Sunday, April 8, 2007

ادامه توجیهات باور نکردنی

با گذشت چند روز از آزادی ملوانان بريتانيائی، همچنان که چند تن از نمايندگان مجلس در جلسه ديروز کوشش کردند انتقادهای خود را از نحوه آن آزادی ابراز کنند، هواداران دولت احمدی نژاد هم کوشيده اند که از تصميم دولت دفاع کنند. در بريتانيا نيز جز اين نيست. از آزادی سربازانشان ابراز شادمانی می کنند و بعضی به شدت عليه جمهوری اسلامی می نويسند برخی با شدت کمتری و در عوض در مقالات خود اشارات مثبتی به ايران می کنند. اما در زير پوست اين صورت ظاهر که طبيعی هم هست، بعض هواداران در هواداری راه افراط می پیمايند که بايد آن ها را رسوا کرد تا به شعور مردم توهین نکنند.

نه اين که مچ گیری در کار باشد،يا در خوانندگان کسی باشد که اين ها نداند. بلکه گفته می شود تا فرض نشود که مردم ايران چنين نادانند. یعنی به شعور مردم توهین نشود.

از روزی که ملوانان دستگير شدند، چون روزنامه ها تعطيل بودند سايت های دولتی و صدا و سيمای جمهوری اسلامی تا توانستند در اين عرصه يکه و تنها تاختند – چرا که فقط روزنامه ها هستند که در ميانشان صداهای مستقلی هست که با همه فشاری که بر آن ها هست آرام آرام پرده از حقايق بر می دارند -. چنين بود تا روزنامه ها در روز سه شنبه چهارده فرودین باز شدند.

در همان روزها به خبری که آمريکائی ها اعلام داشته بودند دوناوهواپيما برآمريکا درخليج فارس، درست پشت آبهاي ايران به برگزاري مانور نظامي مشغول هستند. کارشناسان رسانه اي آمريکايي مي گويند اين مانورپيام مستقيمي براي ايران دارد. باب گيتس وزير دفاع آمريکا نيزدرهمين زمينه گفت که ايران بايد بداند که آمريکا عميقا به تعهداتش عمل مي کند. اما در ايران معاون سپاه پاسداران اعلام داشت مانوری در کار نيست و ما دوربين هایمان کار می کند.

يک خبرگزاری روسی اعلام داشت که آمريکا قصد دارد به ايران حمله کند و زمانش هم ششم آوريل تعيين شده است. نخست وزير اسرائيل اين خبر را تکذيب کرد. ششم آوريل می شد روز جمعه پیش، که روز قبلش جمهوری اسلامی تصميم گرفته بود ملوانان را آزاد کند. به اين ترتيب غائله بزرگی پایان گرفت. هم بريتانيائی ها خوشحال شدند. هم ايرانی ها. اما مراسم اعلام ازادی آن ها بدجوری در ذوق مردم بريتانيا زده بود. آن قدر بد که انگلیسی ها را مجبور کرد که بدعهدی کنند و بر خلاف همیشه شان که اين جور مسائل را وقتی حل شد کش نمی دهند، اين بار شش تن از ملوانان آزاد شده را بياورند جلو دوربين و ادعا کنند که شکنجه شده بودند و مراسم آزادی شو بوده و ... در نتيجه يک تصميم گيری غلط باعث شد که يک کار درست که حتی در درستی شروعش هم کمتر کسی شک دارد تبديل به ماجرائی کشدار شد. باز هم می شد گفت که عده ای انتقاد کردند در مجلس و مطبوعات و تمام . اما از آن جا که از ديد روزنامه هائی مانند کيهان و رسالت هنوز کار تمام نشده و هنوز کوشش برای تحميق مردم ادامه دارد، بايد توضیحاتی داد.

در آخرين روزهای تعطيلات تحول مثبتی رخ داد. اول مصاحبه ای با فی ترنی تنها زن ملوان دستگير شده پخش شده که در نامه ای به خانواده اش و نمايندگان مجلس بريتانيا گفته بود ما در آب های ايران بوديم و خواسته بود که ارتش بريتانيا از عراق خارج شود، و بعد هم همزمان با آن علی لاريجانی و منوچهر متکی جداگانه اعلام داشتند که اين خانم جوان آزاد می شود. اما پخش فيلم اعترافات خانم ملوان کار خود را کرد و تونی بلر اين کار را چندش آور و غيرقابل پذيرش خواند. یک باره اخبار امیدوار کننده چرخيد. انگلیسی ها شروع به تندگوئی کردند. و علی لاريجانی پیام فرستاد که با درشتگوئی کار حل نمی شود و ترتيبی داد که مذاکراتی شروع شود و لحن ها آرامش گیرد. اما آزادی خانم فی ترنی منتفی اعلام شد. همه گفتند کسی قرار نبود آزاد شود.

روز سه شنبه چهاردهم فروردين روزنامه کيهان اين خبر را منتشر کرد : دکتر محمود احمدي نژاد در جمع كاروانهاي راهيان نور در پادگان دوكوهه انديمشك گفت: مستكبران عالم امروز بجاي عذرخواهي و شرمندگي درخصوص ورود نظاميان انگليسي به آبهاي ايران اعلاميه صادر كرده و سخنراني مي كنند.
رئيس جمهوري اسلامي ايران افزود: مرزبانان ما با شجاعت، آگاهي و نهايت جوانمردي نيروهاي اشغالگر انگليسي را كه وارد آبهاي ما شده بودند بازداشت كردند، ولي مستكبران به خاطر روحيه استكباري و خودخواهي، به جاي عذرخواهي از ملت ايران طلبكار هستند.

در همين شماره خبری چاپ شد در کيهان به اين معنا که چند تشكل دانشجويي در نامه اي خطاب به عزت الله ضرغامي رئيس سازمان صدا و سيما از وي خواسته اند تا مقدمات پخش مستند فيلم شكست هيمنه را فراهم نمايد.

در ادامه خبر کيهان نوشته شده بود تشکل هاي دانشجويي در اين نامه مي افزايند: در روزهاي گذشته مرزبانان دلاور كشور با دستگيري 15 متجاوز انگليسي بار ديگر هيمنه دروغين ابرقدرت ها را شكستند و اين قضيه چند بار ديگر نيز تكرار شده است كه 3 سال قبل يكي از آن ها به وسيله هنرمند متعهد سهيل كريمي در قالب مستند شكست هيمنه به تصوير كشيده شد و در زمان دولت وقت و با فشار وزارت خارجه انگليس از پخش اين مستند در صدا و سيما جلوگيري شد.


روزنامه حزب الله از قول همين سهيل کريمی فیلمساز بسيجی نوشته دفعه قبل که ملوانان انگلیسی ظرف سه روز آزاد شدند به خاطر آن که خاتمی و روحانی پول گرفته بودند.

در همين زمان بود که تونی بلر نخست وزير بريتانيا با قيافه ای خشمگين در بی بی سی ظاهر شد و اعلام داشت که مهلتی 48 ساعته در نظر گرفته شده که اگر در اين فاصله ايران ملوانان ما را آزاد نکند، برنامه ای ديگر خواهيم داشت.
کيهان درستونی که آقای حسين شريعتمداری خود نويسنده آن است چنين نوشت:

گفت: توني بلر اعلام كرده است كه ايران بايد ظرف 48ساعت آينده نظاميان انگليسي را آزاد كند.
گفتم: اگر نكنه چي؟
گفت: بلر گفته است كه اگر آنها طي 48ساعت آينده آزاد نشوند، اتفاقات مهمي خواهد افتاد.
گفتم: مثلاً چه اتفاقي؟
گفت: چه عرض كنم؟!
گفتم: ببر درنده اي در جنگل راه مي رفت و از همه مي پرسيد سلطان جنگل كيست؟ و همه از ترس مي گفتند حضرتعالي سلطان جنگل هستيد. در همين حال به يك فيل قوي جثه رسيد و پرسيد سلطان جنگل كيست؟ و فيل خرطومش را دور كمر ببر پيچيد و او را به هوا بلند كرده و محكم به زمين زد، ببر درنده كه حسابي خيط شده بود در حالي كه كمرش را مي ماليد به فيل گفت؛ مرد حسابي! فقط يك آدرس پرسيدم خب! مي گفتي نمي دونم چرا اينجوري كردي؟
[ کيهان، 15 فروردین]

قرار هم بود که چهارشنبه مصاحبه مطبوعاتی رييس جمهور با خبرنگآران داخلی و خارجی اعلام شده بود اما در آخرين لجظات خبر رسيد که برنامه به تاخير افتاده است. کيهان خبر حضور بسيجی ها را در مقابل سفارت بريتانيا چاپ کرد. شعارها همه درباره لزوم محاکمه ملوانان بود.

ولی چنان نشد و در مصاحبه که با يک روز تاخير صورت گرفت ناگهان کار به تقدیم مدال رسيد و ظاهر کردن ملوان ها در لباس شخصی و اعلام آزادی آن ها و بدرقه رييس جمهور و جمع معاونان و وزيران و مشاورانش [ مردم از خود پرسیدند ماجرای ببر درنده که ديروز شریعتمداری نوشته بود چه شد] اما روز بعدش کيهان تيتر زد "ایران بازی را برد". روز بعدش آقای شريعتمداری در سرمقاله روزنامه [به شرحی که در همين ستون منعکس شد توضیح داد که گذر از مرزها به خصوص مرزهای آبی در همه دنيا معمول است. معمول نیست که متجاوزان را بیشر از اين نگاه دارند. [عجب]

در اين فاصله برای توجيه عملی که اصلش درست بود و نحوه اجرایش بسيار نادرست، تبليغات آغاز شد. سرداری که مدال گرفته بود در مصاحبه ای در سیمای جمهوری اسلامی اعلام داشت که يک نفر سپاهی اين پانزده ملوان را دستگير کرد. قایقش را به آنها کوبید و آن ها از ترس تسلیم شدند و ... [ مردم گفتند پس اين فیلمی که روزی صد بار از تلويزيون های عالم پخش می شود و توسط فیلمبردار سپاه گرفته شده و اول بار هم العالم آن را پخش کرد چه می شود که ملوانان را نشان می دهد در لحظه دستگيری در محاصره قایق های متعدد سپاه و حتی در قایقی که آن ها دستگير شده نوشته اند بيش از چهار نفر سپاهی دیده می شوند. فیلمبردار هم اضافه می شود، پس چطور یک نفر بود]

در برنامه ديگری اعلام شد که ملوانان بی هوا نشسته بودند که از تلويزيون بالای سرشان دیدند و شنیدند رييس جمهور عفوشان کرد و از شادمانی برخاستند و همديگر را بغل کردند [ پس ما بايد بپذيريم که ملوانان کم عقل بودند و نفهمیدند که چطور از محل زندان سپاه با آن لباس های زندان منتقل شدند به ساختمان رياست جمهوری، لباس هایشان هم نو شد. صندلی ها هم استيل طلائی هم آنان را هدایت نکرد که خبری هست. تا از تلویزیون شنیدند و شادمانی کردند]

حالا از توجيهات روزنامه رسالت در دو روز گذشته می گذرم که آن هم خود حکايتی است. فقط کيهان را تعقيب کنيم که در سرمقاله روزنامه دوشنبه امروز خود از جمله شروع کرده به توجیه. خلاصه اين که آمريکا و انگلیس می خواستند اين ماجرا را کش بدهند، رييس جمهور با درايت فهمید و آن ها را فوری تحويل داد و آ« ها در تله افتادند. و بلر و بوش خیلی ناراحت شدند.[عجب]

در اين فاصله داستان ديگری هم اتفاق افتاد و آن ادعای وجود نامه ای بود که در آن دولت بريتانيا بابت حضور ملوانانش در آب های ايران عذرخواهی کرد. نامه ای که به نوشته روزنامه های هوادار دولت نفس اشاره اش به عذرخواهی به معنای آن است که ملوان ها در آب های ایرانی بوده اند. این موضوع در روزنامه دولت مطرح شد. در مجلس هم گفتند. درباره اش مقاله هم نوشتند. اما وقتی خبرنگاران از سخنگوی وزارت خارجه پرسيد کجاست اين نامه و متنش چيیست، پاسخ داد رسانه ای کردن نامه های بين دو دولت معمول نیست.[عجب]

وزير خارجه را ديروز مجلس خواسته بود در آن جا نمايندگان گفتند ما که ديگر نامحرم نیستیم ، رسانه هم نیستیم نامه چی بود، آقای متکی اعلام داشت که نامه را فراموش کرده ام همراه بياورم.

اما راستش اين است که ايرانی ها دارند هزينه چیز ديگری را می دهند. هزينه اين که آقای احمدی نژاد حرف های نبايد زد در سال قبل، و کلی از کيسه ملت رفت و حالا دارد آن را جبران می کند و کلی از کیسه ملت می رود. و راستش را سخنگوی کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی مجلس گفت اگر از رادیو فرهنگ نشنيديد. اين گوشه را از روزنامه سرمايه بخوانید که نوشته :

جلالي‌جعفري در پاسخ به اين‌كه «در اين جلسه علت حضور محمود احمدي‌نژاد و كابينه‌اش در مراسم بدرقه تفنگداران انگليسي چه اعلام شد»، گفت:«وزير امورخارجهء كشورمان تاكيد داشتند كه برخي در جامعه بين‌المللي قصد دارند چهرهء رييس جمهوري ايران را خشن معرفي كنند، بنابراين محمود احمد‌ي‌نژاد در بدرقهء ملوانان انگليسي شركت كرد تا به جهانيان نشان دهد به عنوان دومين مقام كشور، همهء تفنگداران را مورد عفو قرارداده است و به‌‌رغم اين كه در جامعهء بين‌الملل وي انسان خشني معرفي مي‌شود اما او به عنوان رييس جمهوري ايران شخصيتي رئوف دارد كه با مردم جهان خصومتي ندارد"[سرمايه، دوشنبه بیستم فروردین]

پیشنهاد می شود که کار را تمام شده تلقی کنیم و روزنامه های کيهان و رسالت دست بردارند از وسمه بر ابروی کور، و بیش از اين آش را هم نزنند. به شعور مردم هم توهین نکنند بيش از این

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At April 8, 2007 at 8:03 PM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود گوش نکنید به حرف این و آن و خواهش می کنم که به کار آگاهی سازی خود ادامه دهید من دختری هستم که به نظام و مملکتم علاقه دارم و حاضر نیستم که یک وجب ایران را با تمام اروپا عوض کنم. در انتخابات اخیر هم به آقای علی لاریجانی رای دادم . اما در دور دوم به احمدی نژاد. تا چندی قبل هم مدافعش بودم. اما دیگر تحملم تمام شد و تمام خانواده ام مانند من هستم. گفتم بهترست شما بدانید که حزب اللهی هستم. اما در ميان مخالفان دولت من اين انصاف شما را می پسندم و در عین حال فکر می کنم شما کیسه ندوخته اید همین نوشته که الان خواندم خیلی آگاهی دهنده است. من خیلی دوست دارم ببنیم توجیهشان چیست چرا ما مردم را احمق می کنند

 
At April 8, 2007 at 11:51 PM , Anonymous Anonymous said...

گفته اند و مي گويند كه شنونده بايد عاقل باشد. حتماً هست ديگه! ان شاء ا... كه مردم عاقلند. اما به راستي كه حافظه شان ايراد دارد. كيهاني ها هم اين را مي دانند. اگر ايراد نداشت كه نمي رفتند به اين جناب راي بدهند. نمي گفتند آن هشت سال اصلاحات با سالهاي قبل هيچ فرقي نكرد. حتماً حافظه ندارند ديگر

 
At April 9, 2007 at 12:07 AM , Anonymous Anonymous said...

آقای بهنود از اینکه با سایت شما آشنا شدم خیلی خوشحالم
از کتابهاتون سه زن رو خوندم و بسیار لذت بردم
توی 18 سالگی این کتاب رو خوندم
اولش یه کم دلم رو زد اما وقتی جلوتر
رفتم با اشتیاق بیشتری خوندم
امیدوارم سال نو برای شما سرشار از صلح و آرامش و زیبایی باشه

 
At April 9, 2007 at 3:19 AM , Anonymous Anonymous said...

agha jan mage hafeye pish nagoftin "khob bood digar"? hala chiro darin kesh midin.in be sheore mardom tohin kardan ra to ro khoda bezarin dare kooze abesho bekhorim,hamash poshte in kalame khod ra makhfi kardan(MARDOM)yade zamane shah oftadim ta chizi mishod be taraf migoftim be shah fohsh dadi?ali

 
At April 9, 2007 at 3:28 AM , Anonymous Anonymous said...

علی آقا گل. عجب جالب است حال ما. آقای بهنود از اولین دقایق دستگیری ملوان ها در مصاحبه ها و نوشته ها اظهار نظر کردند که این یک وقت گیری برای بیرون آوردن تیم از گل خودی بود. وقتی آزادی ملوان ها رخ داد گفتن خوب بود و به موقع بود ولی چرا با این تظاهرات و مراسم مسخره [ البته ایشان هیچ وقت مسخره نمی گوید من بی ادبم] حالا هم شروع کرده اند دروغ ها و کج نمائی های امثال کیهان را فاش می کنم. جنابعالی اشکالتان به کجاست. عجب ببخشید ها.نادره

 
At April 9, 2007 at 7:36 AM , Anonymous Anonymous said...

Aghaie Behnoude Aziz,

Harfaton ro darbareie inke theatre akhari vaseie azad kardane malavana delazar bood. Vali khob oonvaria ham sabet kardan oonghadra ham ba class nistan. Maskhare baziaie ke dar hale hazer dar jaryane toie rasanehaie english daste kami az karaie ahmadinejade khodemon nadare.

Filme mard ba bazie clint iswood ro hatman didid. Zamanie ke zane ashrafie ke toie kaleske bood sorkhposta ro vahshi khatab mikone chon goshte sag mikhoran. Migzare o az ghazaie roozegar khodesh toie sharayeti gharar migire ke ....

Fekr nemikonin Englisiaie ba farhang ham ziad farghi ba ma nadaran. Faghat chon az dooor dasti bar atashe jang daran mitonan dam as farhang bezanan?

Ye doostar

 
At April 9, 2007 at 10:04 AM , Anonymous Anonymous said...

baad az 28 saal doroogh,ha va kaj,namai,haye keyhan ra fash kardan az an shah,karhaist ke bayad be roshanfekrane dini mobarak baad goft,albatte agar be sheore mardom ehanati nabashad,roozegare gharibist nazanin.

 
At April 9, 2007 at 10:25 AM , Blogger Unknown said...

با درود
یادمه در جائی گفته بودید روزنامه کیهان به نسبت اطلا عات حرفه ای تره از نظر کار خبر که همه جور خقه ای را می طلبه
قربان با این عمر وعاص بازیها نمیشه برای دنیا خط و نشان کشید
به دید من هنوز جهان با اقایان مدارا می کنه
خوش بود گر محک تجربه اید به میان
البته شاید این محک خیلی گرون تمام بشه
دور باد چنین روزی

 
At April 10, 2007 at 6:45 PM , Anonymous Anonymous said...

از داشتن چنین طرز فکری آنهم از جانب شما خیلی خیلی خوشحالم
http://hooliganboy.blogspot.com

 
At April 11, 2007 at 7:20 AM , Anonymous Anonymous said...

aghaye behnoude aziz,ketabe KHANOOM ra khandam o lezat bordam.ali bood ama hanooz ham nafahmidam ezafe kardane ketabe sevom va sarneveshte NANAZ che zaroorat va faydei dasht?be nazaram ba marge KHANOOM ketab ham bayad be payan miresid va vajhe dastani fadaye vajhe tarikhi nemishod.baz ham mamnoon va movafagh bashid. haleh

 
At April 11, 2007 at 11:34 PM , Anonymous Anonymous said...

Aghaye Behnoud salam. Fekr mikonam khandane matne zir kami az khastegiye Shoma Bekahad. ( Omidvaram ke be An ezafe Nakonad.)

Do hafte Eghamat dar Behtarin Hotel Iran,Hamrah ba kababe makhsus, Pakhshe tasvire Shoma az televisionhaye jahan , Kharid Raygan az Hacupian, Blit Raygan Tehran - London, Didar Ba Rais Jomhur .. va Sad ha Jayezeye Digar. Kafist be Abhaye Iran Tajavoz Konid. Eradatmand- Mohsen

 
At April 12, 2007 at 3:39 PM , Anonymous Anonymous said...

لطفن در مورد مصوبه اخیر مجمع تشخیص مصلحت مبنی بر عدم تغییر تکنوکراتها یک مقاله بنویسید .

 
At April 17, 2007 at 12:48 AM , Anonymous Anonymous said...

سلام عليكم
پس از تحيت نكاتي چند در رابطه با اين مقاله بعرض ميرساند
شما خوب نكته اي اشاره فرموده ايد اما بايد پرسيد تحميق كدام خلق و كدام ملت متاسفانه ملتي كه به آقاي احمدي نژاد راي ميدهد – البته با فرض صحت انتخابات – خودش اين گونه برخوردها را انتخاب كرده و در انتخابش آزاد است اين مملكت را عوام زدگي و عوام پروري بدبخت كرده است تا ماداميكه عده عوام اين مملكت بر خواصش ميچربد نبايد انتظاري بيش از اين از دولتمردان هم داشت " خلق را تقليدشان بر باد داد اي دوصد لعنت بر اين تقليد باد " زمان آقاي خاتمي هم همين عوام را عده اي خواص با حربه هائي چون بچه سيداست و اولاد پيغمبر است و عده اي هنرمند كه بيشترشان هم هيچ خط فكري منسجم و قوي اي نداشتند و فقط خاتمي را از دوران وزارت فرهنگش ميشناختند گروهي را بدنبال خودشان كشاندند وعده اي جوان هم با آرزوي دوچرخه سواري دختر ها و آزاديهاي باز هم عوامانه اي مثل لباس پوشيدن و غيره .. امدند و به خاتمي راي دادند ، البته بد هم نشد ولي اينبار همه انچه ساخته بودند چون طفلي نادان ويران كردند كه جز اين هم انتظار نميرفت چراكه هيچ خشتي با فكري استوار و ريشه دار بر روي هم گذاشته نشده بود. در هر حال آنچه به نظر اينجانب ميرسد فعاليت در جهت خواص پروريست كه كار دشواريست.
مگر سايت شما را چه كساني ميخوانند ؟ كساني چون من كه اين قضايا را ميفهمند درد در جاي ديگر است من نميدانم چه گونه بايد كار كرد فضا فضاي ياس الوديست فقط اين را خوب ميدانم كه سخنهاي شما را كساني كه بايد بخوانند نميخوانند و ما ها فقط خودمان را ميبينيم و به اصطلاح با هم حال ميكنيم و ديگران كار خودشان را ميكنند.
بايد امشب بروم و چمداني را كه به اندازه تنهائي من جا دارد بر دارم و به سمتي بروم كه درختان حماسي پيداست.
عبدلكريم سروش و مصطفي ملكيان و مرتضي مطهري و مسعود بهنود و چند انگشت شمار ديگر گلند در كوير بي برگي ما بايد بوستاني از اين گلها داشته باشيم. بدرود

 
At May 4, 2007 at 6:43 AM , Anonymous Anonymous said...

Mr Behnoud
I read a beutiful article from Mr Behnoud a few years ago, now I am unable to find it. the context was the old Tehran. where Behnoud mentioned the Good Rohani who praised the musicians by saying "monajate anha hich kam az monajate ma nist". In the same article Behnoud had mentioned Forrough's death, and Shamlu's peom about her. Can someone let me know where that article is to find?

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home