Friday, October 26, 2007

زن در جامعه

آفرین بر صدف فروغی. درست این است . نه شعار دادن. نه فحش دادن، هیچ کدام کار ما را به سامان نمی کند. باید زحمت کشید و ساخت. چرا دموکراسی. راستی چرا؟ همچنان که این چند تا فیلم خبری که مسیح علی نژاد ساخته مرا به تحسین وی واداشته، از این کار صدف خانم هم مفتخرم. اگر کمی قصه پررنگ تر می شد جای آن داشت که به فستیوال های جهانی فرستاده شود. البته نه الان نقص دارد، بلکه مستندی است بی ادعا. یک خط ساده . دعوای راننده را راننده دیگر ، جمله اش به پسر و یک جمله از مصاحبه شوندگان فوق العاده است

مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin share on facebook

نظرات

At October 26, 2007 at 10:59 AM , Anonymous Anonymous said...

once upon a time socialism was the fashion, our intellectuals became socialists. Now feminism has become the fashion, our intellectuals have become feminists. Next homosexual advocacy will become the fashion, and our intellectuals will become homosexual advocates.

So our intellectuals are like the ladies who follow every and any fashion. I don't understand why the title "intellectual."

By the way, at the end someone said as a joke: "Islam would be in danger if we have women driver." This meant as a joke, and we understand. It is very dishonest to translate it into english for people who don't know it meant as a joke.

But dishonesty is necessary, is a must, if you want to win the attention of non-irani Media. Extreme example: "reading lolita in Tehran."

 
At October 26, 2007 at 12:20 PM , Blogger masoudbehnoud said...

واقعا که حظ می کنی از فرمایش حسن آن هم به زبان فصیح انگلیسی. واقعا چه انتقادی.

عزیز دل آن که اسمش را مد می گذاری همان تاثیر روشنفکران است که جنابعالی بی توجه از آن گذشته اید. روشنفکران جوامعی را که با کله داشتند به طرف سرمایه داری آدمخوار می رفتند [البته این نظر آن ها بود حالا شما به من نپرید] با تشریح سوسیالیسم به سمت تعادل کشاندند. روشنفکران جوامع را که هنوز رگه های مرد سالاری در آن ها هست با شعار های فمینیستی به تعادل کشاندند. به قول شما ممکن است که روشنفکران باز برای رفع عیبی از عیوب جامعه هموسکشوئل شوند. حالا از این طعنه زدن چه حاصل. جامعه هم گاهی به شدت از روشنفکران پیروی می کند گاهی آهسته و گاهی هم اصلا پیروی نمی کند.

من می دانم که دو نوع دیکتاتوری با روشنفکران دشمنی داشتند. اول شاه که به آن ها عن لکتوئل می گفت. دیگری آخوندها که شمشیر را بربسته اند. ما باید تکلیفمان را معلوم کنیم وقتی قرارست چشم بسته به جمعی حمله کنیم . به خود بگوئیم منافع من چیست. آیا جای روشنفکران را به نوحه خوان ها بدهم. با به تبلیغات رادیو آمریکا بدهیم. به کجا؟

 
At October 26, 2007 at 10:52 PM , Anonymous Anonymous said...

salam,
ey valll..man keh mast shodam..kaash oon pesar ghadre oon maadar ro bedooneh...ma mard ha kheylihamoon tavasote madaranemoon SALAAR shodim. Va ey kaash zanhaaye bishtari be jaaye gedaaeye pool va azaadi az mardhaa, paa jaaye paaye in khanoome bala tar az kheyli az roshanfekrane bi amal begozaarand..

Dorood bar shoma

 
At October 27, 2007 at 2:40 AM , Anonymous Anonymous said...

كار بسيار جالبي بود .راستي كه چرا دموكراسي? اين مستند را فرستادم سفارت افريقاي جنوبي كه به ماندلا بفرستند تا ياد جوانيهايش بيفتد و بداند كه اپارتايد اسلامي چيز بدي هم نيست. و يكي هم به رييس دانشگاه كلمبيا كه نمايندگان ملت ايران چكونه با اين ملت كهنسال و نجيب
رفتار ميكند.شعار هم ندهيم.دموكراسي را هم بدهيم به از ما بهتران.واقعان به چه پيشرفتهايي رسيديم.شراره

 
At October 27, 2007 at 3:46 AM , Anonymous Anonymous said...

بالاخره 30 سال بعد از انقلاب فقط مشکل ما جلو یا عقب نشستن خانم شده . بابا بی خود نبود که احمدی نژاد تو دانشگاه کالیفرنیا گفت ایران آزاد ترین کشور دنیاست !!!! اقای بهنود ای کاش شما توجه را به سخنان آن خانم با روسری سفید بیشتر معطوف می کردید تا آن دعوا و حش هاکه نمادی از فرهنگ ما محسوب بشه ( البته اگر شما و امثال شما نگید در همه دنیا نیز همین طوره ). افکار شما تو دو سال اخیر خیلی شبیه افکار احمدی نژاد شده

 
At October 27, 2007 at 4:42 AM , Anonymous Anonymous said...

آیا جای روشنفکران را به نوحه خوان ها بدهم. با به تبلیغات رادیو آمریکا بدهیم. به کجاagha jan yeki in jomle ra be ma tarjome konad.10 bar khandam nafahmidam.
ali

 
At October 27, 2007 at 5:11 AM , Anonymous Anonymous said...

من آن کامنت را گذاشته بودم در جواب آقارضا. اول ببخشید که شاسی را نزدم و نام آقای بهنود آمد روی کامنت من. دیگر این که معنای جمله ام معلوم است و تعجب می کنم از علی آقا که متوحه نشده . نوشته بودم اگر از روشنفکران انتقاد می کنید و آن ها قرار باشد مرجع جامعه برای شناخت خوب و بد نباشند لابد باید نوحه خوان ها باشند یا تبلیغات صدای آمریکا.
آبا مفهوم نیست؟

 
At October 28, 2007 at 2:32 AM , Anonymous Anonymous said...

امروز مزه شیرین عدم قضاوت زودرس زیر زبونم اومد. وقتی اون مطلبو با اسم اقای بهنود دیدم(نوحه خوانها و صدای امریکا؟؟این دو در روشنفکرستیزی یکسانند؟؟) برق از سرم برید.مثل
هاPTSD
شده بودم.... نه نه این اون بهنودی که من می شناسم نیست. یاد جمله چند سال بیش خودشون افتادم که خطاب به گروهی گفته بودند((به عتابی لگد زیر همه چیز می زنند)) حال می شود خود چنین کنند؟ولی گفتم باید صبر کنم حتما یه جای کار اشتباه شده تا امروز که متوجه شدم کامنت از اقای بهنود نبوده


این اقای م. با برداشتهای زیر
حتما باید خود را کارشناس بنامند
دکترای ارتباطات از امریکا دارند
از تفکر شکایت از رسانه در مطلب قبل می گفتند
دوست دارند تفکر مخالف خود حتی در حد یک طیف نسبتا متکثر حاضر در یک رسانه را تحقیر کنند
ذکر می کنند به دلایل کاری نمی توانند اسم خود را بنویسند
چه قدر منو یاد بروفسور عزیز و محبوب جمهوری اسلامی حمید مولانا می اندازند رفیق شفیق حسین جون شریعتمداری که خود استاد ناک اوت رسانه هاست. البته در مورد ایشون هم نباید زود قضاوت کرد حتما که تک تک برداشتهای من نادرست بوده است

در ضمن من قبلا هم با همین اسم کامنت گذاشته بودم و علی اقای عزیزی که خواهان ترجه ان جمله بودند نیستم

 

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home