tag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post7799343344025196924..comments2023-09-15T01:42:11.998-07:00Comments on مجموعه مقالات: حکایتی دردناک و نگفتنیmasoudbehnoudhttp://www.blogger.com/profile/09891798049091881743noreply@blogger.comBlogger40125tag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-20145099453250294932009-08-21T13:04:50.509-07:002009-08-21T13:04:50.509-07:00بهنود عزيز/ زيبا بود وزيباتر خواهد شد اگر خود بگوي...بهنود عزيز/ زيبا بود وزيباتر خواهد شد اگر خود بگويي ان روحاني چه مي گويد؟اعلام كرده بودم بدليل فني نتوانستم سخنانت را در دانشگاه لندن بشنوم؟(توقعات از جنبش) بنظرم انتشار انها در حال حاضر بسيار مفيد خواهد بود كه اكثرا نگران خاموشي جنبش هستيم؟! درود دكتر ع ر ن تبريزAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-62978913978176702862009-08-21T06:38:15.998-07:002009-08-21T06:38:15.998-07:00این نیز بگذرداین نیز بگذردhodanoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-54779421295635709232009-08-19T02:07:11.639-07:002009-08-19T02:07:11.639-07:00بهنود جان خوب نوشتی و آن روحانی فربه که گفت افشای ...بهنود جان خوب نوشتی و آن روحانی فربه که گفت افشای تجاوز آبروی نظام را می برد.<br />مگه<br />نظام آبرو هم دارد که برود؟<br />از سال 1360 تا کنون تجاوز یک امر روتین در زندانها بوده است در دهه 60 برای جلوگیری از ورود دختران باکره به بهشت توسط پاسداران انقلاب مورد تجاوز قرار می گرفتند و امروز برایجاد رفعب و وحشت سپاهیان به دختران و پسران تجاوز می کنن.<br />یکی از فرماندهان سپاه در دهه 60 قصد تجاوز به یک پسر بچه داشت که با دخالت یک مامور وظیفه شناس کلانتری و مورد ضرب و شتم قرار دادن آن فرمانده قضیه فیصله پیدا می کند ولی وکیل سپاه برای این فرمانده متجاوز در دادگاه به دفاع از او می پردازد و کل ماجرا را منکر می شود.<br />البته همه اینها برای اینکه آبروی سپاه نرود.<br />آیا سپاه بعد از ماجرا تجاوز به دختران و پسران در زدان دیگه آبرویی دارد؟<br />از قدیم گفته ان جلوگیری از ضرر در هر زمان سود است نه زیان.<br />نظامی که در ظلم قوطه ور است دیگه آبرویی ندارد تا نگران آن fhan.<br />طهماسبیAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-83761710352366747602009-08-17T10:15:28.806-07:002009-08-17T10:15:28.806-07:00Salam,
Bebakhshid aghayoon man fekr mikonama ke da...Salam,<br />Bebakhshid aghayoon man fekr mikonama ke darim yekam sar reshteh karemoono gom mikonim. Soal ineh: Ba in farz ( ke mahal ham nist, chon derkhat-eh mordeh dar (( Dar Entezareh Godot)) act dovom barg dar avord- ke farda in hokoomat ye jooraie na padid shod ya che midoonam soghoot kard ya bel akahreh mesleh zamaneh enghelab mardom be dorost ya ghalat hagheh ray dashtan; Soal ineh ke barnameh nokhbegan CHIST? Aslan nokhbeh darim ( Migam nokhbeh dar maanayeh vaghei kalameh-ash ra dar nazar begirid)?Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-75504163339179611072009-08-17T00:24:29.800-07:002009-08-17T00:24:29.800-07:00از نسل گذشته گله دارم. از نسلی که همهٔ هویتمون ازم...از نسل گذشته گله دارم. از نسلی که همهٔ هویتمون ازمون گرفت و الانم فقط درد گرونی و کم پولی رو داره. اینکه ۳۰ ساله تلویزیون رسمی مملکت حق نشون دادن هیچ ساز موسیقی رو نداره درد نیست؟ اینکه جوونهایی که هنرمند هستن و میخوان نون روح پرجلاشون بخورن هیچ حقی ندران درد نیست؟ کاش دیوارای اتاقم اینقدر بلندو سخت نبودن. کاشکی برایم یک هویتی گذاشته بودید، به یک سرزمینی تعلق داشتم. کاشکی تموم آدم حسابی های مملکت میرفتن و یکشبه لباس شخصی میشدن، با چوبو چماق میومدن بیرون. مثلا مسعود بهنود با یک چماق می ایستاد توی میدون انقلاب جلوی دانشگاه از هرکسی که رد میشد زهره چشم میگرفت. یا مثلا شیرینی عبادی توی یوسف آباد جلوی دفترش به مردم گاز فل فل تعارف میکرد. کاشکی اون آدمهای مستی که شبا توی خیابونهای شهر تا صبح آواز میخوندن برمیگشتن دوباره، من که ندیدمشون. اما باهاشون همدرد و همصدام. شاید می زدن، شب گردی و تا صبح آواز خوندن تنها مرهم روح آزاده ای باشه که معنی زیبایی را فهمیده و حاضر نیست شرافتشو به خرافه پرستان بفروشه...Keyvan .Nhttps://www.blogger.com/profile/07987916022308183924noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-88467283060952856562009-08-16T22:29:30.207-07:002009-08-16T22:29:30.207-07:00بهنود عزيز ، بسياري ازصاحبان قدرت و حكومت افرادي ر...بهنود عزيز ، بسياري ازصاحبان قدرت و حكومت افرادي را براي مناصب مختلف انتخاب مي كنند كه ريشه درجايي ندارند . اين افراد نيز نگران هيچ چيزو هيچ كس جز مقام و منصب و منفعت خود نيستند وحاضرند به همه چيز تن دهند ، نمونه اين افراد هميشه بوده است . مصاديق آنهارا درجامعه امروزايران به خوبي مي توان جست .<br />اصولا سيداحمدخاتمي خطيب نماز جمعه كيست وازكجا سردرآورده ؟ سعيد مرتضوي كيست و چگونه امروز دكتراي به او اعطا مي شود؟روانبخش ، كوچك زاده و ....بسياري ازكساني كه امروز عنان سخن ازكف داده و دهان به هرزه گويي مي گشايند ريشه درهيچ جا ندارند . براي آنها موقعيتشان مهم است .<br />ارباب قدرت اين گروه را با كارمي گيرند و(اگربه چيز زشت تري تعبير نكنم ) چون دستمال كاغذي پس ازمصرف به دورمي اندازند . نامي هم ازآنها به جزاعمال زشت باقي نمي ماند.شاهدnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-47852953923312368232009-08-16T17:54:35.645-07:002009-08-16T17:54:35.645-07:00آقای بهنود،
با امید فرو نشستن آتش خشم انقلابی طر...آقای بهنود،<br /><br />با امید فرو نشستن آتش خشم انقلابی طرفدارانتان، این جوابیه را با تاخیر مینویسم، با آرزوی اینکه یا آن انقلابی رزمنده از این وبلاگ سفر کرده باشد و یا خشم انقلابیاسلامیش فروکش کرده. جالب است در آن پاسخ اولش چند ناسزا ردیف من و کسیکه دستش از دنیا کوتاه است کرد، در پاسخ دوم چنان خشمناک بود که شما برای عدم عدول از ادب نوشته ش را سانسور کردید. میترسم در جواب این لغات با ساطور به در خانه من بیاید و پاشنه در را بکند.<br /><br />بهر توصیف، جناب بهنود گرامی، شاید طرز قضاوت من از شما با دوستان دیگر فرق میکند زیرا که من شما را از تلویزیون آن "آخرین شاه" بخاطر دارم، و نه به عنوان مدافع اصلاح طلبان این حکومت اسلامی. دلیل علاقه شما به این حکومت اسلامی همین بس که در مصاحبه با رادیو زمانه دوباره تکرار کردید که شما عکس آقای خمینی را از تلویزیون پخش کردید. اینجا زیر هیچ فشاری نبودید و طرفداری از خمینی این روزها افتخار نیست، مگر اینکه هنوز واقعا معتقد به آن باشید.<br /><br />در پایان اضافه کنم که بدبختانه، ظاهر آراسته و شیک شما، آن کراواتها و کتها ی سه دگمه و موهای مراتب (با اظهار حسادت از اون همه موی سیاه!!!) تا آبد به شما برچسب طاغوتی خواهد نواخت، چه بخواهید و چه نخواهید. ولی چقدر خوب است که ظاهرتان کریه مانند عسگر اولادی نیست و قلمتان هرز همچون [...].<br /><br />(چند تا نقطه را خودم اضافه کردم!)<br /><br />بی صبرانه چشم انتظار مقاله ۲۸ مرداد شما هستم!!!!Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-20746632647357419862009-08-16T16:48:26.179-07:002009-08-16T16:48:26.179-07:00اينها ازاستالين آموختند رمز جنايت مقدس را٠
در صحن ...اينها ازاستالين آموختند رمز جنايت مقدس را٠<br />در صحن دادگاههای مسکو هر از گاهی متهمی فریاد بر میداشت: «من گناهکارم، مرا بکشید!» یا دیگری داد میزد: «من خائن هستم، خائن باید کشته شود!» در پشت صحنه بر متهمان چه گذشته بود؟ پس از حدود هفتاد سال هنوز به این پرسش پاسخ قطعی داده نشده است.<br /><br />دهها نفر از سران حزب کمونیست و فرماندهان ارتش سرخ به دستور یوزف استالین رهبر حزب و رئیس دولت اتحاد شوروی در برابر دادگاه قرار گرفتند. استالین شخصا در اتاقکی مخفی بر جریان دادگاهها نظارت داشت و از طریق زیردستان خود جریان دادگاه را هدایت میکرد.aslaninoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-77113985607086340072009-08-16T12:55:17.112-07:002009-08-16T12:55:17.112-07:00حال همه ی ما خوب است اما تو باور نکنحال همه ی ما خوب است اما تو باور نکنelahehttp://www.zeleh.blogfa.comnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-28456115249373007052009-08-16T06:38:59.216-07:002009-08-16T06:38:59.216-07:00می خواستم بگم دوستان خیلی برای دفاع از آقای بهنود ...می خواستم بگم دوستان خیلی برای دفاع از آقای بهنود چوش نزنید . اگر صلاح بود خودشان دهان باز می کردند و جواب خزعبلات تلویزیون را می دادند این جا که کامت گذاران همه از علاقه مندان هستند.دکتر محمدیnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-56398510672789430592009-08-16T06:37:32.478-07:002009-08-16T06:37:32.478-07:00دوست عزیز و محترمی که قصد کرده اند ارزش داستان های...دوست عزیز و محترمی که قصد کرده اند ارزش داستان های تاریخی آقای بهنود را نادیده بگیرند سه عیب برای استدلال خود برشمرده اند که از جمله این است که تاریخ تکرار می شود در حالی که به نظر نویسنده کامنت تاریخ تکرار پذیرنیست. ممکن است نشان بدهند که کجا ـآقای بهنود نوشته اند تاریخ تکرار می شود. آقای بهنود هیچ گاه این را نگفته و مثال تاریخی زده که تلنگری باشد و دیده ایم که همیشه هست. اما دوست عزیز کامنت گذار در پایان کامنتش نوشته خاورمیانه در گذشته خود گیر کرده . یعنی پذیرفته که ما ایرانی های عضو خاومیانه از روی تاریخ مشق می کنیم یعنی تاریخ تکرار می شود در خاورمیانه . در این صورت مشکل چیست.با عرض معذرتnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-78570438871422799342009-08-16T06:36:44.037-07:002009-08-16T06:36:44.037-07:00Mr Behnood,
You need professional help from a doc...Mr Behnood,<br /><br />You need professional help from a doctor. You have an unexplainable anger against Shah.s regim.<br /><br />You keep contradicting yourself. How can you make a strong comment like " Hoveyda was innocent" when you mention examples of his lies to the ShahAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-83645213894286686372009-08-16T06:10:56.840-07:002009-08-16T06:10:56.840-07:00اقای بهنود
تفسیر جالبی داشتید. نتاسفم برای اون دوس...اقای بهنود<br />تفسیر جالبی داشتید. نتاسفم برای اون دوستمون که حکومت رو معشوق شما میداند. به هر حال مشکل ایران همیشه این بوده که چشمهایمان به اندازه کافی باز نبوده و برداشت صحیحی از اطرافمون نداشتیم. امیدوارم همگی روزی بهتر ببینیمهانیhttp://cafenesbiat.persianblog.ir/noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-10412702179312492172009-08-16T04:46:47.706-07:002009-08-16T04:46:47.706-07:00یکی از کاربرای بالاترین زیر لینک عکس این آقا
http:...یکی از کاربرای بالاترین زیر لینک عکس این آقا<br />http://balatarin.com/permlink/2009/8/14/1703865<br /> توضیحات کافی نوشته: <br />"نام این فرد رضا قهرمانی است اهل طوس مشهد است و در تهران ساکن و از دشمنان پرو پا قرص و قدیمی خاتمی و موسوی و سایر عقلا است.<br />ضمنا بد نیست بدانید ایشان از کارکنان شورای نگهبان هستند و فردی بسیار متحجر و غیر منطقی و عصبی است حالا برای من سوال است که اعتراض او به کیست اگر زمانی که اعتراض میکرده امام جمعه احمد خاتمی بوده احتمالا این آقا اعتراض میکرده که چرا میگویی باید با برخی زندانیان با رآفت اسلامی برخورد شود و اگر هم امام جمعه کس دیگری بوده باز پیشبینی علت اعتراض او دشوار نیست"<br /><br />آقای بهنود من یک مشکل کلی با نوشته های شما دارم، شما همیشه با استفاده از حکایتهای تاریخی نتیجه ای ضمنی می خواهید بگیرید که آینده چگونه خواهد بود یا سیر حوادث به کجا منتهی خواهد شد. این نتیجه هم غالبا به گونه ای است که به انسان ها امید می ده. قبول دارم که این کار ارزشمنده ولی حقیقت اینه که<br /> 1- تاریخ تکرارپذیر نیست وگرنه باید قبول کنیم که انسان داخل یک چرخه باطل به دور خودش می چرخه.<br />2- نتایجی که شما می گیرین همیشه نتایج مثبت تاریخیه که چگونه ظالمهاعاقبت به خیر نشدن، اما تاریخ پر از نمونه های متضاد این هم هست. <br />که خوبان قلع و قمع شدن. تازه بسیاری از این خوبان در گمنامی قلع و قمع شدن و نام و یادشون هم باقی نمونده. منظورم اینه که می شه با این استدلال کلی شما به نتایج کاملن متفاوتی رسید.<br />3- انسان موجود محدودیه و تجربه هاش هم همینطور سالها پیش دوستی برام نوشت تجربه های محدود نتایج لایتناهی ندارد. <br />من خودم چند تااز کتابهای تاریخی شما رو خوندم و دوست دارم. منظور کلی من اینه که شاید نباید بیشتر از حد به تاریخ به مثابه آیینه عبرت و چراغ راه آینده نگاه کرد. به نظر میاد که خاورمیانه توی گذشته خودش گیر کرده.گ.مnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-50610026424944017242009-08-16T02:34:58.202-07:002009-08-16T02:34:58.202-07:00من هیچ وقت در مورد شما و مقاله هاتون چیزی ننوشتم.و...من هیچ وقت در مورد شما و مقاله هاتون چیزی ننوشتم.ولی یه حرفی رو دلم سنگینی ممیکنه.<br />اقای بهنود شما در زندان بودین چرا باید بذارن بعد ازادیتون از ایران برین تا اونجا علیهشون صحبت کنید اونم اطلاعات...!!<br />چرا رفتید از زندان ننوشتید چرا از شکنجه هیی که باعث اعترافات شما و دوستانتون شد ننوشتید چرا حالا که از ایران مینویسید نمی گید همه انا کار اون خامنه ای چرا ... همش سوالAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-17748105085323484352009-08-16T02:10:51.836-07:002009-08-16T02:10:51.836-07:00بنده شرمنده به فرمان شما که می خواهید مخاطبتان را ...بنده شرمنده به فرمان شما که می خواهید مخاطبتان را هم خودتان انتخاب کنیددیگر نمی نویسم . اما شما هم توجه داشته باشید من جواب آن سلطنت طلبی را دادم که با کلمات "بس است" "شرم بر این همه دوروئی " [...] می نویسد و اعتبار و شرف [...] ولی تا زمانی که کلام شما شبیه به این است که نوشتن فرموده اید حتما بنده ساکت می شوم شما هم مثل هر کس حق دارید از دیگری سئوال کنید ایشان هم حق دارد جواب بدهد با ندهد . که همان طور که جواب کیهان و تلویزیون جمهوری اسلامی را نمی دهد مطمئن هستم به شما هم جواب نخواهد داد.<br />اما سئوال جدید در میان نوشته های آقای بهنود جواب داده شده : حکومت با ایجاد ظرفیت های مستعد جامعه خود را پادار کرد اما تاب نیاورد و به همان ریل سنتی "حکومت آسان و بی آینده " برگشت. این را چندباری ایشان نوشته و گفته است.حمید قnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-17212829794254453262009-08-16T02:10:44.538-07:002009-08-16T02:10:44.538-07:00آقاي بهنود...عجيب اين روزها ياد داستان كوتاهي از ر...آقاي بهنود...عجيب اين روزها ياد داستان كوتاهي از رومن گاري مي افتم<br />داستاني به اسم " كهن ترين داستان جهان"نسيمnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-23205087322847019102009-08-16T02:03:43.255-07:002009-08-16T02:03:43.255-07:00سوالی دارم آن آین است:
قدرت نیک است یا بد؟اگر نیک ...سوالی دارم آن آین است:<br />قدرت نیک است یا بد؟اگر نیک است چرا داشتنش بینایی آن زورو قدرت مدار را میگیرد تا حدی که جلوی پایش را نبیند و سرنگون شود.سرنگون شدنی.<br />اگر هم بد است پس چرا هر کسی بدنبال آن است.آیا ایراد از قدرت است یا از افراد به دنبال آن.<br />جناب بهنود نفرمایید از هیچ کدام ایراد از قدرتمدار زورگوست، چرا که آنان که با قدرت نیکی کرده اند آنقدر کمند در تاریخ که یا یادی از آنان نیست یا اگر هست مثابه یک قهرمان تاریخی اند تا مسلکی برای یک جامعه مدنی و انسانی.<br />جناب بهنود به نظر شما من جوان چگونه پیدا کنم آن را که ایران من سر آرمیدن ندارد.یک فرد به شدت عادیnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-89071556725404731192009-08-15T23:59:12.412-07:002009-08-15T23:59:12.412-07:00خود نه از امید رستم
نی زغم
وین میان
خوش دست و پای...خود نه از امید رستم<br />نی زغم<br />وین میان <br />خوش دست و پایی می زنم<br /><br />پاینده ایرانAnonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-47159028638043719272009-08-15T23:45:54.252-07:002009-08-15T23:45:54.252-07:00باسلام
موضوع اين است كه امير عباس هويدا "با آ...باسلام<br />موضوع اين است كه امير عباس هويدا "با آن همه دانش وتجرته " چطور چنين رفتار نسنجيده و ناپخته اي داشته است. مي دانيد كه اگر اين اطلاعات نادرست باشد چقدر درتحليل هاي خوانندگان شما از تاريخ و از رويدادهاي سياسي اثر منفي دارد؟Unknownhttps://www.blogger.com/profile/05658285012566641515noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-61118416167606497342009-08-15T21:24:22.887-07:002009-08-15T21:24:22.887-07:00جناب اقای بهنود نوشته های شما آنقدر برای من دلنشین...جناب اقای بهنود نوشته های شما آنقدر برای من دلنشین است که در نوشته قبلی فراموش کردم به اصل موضوع بپردازم!!!!<br />وقتی به این عکس نگاه میکنم بیاد می آورم که چه بودیم و چه کردنمان البته خودمان هم به تحقق خواست آنان کمک کردیمUnknownhttps://www.blogger.com/profile/18093044113461420953noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-54472759177545979462009-08-15T21:16:57.756-07:002009-08-15T21:16:57.756-07:00جناب آقای بهنود تنها چیزی که میتوانم بگویم این است...جناب آقای بهنود تنها چیزی که میتوانم بگویم این است که همیشه نوشته های شما را با لذت خوانده ام ، میخوانم و خواهم خواندUnknownhttps://www.blogger.com/profile/18093044113461420953noreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-56649868904740053292009-08-15T20:50:35.841-07:002009-08-15T20:50:35.841-07:00هر عملی عکس العملی دارد.
نهایتش گلوله بستن بر هزار...هر عملی عکس العملی دارد.<br />نهایتش گلوله بستن بر هزاران معترض سبز است که در خوشبینانه ترین توجیه برای حفظ امنیت به آنها را تحقیر،خفه و حذف میکنند به جرم اینکه مثل کودکان پیشفعال صبوری نمیکنند و قرار ندارند تا اکثریت عوام جامعه بالغ شود است.<br />آنگاه ملت میرود زیر زمین.<br />....<br />بخوانیم:<br />تصمیم گرفتم کرم شوم. <br />*بعد از کلی نوشتن، الان دارم خودم را میتراشم:<br />پیش فعالٍ* بدون پا، آخرش میترکد!<br />نخواندههایت را بالا میآوردم،<br />تو هم نخوردههایم را بالا بیاور!<br />تا زندگی در آرامش ادامه پیدا کند...<br />...ادامه...Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-14858726512249821772009-08-15T20:01:02.733-07:002009-08-15T20:01:02.733-07:00آقای حمید،
مطمئن هستم که آقای بهنود نیازی به دفاع...آقای حمید،<br /><br />مطمئن هستم که آقای بهنود نیازی به دفاعیات خشم الود شما ندارد، اگرچه با ادبیات انقلابی خود من را نواختید تا مگر یک نفر جرات نکند حرفی غیر از جمهوری اسلامی (یا اصلاحاتی یا اصولگرا) بزند. ولی بر خلاف آرزوی شما افکار دیگری نیز وجود دارند و نفس میکشند. من روی سخنم با شما نیست.<br /><br />آقای بهنود، من نزدیک به چهل سال از عمر خود را با دنبال کردن گفتار شما زیسته ام. چه آنزمان که روی تانک اسراییلی برنامه برای تلویزیون آن شاه سابق میساختید و چه امروز روی دنیای مجازی. سوال دیگری به فکرم رسید: به خاطر دارید که ۱۶ سال پیش در مصاحبه با تلوین جام جم لس انجلس، بعد از انتخاب آقای خاتمی از تهران گفتید این حکومت آنقدر به خودش مطمئن است و محکم است که بگذارد خاتمی رئیس جمهور شود؟ حالا، امروز، استحکام این حکومت را چگونه ارزیابی میکنید --- حالا که نگذاشتند موسوی رئیس جمهور شود؟ هنوز هم محکم است؟ یا یک روز، و بزودی، حکومت ایران بدون پسوند اسلامی بکار خواهد بود؟!؟Anonymousnoreply@blogger.comtag:blogger.com,1999:blog-7409363085764837095.post-18072552500283639882009-08-15T19:49:37.754-07:002009-08-15T19:49:37.754-07:00آقای کروبی صراحت لهجه دارد جسور است صادق تر از کاف...آقای کروبی صراحت لهجه دارد جسور است صادق تر از کافه شیوخ سنگدل است. شیخ شعری برگزیدآن روز نخست بر برگه های انتخاباتیش <br /> خدا را مددی ای رفیق ره تا من / به کوی میکده دیگر علم بر افرازم<br />شیخ کروبی اینک تو را دشنام میدهند که از چه روی حق میگویی چرا علمی بر میفرازی و میگویی که جلادان بارگاه فقیه بر جان فرزندان ایران سنگدل تر بوده <br />اند حتی از آنچه خوانین مغول کرده بودند با پیکر شاهدین در پی هر نبرد <br />با تو در این راه میمانیم شیخ و روح و پیکر شاهد زخمی مان را به هر داد سرای که باشد خواهیم برد دهان بر نخواهیم بستن از گفتن آنچه از ناروا که بر ما روا شد تا علم حق طلبیمان افراشته بماند <br /><br />شرزین : آه شیخ ، ریش ریا در آمده . روزگاری سخن از خرد »<br /> گفتم دندانم شکستید ، و امروز در پی لقمه ای قلم <br /> می تراشم می شکنید . چه بنایی می خواستم برآورم در <br /> این ویرانه ، و چنان کردید که بر پای خویش ایستادن <br /> نمی توانم ، و هر دم در ضلمات خندقی یا چاهی فرو <br /> می افتم ؛ و از درد ، اندیشه فراموش کرده ام .<br />استاد: هر چه بر تو آمد از توست شرزین ؛ نمی شد بگویی غلط <br /> کردم ؟<br />شرزین: به خدا می گفتم اگر کرده بودم<br />استاد : حتی اگر نکرده بودی ! چه باید کرد وقتی تاس بد <br /> بد می آورد و ششدر بسته ؟<br />شرزین: از شماست ، که مهره های این نردید .<br />استاد: و تو که اسب سرکش در این نطع سیاه و سپید <br /> می رانی ، نمی بینی که تک می مانی ؟ <br />شرزین: مرا مترسان از این پیادگان به وزیری رسیده ؛ من در <br /> « قلعه دانش خویش ایمنم <br />از طومار شیخ شرزین نوشته ی بهرام بیضائیAnonymousnoreply@blogger.com