوند و اين نشانه حضور و آماده باش بدون هيچ دردسري است. و مزدوران اين حكومت را آرام آرام خسته خواهد كرد. به جاي اينكه آنها منتظر خسته شدن ما باشند ما منتظر خستگي آنها مي‌مانيم. در اين حركت لازم است حتي اگر تعداد ما زياد و مزدور كم بود باز هم براي امنيت و ندادن بهانه رعايت شود كه فقط در حد پياده‌روي بماند.

از فوايد ديگر اين است كه ديگر نيازي به يك هماهنگ كننده و رهبر نيست و كسي هم متهم به اغتشاش نمي‌شود!

فردا يكشنبه پيادروي براي سلامتي را
شروع مي‌كنم و منتظر شما هستم

 
At June 27, 2009 at 4:34 AM , Anonymous Mostafa said...

بهنود عزیز.......
من یک دانشجوی معماری هستم... گرچه یکی دو سالی است فارغ التحصیل شده ام.... روزی یکی دو بار به وبسایت شما سر می زنم.... تمامی کتابهایت را هم که امکان دسترسی به آنها را داشته ام حداقل یک بار خوانده ام..... در زندگی کمتر کسی بوده که بخواهم جای او باشم، ولی این لحن و قلم شما بارها این آرزو را در دلم برانگیخته که ای کاش من بهنود بودم و ای کاش سواد و قلم و منش بهنود را می داشتم....وقتس شما را خارج از وطن می بینم یاد آن گوشه از فیلم کمال الملک می افتم که استاد نقاش خطاب به میرزا جمله ای با این مضمون می گوید: " دیگر ملل هزاران مثل من دارند و هر یک را بزرگ می دارند، شما یکی چو من دارید و قدر نمی دانید".... مثل همیشه برایتان چنین می نویسم: "بهنود را دوست می دارم

شاگرد شما: مصطفی مصطفی زاده

 
At June 27, 2009 at 5:07 AM , Anonymous Anonymous said...

سخنگوي وزارت امور خارجه افزود: اگر آقاي پوئترينگ در گفته خود مبني بر حساسيت پارلمان اروپايي نسبت به نقض حقوق بشر، آزادي‌هاي اساسي و احترام به شخصيت انسنها صادق است بايستي هنگاميكه مردم بي دفاع غزه تحت حملات و كشتار وحشيانه رژيم صهيونيستي قرار داشت نيز از اين مردم بي‌گناه و مظلوم حمايت مي‌كرد. اين در حالي است كه پارلمان اروپايي در جريان كشتار مردم بي‌دفاع غزه فعاليتي را كه افكار عمومي مردم دنيا و مردم اروپا از آن پارلمان انتظار داشته و آقاي پوئترينگ هم اشتياقي براي سفر به منطقه و فشار بر سران رژيم صهيونيستي يا همدردي با ملت مظلوم فلسطين از خود نشان نداد.


‫تا اینجای کار قبول کردند که علیه مردم خود جنایت کرده اند.

 
At June 27, 2009 at 5:30 AM , Anonymous Anonymous said...

با سلام جناب بهنود

پرسشی از شما دارم که میدانم پیچش تاریخ ایران را خوب می‌بینید. رای مان را دادیم، اعتراضاتمان را هم کردیم تعدادی کشته و مجروح و بسیاری در بند شدند و بسیاری دیگر از خانوادهای قربانیان گرفتار ستمی دوباره گشتند. حل که اعتراضات فروکش کرده آیا این ستمپیشگن نیستند که جانی تازه میگیرند و گستاختر از گذشته بر ریشهٔ این مردم کهن ضربه میزنند. چه سود و چه نتیجه داشت؟ شما که این همه خوانده اید و سرگزشتها میدانید آیا فکر می‌کنید این جنبش راه به جایی‌ میبرد یا فقط یک طوفان احساسات بود که خوابید و رفت پی‌ کارش.دیگر شور و حرکتی‌ در مردم نمیبینم. انگار در سیاهی هم میشود آسوده زیست.
رضا

 
At June 27, 2009 at 6:06 AM , Anonymous Anonymous said...

‫‫این نقشه ها همه برای شکستن هیمنه‫مرجعیت در برابر ولایت است؛ آنهم نه لایتی که مبنای آن عقل و علم و ورع است. راستی اگر این قوم هریک از اینها را میداشتند کارمان به اینجا میکشید؟ همین فردا ست که از ونزولا هم توضیح المسایل بیاورند!
‫ای خبرگان! چیزی بگویید! به داد اسلام برسید! ای علمای ا علام! به داد ایران برسید! حرمت این کسوت که از اهل بیت به شما رسید را حفظ کنید. اگر آقا یان چیزی نگویند، فردا با ید جیره خور رییس جمهور تحمیلی بشوند. این آقایان آنقدر که از یک مرجع "به حق" حساب میبرند از حنجره خونین ملت نمیترسند. امروز است که "مداد شما" کا ری تر از دم شهدای ماست.
‫بگویید.فریاد بزنید. بنویسید!

 
At June 27, 2009 at 7:12 AM , Blogger Unknown said...

سلام و سپاس بر مسعود بهنود؛ این نوشته را 21 ژوئن نوشته ام حیف ام آمد به خدمتتان نفرستم.
با ارج فراوان؛
سهراب رهنما

کم اندیشیدن
اکا واژه ایست که تاجیک ها همان چیزی که ما به آن آقا میگوییم را بکارمیبرند!
شاید بپرسید این دیگر چیست و چه ربطی به بیست و دو خرداد دارد!؟ نکته ایکه بسیار برایم زیبا آمد در این چند روزه همراه با درگیری های انتخاباتی و نامیدن مردم به خس و خاشاک؛ و سخنی که میخواهم آنرا باز کنم بازی تیم فوتبال مردم ایران و کره جنوبی میباشد!!!
پیش از بازی یکی از گردانندگان تیم ایران گفته بود که تیم کره جنوبی انگیزه ای آنچنانی برای بازی ندارد و بدون نیاز به بردن و باختن به میدان میآید و کاری آسان خواهد بود تا این بازی را برد!!
از سوی دیگر تیم کره جنوبی آشکارا گفت که برای اینکه برادرانشان از کره شمالی بتوانند برای جام جهانی با هم از یک گروه بالا بروند همه ی تلاش شان را میکنند تا یا از ایران ببرند یا دست کم مساوی کنند!!!
اکنون این برادارن کره ای با تلاشی که کرده اند به جام جهانی راه یافته اند و اینکه میگویم براداران میخواهم برابری دهم با همان واژه اکا که ما ایرانیان از زمان قجرهای به آن آقا میگوییم!
بله؛ بسیار کم ایرانی،آذربایجانی، کرد، افغانی یا تاجیکیان تاجیک یا ازبکستانی یا ترکمنستانی را میشناسم که خود را برادریا اکا، کا، کاکا، کاک، کاکو بداند؛ و نخستین کس که به اکا احمدی نژاد تبریک ریاست گفت اکا کرزای بود از افغانستان و به روشنی میدانم که اکا کرزای هم برای دوره ای دوباره خیز برداشته و آرزویی مانند آنچه که اکا احمدی نژاد داشت را در سر میپروراند و رفتارهای همانند را در افغانستان دارد!
دومین کسی که به اکا احمدی نژاد تبریک گفت جناب اخا شیخ حسن نصراله بود که گویی اینکه لبنانی و عرب است برای ایشان برادری کوچکتر است که نیاز به یاری ایشان دارد و اگر ایشان را انگیزه یاری از این برادر نباشد گروه برادر کوچک به انزوا خواهد رفت!
و همینگونه برادران فلسطینی که اکا احمدی نژاد را برای پولهای نفت این اش دوست دارند، هرچند زمانی که صدام را کشتند تا دیوانش را پایان داده باشند، همین برادران فلسطینی اکا احمدی نژاد در کوچه و برزن های فلسطین، داد مرگ بر ایران سردادند و گناه کشته شدن یل عرب را بر گردن ایرانیان غاصب قادسیه دانستند.
حال آنکه اگر کمی بیشتر دیوان صدام به ژرفای کار میپرداخت ستمی که بر ایرانیان رفته بود آشکار میگشت و این سادگی و لودگی که جمهوری اسلامی غرامت ها را به برادان عراقی و عرب اکا احمدی نژاد بخشیده است، دیگر کاری دشوار و انجام نشدنی میگشت!
اکنون دستگاه جمهوری اسلامی بگونه ای مردم را پای صندوقهای رای کشانیده که جناب اخا ابلیس باید بیاید و درس اکابر بر نزد ایشان برود تا بفهمد که چگونه باید آدمیان را گول بزند و تازه این را فهمیده که از ابتدای آفرینش تاکنون سماق می مکیده و آن بهره وری که باید را نداشته است!
آمدیم و رای خود را به صندوق انداختیم و رای مان داوری شد ونیز نباید سخن بگوییم که خود رهبر داریم و میگوید آبرویش را ما به او داده ایم!!! و اگر اتفاقی بیافتد بر گردن خودمان است!؟
شاید کسی مانند اکا احمدی نژاد تاکنون دیدگاه دستگاهیان را بر مردم به این آشکاری نگفته بود، کمی که بیاندیشیم می بینیم او کسی است که همه کارهای را لخت و برهنه میکند و همه چیز را برهم میزند و شگفتی برادرانش را نیز فراهم میکند! آگاهی میدهد که در درون دستگاه چه میگذرد؛ بسیار از آگاهی ها که می بایست تاریخ نگارها می جستند و نمی یافتند را او آشکار کرد و بسیار گفت و کم اندیشید!!!
و این کم اندیشیدن این اکا جان است که همه را بر یک احساس خطر بسیج کرده، کم اندیشیدنی که از پایه های دیرین وکهن ایرانیان گرفته تا زیرساختهای نوین و جهان نو را به نابودی میکشاند.
آری اکا جان ما برادران در این سده بیستم و یکم با هم چه میکنیم! و آن فرزندان مغول با هم چه میکنند؟!

 
At June 27, 2009 at 7:17 AM , Anonymous Anonymous said...

آقای مسعود بهنود این مطلب را جدی بگیر و همانطوریکه مدعی هستی که 50 سال قلم می زنی خواهش می کنم باید بپذیری که آقای خامنه ای هم با بیش از 60 سال مطالعه و ریاضت شبانه روزی ارتباطات ماوراء طبیعه کسب کرده است.
بنابراین هنگامی که ایشان در باره چیزی اظهار نظر می کنه مطمئن باشید که درست است و مو لای درزش نمی ره.یک مثال تاریخی می آورم تا موضوع کاملا روشن شود.
آقای خامنه ای پس از قتلهای زنجیره ای در نماز جمعه فرمودند که این قتلها کار عوامل موساد و سیا است.
بعد شما دیدید که نیروهای امنیتی برای اثبات سخنان ماورای طبیعه ایشان کسانی را زیر شکنجه مجبور به اعتراف کردن بله قتلهای زنجیره ای با همکاری موساد و سیا انجام داده اند. نمونه آن خانم سعید امامی بود که ضمن اعتراف به همکاری با عوامل خارجی خوابیدن با مردان نامحرم را پذیرفت.
متاسفانه وزارت اطلاعات دولت خاتمی برخلاف نظر مقام عظمای ولایت با صدور بیانیه ای مسئولیت قتل های زنجیره ای را پذیرفت.
برای اینکه گندش بیش از پیش بیرون نیاد، آقا دستور فوت سعید امامی را داد.
حالا نوبت انتخابات ریاست جمهوری است. ایشان در نماز جمعه بازهم با همان ارتباطات آسمانی کذایی گفته اند تقلبی در انتخابات نشده است. البته با توجه باینکه دولت اصلاحاتی در کار نیست حتما شورای نگهبان احمدی نژاد این بار ثابت خواهد کرد که بله اصلا تقلبی صورت نگرفته است. و مشتی محکم بر دهان موسوی و هوادارانش خواهند کوبید.
ضمن اینکه به قول کدخدایی(واقعا باید دم کدخدا را دید و ده را چاپید) 3میلیون جابجایی رای مردم در 50حوزه تاثیر گذار نبوده است.
انتخاب اعضای کمیته حل اختلاف شورای نگهبان نیز پیشاپیش نتایج بررسی مشخص خواهد بود و این یعنی اثبات سخنان گهربار رهبر .
البته خانم رهبر نماینده بسیار اصولگرای مجلس نیز پیش از انتخابات در مصاحبه با شبکه ایران خبر از پیروزی احمدی نژاد با 24میلیون رای داده بود
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=53208
البته این به معنی هم سطح گرفتن خانم رهبر با مقام معظم رهبری نیست بلکه ایشان فقط پیش بینی کرده که دقیقا همان شد که همه دیدیم و شنیدیم.
سهراب

 
At June 27, 2009 at 7:53 AM , Anonymous Anonymous said...

مسئله "کشف انواع تقلب های سیستماتیک" است، نه بازشماری آرا

دنبال نخود سیاه فرستاده نشویم.

شورای نگهبان پذیرفته است که در 50 حوزه حدود سه میلیون رای اضافی به صندوق ها ریخته شده است. مسلما این نوع تقلب "تصادفی" نبوده است. بلکه "سیستماتیک" بوده و این هم بدون هماهنگی مجری (وزارت کشور) و ناظر (شورای نگهبان) میسر نمی باشد.

به گمان من در قدم اول باید بتوان از مسئولین و دست اندرکاران این حوزه ها سایر موارد سیستماتیک تقلب برنامه ریزی شده در مرکز را در آورد. . اول بدنه اصلی درخت تقلب را با اطلاعاتی که با تجسس در این 50 حوزه بدست می آوریم ترسیم کنیم، بعد برویم سراغ شاخه های ریزتر و برگ ها.

الان توپ در زمین آن هاست. باید هشیار بود توپ را در زمین معترضین نیندازند و با مشغول کردن آن ها به موارد تصادفی تقلب، زمان و مشروعیت بخرند و همه چیز را لوث کنند. باید تمام تلاش ها روی تقلبات سیستماتیک متمرکز شود. باید یقه سیستم (مجری-ناظر) را ول نکرد تا از آن ها "انواع" تقلب را در آورد بعد اگر لازم شد به سراغ بازشماری آرا رفت.

فراموش نکنیم، مسئله "بازشماری آرا" نیست. مسئله "کشف انواع تقلب های سیستماتیک" است. دنبال نخود سیاه فرستاده نشویم!

 
At June 27, 2009 at 8:13 AM , Anonymous Anonymous said...

از استاد قلم اجازه می خواهم که یک جمله در باره سخنان رهبری در حمایت از احمدی نژاد در نماز جمعه هفته پس از انتخابات بگویم.
ایشان فرمودند که احمد ی نژاد نسبت به هاشمی به ایشون نزدیکتر است.
یک سئوال پیش میاد:
احمدی نژاد در ایران و جهان یک دروغ معروف شده است. آیا نزدیکی
احمدی ما با رهبری دروغگویی را نیز در بر میگیرد؟
اسماعیل

 
At June 27, 2009 at 8:32 AM , Blogger Unknown said...

سلام آقای بهنود

نمی دونم چرا این روزها دوست دارم به وقایع اخیر ایران جور دیگری نگاه کنم. راستش خیلی دوست دارم نظر شما رو هم در مورد این دیدگاهم بدونم:

http://www.kavehpix.blogfa.com/post-443.aspx

ممنون می شم سری بزنید
همیشه شاد باشید

 
At June 27, 2009 at 9:04 AM , Anonymous Anonymous said...

نه بقدرت نه به قوت
بلکه با روح خداوند
جنگ ما با گوشت و خون نیست
جنگ ما با نیروهای تاریکی است

 
At June 27, 2009 at 9:05 AM , Anonymous Anonymous said...

‫سوءالی از آیت الله منتظری دام ظله العالی.

اگر این ستون را میخوانند لطفاً بفرمایند « از امام خمینی نقل است که فرمودند حفظ نظام اسلامی اوجب واجبات است». سوال اینکه آیا به هر قیمتی، ولو به ترک صلاة، یا دروغ، یا قتل بیگناهان؟ حد کجاست؟ واگر جواب مثبت است، چرا رویه ائمه هدی چنین نبود؟ مگر این علی (ع) نبود که وقتی برای خلافت هیئتی تشکیل شد، و از او خواستند به سنت خلفای قبل عمل کند، پاسخ منفی داد، و خلافت به عثمان رسید؟ نمیتوانست العیاذ بالله بگوید باشد، و بعد از استقرار حکومت تغییر روش دهد؟ کدام حق است که میشود برای استمرار حکومت اسلامی زیر پا گذاشت؟

 
At June 27, 2009 at 9:21 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام جناب بهنود با اجازه شما این نوشته را اینجا میگذارم رئیس جمهور موسوی فرمان بده

اقتدار سیاسی با واداشتن مردم به عمل به وجود می آید و با خلاف آن از بین می رود.
دروغگویان و دزدان رای ملت، با خریدن وقت، اقتدار سیاسی ملت را تضعیف می کنند. رئیس جمهور موسوی سکوت نکن. صبر نکن، به ما فرمان بده.
گمشده ما مردم ایران، آگاهی نبود، شجاعت بود. ترس ما، از احساس تنهایی تک تک ما به وجود آمد. شرکت در انتخابات و راهپیمایی میلیونی ثابت کرد که اگر همه ملت با هم باشیم ضربه ناپذیریم.
رئیس جمهور موسوی مردم را به خانه ها نفرست تا دوباره در تنهایی، سرکوبِ یاس و ترس شوند.
از دولتی که خود غیر قانونی است، اجازه قانونی راهپیمایی مسالمت آمیز نخواه.
اکثریت جامعه ایران که به تو رای داده اند، منتظر فرمانت هستند.
به ما فرمان راهپیمایی بده.
به ما فرمان اعتصاب عمومی بده.
به ما فرمان مبارزه بده.
نیاز مشترک ما فرمان توست، رئیس جمهور موسوی به ما ملت فرمان بده.
از طرف مردم ایران
محسن مخملبافرمان بده

 
At June 27, 2009 at 9:24 AM , Anonymous Anonymous said...

اخرین جمله کامنت قبلی چنین است
از طرف مردم ایران فرمان بده ..امضا محسن مخملباف

 
At June 27, 2009 at 9:31 AM , Anonymous Anonymous said...

درود بجوانان غیور میهن که هیچ پناهی جز خدای بزرگ ندارند. از امروز صبح 240 مطلب نوشته ام و بصورت ای میل یا وارد شدن در وبلاگها برای این و آن فرستاده ام. هموطنان عزیر بکلی از جماعت آخوند قطع امید کنید. عمر این خیمه شب بازی بسر آمده است. شما با پیاده روی در خیابانها و امید بستن به آخوندهای قم بهیچ کجا راه نخواهید برد. تا این لحظه تنها احترامم برای کسانی از درون رژیم است که یا آشکارا از نهضت مردم حمایت میکنند و یا در بند دژخیم خون آشام هستند. هرکدام که بهردلیل (بجز اعتراف کردن زیر شکنجه ) که از نظر خود برگردد از لیست ما حذف میشود. من از اول هم اعتقادی نداشتم که ملت با یک انتخابات به آزدی خواهد رسید. خوب شد که این اتفاق افتاد و ملت و جوانان یکسره تکلیف خود را با آخوند جماعت روشن کردند. آنها درنده خویی خود را نشان داده و بدتر از آنها را درروزهای آینده نشان خواهند داد. اعدامهای دسته جمعی براه خواهند انداخت و یا بدتر ازآن خامنه ای خواهد گفت که با کسب اجازه از ملت ایران که آسیب!! دیده اند اجازه میخواهم که این جوانان گمراه وبی ایمان را ببخشم!! ما را بکشند بهتر از این است که تفاله ای مانند خامنه ای ما را ببخشد، چون ملت ما هیچگاه شب پرستان را نخواهند بخشید. هموطن طرحی نو باید در انداخت که من حرکت آنرا شروع کرده ام. ایرانیان خارج از کشور را که این روزها آمادگی زیادی دارند بایستی بحرکت درآوریم و در این دهکده جهانی تمام هم و غم خود را صرف منزوی کردن این حکومت - طرد آن از سازمان ملل قطع رابطه سیاسی کشورها صدر حکم بازداشت سران جنابتکار رژیم و نهایتا جلوگیری از صادرات نفت ایران کنیم. ما بایستی این برنامه را با قدرت ادامه دهیم تا بنتیجه برسیم. یک شبه و یک ماهه نمیشود. ما به صدها هزار ایرانی فعال در خارج از کشور نیاز داریم. بایستی دنیا را بمباران اطلاعاتی کنیم و خواب وقرار را از دولتها بگیریم بایستی مردمان گشورهای دیگر را همراه خود کنیم تا بنام انسانیت غمخوار ملت ایران شوند ما به ملت ها نیاز داریم و دولتها تا ملتها فشار نیاورند از خواب خرگوشی بیدار نخواهند شد. قطع جریان صادرات نفت ایران واکنش فیزیکی حکومت آدمکش خامنه ای را همراه خواهد داشت ولی این واکنش نبایستی بر علیه مردم داخل کشور باشد. ملت مبارزه منفی کنند که انشاء اله برنامه های آنرا در هزاران وب لاگ خواهید داد. اولینش را آقای محسن سازگارا اعلام کرد ولی سردبیر صدای آمریکا بلافاصله او را کنار گذاشت. وظیفه همه ما در این روزها یکصدا فریاد زدن نه یکی نه دوتا بلکه صدها هزار مقاله و تظاهرات و ای میل و فشار بررسانه های ایرانی و خارجی برای جلوگیری از کشتار جوانان دربند است. من آنقدر که نگران جوانهایمان هستم به رهبران اصلاح طلب که بازداشت شده اند نمی اندیشم. آنه اکثراَ از داخل رژیم بوده اند و اهل بده بستانهای سیاسی. بنظر من دوران این سیاسیون بسر آمده است. ما به یک ملت سیاسی کار مبارز احتیاج داریم نه به 400 یا 500 نفر روشنفکر. هرطور میتوانید صدای خود را بگوش ایرانیان خارج از کشور و مردم ودولتهای جهان برسانید و بخواهید که فشار بیاورند تا رژیم سفاک خونریز از اعدام جوانان ما خودداری کند.
رهبر ما ندا
پناه مدا خدا
Neda Leader of Us
Oh God, Help Us
پیر مرد

 
At June 27, 2009 at 9:37 AM , Anonymous Anonymous said...

: پیام از حضرت مولانا به خامنه ای

دل ازین برکن که بفریبی مرا
یا بجز فَی پس روی گردد ترا

تو بدان غرّه مشو کین ساختی
در دل خلقان هراس انداختی

صدچنین آری و هم رسوا شوی
خوار کردی ضُحکه غوغا شوی

همچو تو سالوس بسیاران بدند
عاقبت در مُلک ما رسوا شدند
پیرمرد

 
At June 27, 2009 at 9:40 AM , Blogger Unknown said...

شهرزاد ( 42 )
پادشاه لخت را کسی هوار زد ؟؟


شهرزاد !
شهر ناگهان بزرگ شد
و قصه های کودکانه روی دست روزگار
باد کرد
جنین بال دار قصه در سقوط استحاله ی عجیب فلسفه
گرگ شد
پایه های صندلی سفسطه
سترگ شد
شهر روی سطح باد
گیر کرد
داستان ،
در شب صد و هزار و یک
جنین بی جهت
روزهای بارداری تو را
حوصله نکرد
خیر و شر
در شب صد و هزار و یک
توامان ناقص کمال قصه ها شدند
دهان و عقل شهر
بزرگ شد
بزرگ تر
در میانه ی صدای هلهله
بوق و کف
پادشاه لخت را کسی هوار زد ؟
نزد ...
کودکی نمانده بود .
زهرا عبدی

آقای بهنود سرفراز چون همیشه برای وطن بمانید..

 
At June 27, 2009 at 9:42 AM , Anonymous Anonymous said...

به عقرب نمیگویند لطفاً با سنگ بسرش میزنند تا بمیرد.
پیرمرد

 
At June 27, 2009 at 9:42 AM , Anonymous Anonymous said...

We are here in solidarity with Iranian people; to echo their voice for freedom and democracy:

Fellow Iranians, Sisters and Brothers, Citizens of the World,

We have a responsibility toward what is happening in Iran now. The killing and the suppression have aimed to nullify the Iranian people’s votes. The current government of Iran aims to hide what is happening there from the world community, calling it an “internal matter.” Yet the violent attacks on peaceful demonstrators is not just a domestic Iranian matter; the overt trampling on human rights and dignity is not merely a domestic matter; the savage beating and wounding of people and then pursuing them into hospitals where they have gone to receive treatment and dragging them out of hospitals is not just a domestic matter. The killing of the brave youth of Iran just because they ask where their vote went is not just a domestic matter.

Help Iranians in their struggle for justice and freedom...

 
At June 27, 2009 at 9:47 AM , Anonymous Anonymous said...

همطنان نظریات خودتان را در همین صفحه و هرجا پیامی از پیرمرد دید برای من بفرستید ولی محور صحبتتان پیشنهاد کلی من برای انزوای سیاسی حکومت خامنه ای و قطع صادرات نفت ایران باشد. من به هیچ مبارزه اصلاح طلبانه ای اعتقاد ندارم و فقط در پی نابودی این رژیم هستم. اگر با من همعقیده نیستید شمارا به خیر مارا به سلامت. اگر ایده کلی را قبول دارید ویا سوآلی دارید بسم اله.
رهبر ما ندا
پناه ما خدا
Neda Leader of Us
Oh God Help Us
پیرمرد

 
At June 27, 2009 at 9:57 AM , Anonymous دیوانه said...

سلام گرامی

من فکر می کنم که بهترین راه مقابله با یک رژیم سلطه گر و تمامیت خواه، نافرمانی مدنی در تمام سطوح می باشد. رژیمی که از نوک پا تا فرق سر مسلح و مجهز می باشد به این راحتی در مقابل مخالفان خود کو تاه نخواهد آمد. حکومت با تمام قوا پا به میدان گذاشته تا برای همیشه بنای جمهوریت را در ایران بر چیند و افکاری بنیاد گرایانه و افراطی که متعلق به طیفی کوچک ولی صاحب قدرت است را بر جامعه حاکم کند. رژیم این افکار بنیاد گرایانه را با انگشت گذاشتن بر احساسات مذهبی مردم تر ویج می کند. منزجر کننده است وقتی می بینیم که شخص اول مملکت، سر نوشت خویش و ملتی را با گریه و زاری به دست فردی می سپارد که وجود خارجی نداشته و ندارد. اینجاست که به لزوم و اهمیت جدایی کامل دین از سیاست پی می بریم.


پرهیز از خشونت و نافرمانی مدنی در تمامی سطوح، بهترین و کم هزینه ترین و موثر ترین حربه برای به زانو در آوردن رژیم است.

موفق باشید

 
At June 27, 2009 at 10:08 AM , Anonymous Anonymous said...

دوست دیوانه
سلام
آفرین بر تو که پاسخ دادی بله نافرمانی مدنی راه خوبی است برای هموطنان داخل کشور. هیچ حکومتی نمیتواند در مقابل ملتی که با عمل خود نه میگویند کاری بکند ولی چه کار بایست کرد من تا بحال 162 حرکت نافرمانی مدنی را یادداشت کرده ام ولی مایلم نظریات شمارا هم بدانم تا اگر در لیست من نیست بدان اضافه کنم. اما توجه داشته باش نافرمانی بتنهایی کافی نیست ما امروز در دنیا مطرح شده ایم ایرانی مطرح شده است مردم دنیا بهم نزدیک شده اند. رگ حیات این حکومت دلارهای نفتی است. اگر جوانان دسته گل ما امروز در زندان هستند آجرهای آن زندان و هر نفس شوم شکنجه گران از پول نفت مردم ایران تامین میشود. تا درآمد نفت قطع نشود این حکومت ناچار به نشان دادن واکنش خشن در خلیج فارس و روبروشدن با قدرت های بزرگ نخواهد شد و این واکنش همان چیزی است که همراه با نافرمانی های مدنی داخل کشورریشه فتنه را خواهد خشکانید. لطفا نظر خود را درباره ایده من بیان کنید، متشکرم..
رهبر ما ندا
پناه ما خدا
Neda Leader of Us
Oh God Help Us
پیرمرد

 
At June 27, 2009 at 10:17 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام جناب بهنود .شما ودیگر همفکرانتان همگی با دخالت خارجیان البته امریکا مخالفید ..ومعتقدید که بایستی ایرانیان خودشان تغییر در سرنوشت خویش بوجود بیاورند ..وهیچ کمکی از خارجیان نگیرند ..البته بسیار سخن افتخار افرینی است وموقع شنیدن انسان احساس غرور میکند..ولی باید دانست که کسانی که این سخنان را میگویند چقدر کمر همت برای این تغییر بسته اند ..چکار میکنند ..وچکار میخواهند بکننداگر چنانچه راهبران جامعه که شامل نویسنگان هنر مندان روزنامه نویسان اندیشمندان وفیلسوفان .والبته علمای دینی بخواهند به چند نوشته وبیانیه اکتفا کنند ..وکاری نکنند که حکومت نوک تیز سر نیزه را بالای سرش احساس کند ..چرا که فقط زبان زور میشناسد ولاغیر ..وبعد هم بگویند که ما کار دیگری نمیدانیم جز نوشتن ..مطمئن باشید ..که دیگر مردم در خانه های خود در محل کار خودحتی در همین لندن ..که شما هستید ..دیگر ایمن نیستند ..وما وارد یک دوران صدامی میشویم ..که راه حل ان را همه میدانیم ..وملت دیگر منتظر شما نخواهد نشست چرا که او نیازمند است ونیازش را شما نمیتوانید با نوشته هایتان ودنیال کردن قانون بر اورده سازید ..این طبیعترین اتفاقی است که میافتد ..پس بجنبید ..تا دیر نشده کاری کنید

 
At June 27, 2009 at 10:22 AM , Anonymous Anonymous said...

فراز و شيب بيابان عشق دام بلاست کجاست شيردلی کز بلا نپرهيزد
عجب شیرمردیست میرحسین

 
At June 27, 2009 at 10:31 AM , Anonymous Anonymous said...

من با نظر دوست فوق کاملاً موافق هستم. هر طرز تفکری زمان مخصوص بخود را دارد و با رویدادهای جدید تفکرات و روشهای جدید اجتناب ناپذیر خواهد شد. حکومت ملاها بنحو افتضاح برانگیزی برای چندمین بار نشان داد که بهیچ اصول اخلاقی و انسانی پایبند نیست و خود را مالک مطلق جان و مال همه ایرانیان میپندارد. زیاد هم تعجب برانگیز نیست چون از جماعت بیسوادی که در چنبره امام زمان خیالی خود گیر افتاده اند غیر از این طرز تفکر و شیوه عمل انتظار نمیرود.
ما بایستی از نوشتن و خواندن و خوش آمدن نظریات خودمان دست برداریم و با هدف بنویسیم و روی هدف خود بایستیم و بهیچ عنوان کوتاه نیائیم تا پیروز شویم. سرچشمه را بایستی خشکانید. دخل آخوند را بایستی تهی کرد. اگر پول نفت نباشد نه تنها این رجز خواهی ها و بیرحمی ها متوقف میشود بلکه کنترل اوضاع از دست خامنه ای بدر میرود و حکومت از داخل میپاشد. ناراضیها در داخل حکومت اکثریت را دارند و باورکنید که سرسپردگان این حکومت زیاد نیستند. لطفاً نظرخودتان را در باره پیشنهاد من بنویسید لقب من یپرمرد است.
رهبر ما ندا
پناه ما خدا
Neda Leader of Us
Oh God Help Us
پیر مرد

 
At June 27, 2009 at 12:46 PM , Anonymous Anonymous said...

: کلنل محمد تقی خان پسیان
• یک ملت ترسو بزودی در چنگال مستبد ستمگر گرفتار می آید.‏
• ملتی که از مرگ نترسد هرگز نمی میرد.‏
• ترس عامل عمده اسارت ملتهاست.‏
• ایران را ، ایرانی باید آزاد کند‏
• بدون حقیقت ، آزادی میسر نیست.‏
• آزادی عقیده ، در بالای سر هر سیاست حاکم است.‏
• روح ملت فدای هیچ کس نیست ، ارواح خادمین ملت باید فدای ملت شود.‏
• لقمه خارداری باشید تا دیگران نتوانند شما را بلع نمایند.‏
• اولین وسیله ترقی داشتن روح تجدد است.‏
• بر ضد زمانه راه رفتن غلط و محال است.‏
• هر ملتی که ترقی را با نظرهای لاقید و بی علاقه ملاحظه نماید دچار هلاکت خواهد شد.‏
• جاهلان مرگ را ، بر تغییر عادت ترجیح میدهند.‏
• کسی که به تکالیف اجتماعی خود عمل نکند حقوق خودش را فاقد میگردد.‏
• دوره تاریخی که در حیات یک هیئت اجتماعیه رخ میدهد با قلم یک نفر مورخ و یا بفرمان یک ‏زمامدار تعیین و تحدید نمی شود.‏
• نه ممکن است تاریخ را فریب داد و نه ممکن است زمان را ازمسیرسریع خودش باز داشت.‏
• روی خرابه های دیروز باید عمارت فردا را بلند کرد.‏

رهبر ما ندا
پناه ما خدا
Neda Leader of Us
Oh God Help Us

پیر مرد

 
At June 27, 2009 at 1:31 PM , Anonymous Anonymous said...

: خطاب من پیرمرد به جوانهای بسیجی است
میدانید سخت ترین گریه را کی کردم. چند سال پیش رفته بودم مشهد و رفتم حرم امام رضا که دو رکعت نماز بخوانم بدون اینکه اعتقادی به آن جماعت بت پرست مرده پرست که صحن حرم را پرکرده بودند داشته باشم. جوان خوش برو روئی را دیدم که عاشقانه با یک مرده راز و نیاز میکرد و از مرده کمک میخواست. یاد آن بت پرستانی افتادم که بت های مکه را ستایش میکردند و برایشان قربانی ها میدادند و از او مدد میخواستند. هیهات از ما که حقیقت را گم کرده ایم. آنشب بسیار گریستم بحال جوانان با ارزشی که این همه عشق و احساس را نثار مردگان میکنند ولی حاضر نیستند یک دم به خدای خالق حهان بیاندیشند و از او آرامش بخواهند. جوان بسیجی هم وطن این چند خط شعر مولانا را بخوان و بیندیش وشرم کن از اینکه هموطن خود را آزار دهی:
ای خدا، ای فضلِ تو حاجت روا
با تو یادِ هیچکس نبود روا

قطره دانش که بخشیدی ز پیش
متّصل گردان بدریاهای خویش

قطره علمست اندر جان من
وارهانش از هوا وز خاکِ تن

فرزند بسیجی ام. از خامنه ای ببر او یک گمراه است .
رهبر ما نداست
پناه ما خداست
Neda Leader of Us
Oh God Help Us
پیرمرد

 
At June 27, 2009 at 2:38 PM , Anonymous Anonymous said...

بهنود عزيز نمي دانم كامنت ها را اصلا ميخواني؟ با افزايش سركوب حكومت نگران القا شديد ياس در مردم و بويژه جوانها هستم. اميد دارم با تمثيل هاي تاريخي از اوضاع مشابه بروش هميشگي و كمي با صراحت بيشتر متني بنويسي!top urgent و اورژانسي است اوضاع! ع ر ن تبريز

 
At June 27, 2009 at 3:31 PM , Anonymous Anonymous said...

سرفرازان، از شما این کوی امیر آباد بود
‫وز جوانان وطن این جاده شیر آباد بود
‫برنتابیدند رنگ، امید، دل، آزادگی
‫بعد از آن هر کوی این وادی بمیر آباد بود

 
At June 27, 2009 at 4:06 PM , Anonymous Anonymous said...

جناب بهنود، در این روز ها که همه به دنبال چاره ای هستند تا مردم را با کمترین صدمات همچنان در صحنه نگه دارند سوال من این است که چرا کسی به فکر نماز جمعه نیافتاده؟ البته یکبار آقای کروبی پیشنهاد کرده بود که بعد عقب کشید. اگر رژیم نماز جمعه را تابید که فه به المراد و اگر برنتابید و آنرا در تمام ایران ممنوع کرد که باز هم بهتر. اصلاً احتیاج به این همه چریک بازیهای فعلی نیست. مردم حتی احتیاج به شعار دادن هم ندارند. همینطوری حاظر شوند و سکوت کنند. نه نماز بخوانند و نه چیز دیگری؟ متاسفانه بنده در جایگاهی نیستم که این نظرم را به گوش آنهایی که باید برسانم به همین علت هم این چند خط را برای شما نوشتم. یکی از فوائدشرکت در نماز جمعه همانا عدم التزام شرکت کنندگانش به گرفتن اجازه زسمی از دولت میباشد. لطفاً یک بنده خدایی به بنده بگوید که چرا کسی این امر را بسط نمیدهد؟ بعضی اوقات در شطرنج نیز راههای ساده و به اصطلاح پیش پا افتاده کارایی بهتری دارند تا نقشه های بغرنج و چند حرکتی.

 
At June 27, 2009 at 5:29 PM , Anonymous Anonymous said...

‫بسیار پیشنهاد مناسب و کم خطری بود که پیگیری نشد.بهترین راه است!

 
At June 27, 2009 at 5:31 PM , Anonymous Anonymous said...

‫موافقم!

 
At June 27, 2009 at 6:34 PM , Anonymous zodiac said...

sallam masoud jan khobi?
salamati
mikhastam begam man shoma ro link kardam
age vaght dashti ye sar ham be ma bezam
mer40
bye

 
At June 27, 2009 at 6:38 PM , Blogger Unknown said...

اولین قربانی شکنجه در مقابل دوربین قرار گرفت
در حالیکه بیش از ده روز از اعتراضات مردمی و بازداشت های گسترده بیش از هزار تن از فعالان سیاسی ، روزنامه نگاران و روشنفکران حامی موسوی گذشته است اولین قربانی شکنجه سفید در وزارت اطلاعات که از جوان ترین بازداشت شدگان نیز هست ، در مقابل دوربین قرار گرفت تا بنا به رویه ای که در تمام ۳۰ سال حاکمیت جمهوری اسلامی بر روی صدها زندانی سیاسی انجام شده است تن به اعترافات اجباری که پیشاپیش توسط بازجویان تدوین شده است بدهد.روزنامه جوان نزدیک به سپاه پنج شنبه هفته قبل وعده انتشار چنین اعترافاتی را داده بود. مهدوی از حوانان تازه وارد به شورای مرکزی سازمان مجاهدین ، سردبیر اندیشه نو و سخنگوی ستاد جوانان حامی خاتمی است. نورالدین کیانوری ، عزت الله سحابی ، پروفسور سعیدی سیرجانی ، سیامک پورزند ، ابراهیم نبوی ، فهیمه نورگورانی ( زن سعید امامی) ، علی افشاری ( دبیر دفتر تحکیم وحدت) ، عباس عبدی از جمله چهره هایی هستند که با وجود چندین سال فعالیت سیاسی زیر شکنجه های اعمال شده تن به اعترافات اجباری دادند. گرچه همگی یا در زندان یا پس از آزادی همه مطالب را تکذیب و شکنجه ها را تشریح کردند

 
At June 27, 2009 at 7:03 PM , Anonymous majid-japan said...

behnoud aziz salaam,
man faghat mikhastam ye matlabi ro baraton befrestam ke dar bahsaton age fekr mikonid estedlalam dorost hast estefade konid va be nazaram besiyar ham mohem hast.

hamantori ke mostahzarid inroza ye jaryan e marmozi dar hal e sheklgiri hast va onham bahse amniyate meli dar beyne hokomatiyan hast. va hata momene regim ba intarfand ham az maraje bekhand ke mossavi ro be khater amiyate meli razi konand ke az khasteye mardom begzare.
khob inke amniyate mali ye iran mohem hast hichki tosh bahsi nadare vali inke chera baraye inke baraye amniyat e meli yemon mardom bayad hazine konand na rejim va bealakhas khamenyee morede ekhtelaf hast. age vaghean hokomat befekr amniyate meli hast lotfan aghab neshini kone na inke az mardom bekhad az hagh e hagheye khodeshon dast bekeshand.
majid az japan

 
At June 27, 2009 at 9:21 PM , Anonymous Anonymous said...

This comment has been removed by a blog administrator.

 
At June 28, 2009 at 2:18 AM , Anonymous Anonymous said...

This comment has been removed by a blog administrator.

 
At June 28, 2009 at 3:50 AM , Blogger Unknown said...

تقلب- چرا و چگونه؟

این وبلاگ در مورد دلایل علمی موجود در مورد تقلب انتخاباتی در نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران است

http://cheraavachegune.blogspot.com/

 
At June 28, 2009 at 6:40 AM , Blogger bahman said...

جناب آقای بهنود عزیز سلام :
شما همیشه برای من الگوی یک ایرانی موقر متین و نوسینده ای توانا بوده اید .نمیدانم چرا چند روزی است دوباره هوس کرده ام کتاب (خانوم ) شما را مجددا بخوانم . واقعا تاریخ بسیار عبرت اموز است اگر چشم بینا یی باشد .
نکته ای که شاید در مناظرات آقای مهندس موسوی کمتر از ان گفته شده است طرح این مطلب است که چه اراده ای باعث شده است ما ایرانیان به گروه هاو دسته جات تقسیم بشویم ؟ چه کسانی از عدم همدلی ما سود میبرند ؟ به امید روزی که تمام ایرانیان برای سربلندی کشور یکصدا و همدل باشیم . امیدوارم روزی شما را در تهران و در جایگاه واقعیتان ببنیم .

 
At June 28, 2009 at 8:28 AM , Anonymous Anonymous said...

This comment has been removed by a blog administrator.

 
At June 28, 2009 at 9:15 AM , Anonymous Anonymous said...

مسعود واقعا حرفهای دولتمردان ایران که حضور 2میلیون تظاهرکننده را به انگلیس و اروپا منتسب می کنند شرم آور است. مردمی که صرفا خواهان پس گرفتن رای خود هستند .
آیا این ولی امر مسلمین جهان خجالت نمی کشد که این اتهام های نخ نما را وارد می کند؟
میلیاردها دلار هزینه کردن تا ثابت کنن که او ولی امر مسلمین جهان است و حالا با زور سر نیزه دارن ثابت می کنن که سفارت انگلیس در تظاهرات مردمی ایران دست داشته است و این نشان می دهد که او نه تنها ولی امر مسلمین جهان نیست بلکه بیش از نیمی از مردم مسلمان ایران تابع او نیستند و ولی امر آنها انگلیس است.
باور کنید اگر با همین مردمی که خواهان پس گرفتن رایشان هستند مصاحبه ای نجام گیرد قطعا اکثرشان خواهند گفت که ضد انگلیسی اند و حتما خواهند گفت که آخوندهارو انگلیس بر ایران حاکم کرده است.
سهراب

 
At June 28, 2009 at 2:32 PM , Anonymous Anonymous said...

OSTAD BOZORG, HAMIN ADABET MANO KOSHTEH

 
At June 29, 2009 at 10:27 PM , Anonymous Anonymous said...

میشه علت حذف کامنت خط زدن کلمه جمهوری روی اسکناسها رو بدونم

 
At June 30, 2009 at 1:52 AM , Anonymous Anonymous said...

برادر من پاسخش معلوم است. تلویزیون بی بی سی را راه انداختند رای مردم ایران را گرفتند، بنام خود کردند احمدی نژاد را رئیس جمهور کردند و بریش ما خندیدند. آقایان مفسرین شب وروزو در بی بی سی روضه خواندند و تو را پای صندوق رای آوردند. کار که تمام شد دوروزی بی بی سی را تعطیل کردندو گشودند وماشین نویس و آبدارچی سفارت انگلیس را در تهران بازداشت کردند و آزاد کردند و پروژه را ختم به خیر نمودند. ماموریت خیلیها تمام شده است تو خبر نداری. پاسخم را بده تا راه سقط کردن این قاطر چموش را برایت بگویم. یک ضرب المثل خارجی میگوید اگر یک بار گول خوردم لعنت بتو و اگر دوبار گول خوردم لعنت به خودم. عاقلان دانند.

 
At June 30, 2009 at 5:55 PM , Anonymous Anonymous said...

بهنود عزیز

اشراف شما را در دوره قاجار و ایران قدیم میدانستم،ولی‌ نمیدانستم میتوانید در این حد نکته‌های عمیق اجتماعی قدیم،

که هنوز هم ریشه‌هایی‌ قوی در جامعه دارد را با این ظرافت و شیرینی‌ ترسیم کنید.

گاهی خوش حال هم میشوم که آقا منصور‌های جدید پاسخی از گذشته نمیگیرند.

همایون

 
At July 7, 2009 at 3:34 AM , Anonymous Anonymous said...

دوستان، امشب احمقی نژاد می‌خواد بعد از خبر ساعت ۹ در تلویزیون صحبت کنه،همگی‌ اتوهاشون رو به برق وصل کنند وقتی شروع شد.خبر رسانی کنید.

 
At July 9, 2009 at 6:28 PM , Anonymous Anonymous said...

هموطنان مبارز، این شعر را بخوانید و برای دیگران ارسال کنید. فرزند وطن

آن کنیم

خانه را بایست آبادان کنیم
فکر آزادی بجای نان کنیم

نان طلب باشیم یا آزاد مرد
مدتی این را فدای آن کنیم‏

گردهانها را به آتش بسته اند
کینه را در چشم ها عریان کنیم

واق واق این سگان را بیم نیست
تکیه را بایست بر یزدان کنیم‏

یک زما کار و سه از ما اعتصاب
چار با هم لقمه ای بر جان کنیم‏

هموطن کم خوردن و کم خواستن
ما اگر کردیم، کارستان کنیم

برق منزل قطع و تاریکی فزون
شهر را شبها چو گورستان کنیم‏

دیش ها از بام بر زیر افکنیم
هدیه بر بی شرم آرادان کنیم‏

پارچه بر جعبه یِ جادو کشیم
پشت بر سیمای ملایان کنیم

نی سوار واحد و مترو شویم‏
ترک ماشین راندن و فرمان کنیم‏

ره پیاده در خیابانها رویم
دیو را از کار خود حیران کنیم‏

پول اگر داریم اندر بانکها
برکشیم و خالی از تومان کنیم

مدرسه تعطیل و دانشگاه را
خانه یِ اشباح و بی جانان کنیم

کار تولید اَر بخوابانیم ما
آب اندر لانه یِ موران کنیم‏

کم خوریم و کم خَریم و کم بَریم
ورشکست این دولت گُرگان کنیم

گر کنیم اینها بدان ای هموطن
این ستم را زود ما ویران کنیم‏

کار ما روبیدن خاشاکهاست
خانه را پاکیزه از نادان کنیم‏

بهر آزادی اگر لازم شود
خون نثار مُلک خود ایران کنیم‏

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home